وقتي پاسخگويي نيست
محمد رضا رسولي
در چند سال اخير با افزايش پروندههاي بزرگ فسادهاي مالي، شاهد پخش گزارشهاي تلويزيوني از لحظات قبل از اعدام مفسدان اقتصادي هستيم؛ گزارشهايي كه بعضا نميتواند تاثيرگذاري موثري را بر روي افكار عمومي داشته باشد. چرا؟ چون اين گزارشها بيشتر براي هشدار دادن و جلبتوجه شهروندان و ساير مفسدان به عواقب فعاليتهايي اينچنيني است و البته تلاش ميكند تا نشان دهد كه برخلاف تصور عامه، اين پروندهها باجديت دنبال ميشوند و رها نشدهاند. اما واقعيت اين است كه اين گزارشها نتوانسته و نميتواند چندان كه بايد و شايد تاثيرگذار باشد چرا كه نميتواند پاسخگوي سوالات مردم و شهروندان متن جامعه در مورد مفاسد اقتصادي باشد . مثلا شهروند ما حق دارد كه از خود بپرسد كه متهم مشهور به سلطان سكه چرا 3 بار بازداشت و رها شده است؟ اما آيا رسانهها و صدا و سيماي ما ميتواند به چنين سوالات شهروندان پاسخ دهد؟ مسلما خير. در واقع همانگونه كه گفته شد تنها جنبه مثبت اين گزارشها جنبه هشداردهندگي آن است كه آن هم با رفتارهايي كه متهم پاي چوبهدار ميكند و دوربين را پس ميزند يا سيگار روشن ميكند و... از سوي وي بياثر ميشود و به تمسخر گرفته ميشود. براي رفع اين نقيصه، به نظرم رسانهها بايد در كل طول فرآيند رسيدگي به جرايم، حضوري پررنگ داشته باشند و تلاش كنند تا ضمن هشدارهايي كه ميدهند با روشن كردن زواياي كور پروندههاي اينچنيني...
ثاثيرگذاري بيشتري را روي افكار عمومي داشته باشند. درحقيقت رسانههاي ما بايد بتوانند اخبار مربوط به اين افراد را در متن رويدادها دنبال كنند. به بياني رسانههاي امروز ما پازلهاي گمشدهاي دارند كه باعث ميشود پيامها به خوبي در ذهن مخاطبان آن نقش نبندد. به عنوان مثال هر يك از اين افراد وصل به آبشخورهايي هستند كه ريشههاي اصلي اين پروندها را تشكيل ميدهند . اما آيا صدا و سيما و رسانههاي ما ميتوانند به اين ريشهها بپردازند ؟! در چنين شرايطي و در وضعيتي كه جامعه ما سرخورده از انعكاس اخبار به شيوههايي اينچنيني است، شايد روزنامهنگاري «تحقيقي» يكي از بهترين گزينههاي موجود باشد. روزنامهنگاري كه براساس ريشهيابي و تحقيق در مورد رخدادها بنا شده است و ميتواند با حقيقتيابي و واكاوي مسائل و معضلات جامعه، به نوعي هم افكار عمومي را اغنا كند و هم آرامش را به جامعه بازگرداند و از همه مهمتر اينكه ژورناليسم فرسوده و خموده امروز را از وضعيت كنوني آن خارج كند. اميدوارم رسانههاي ما به سمت و سويي پيش روند كه مانند گذشتههاي نهچندان دور مرجع اعتماد و اطلاعرساني مردم و شهروندان باشند و نه فقط انعكاس دهنده صرف.