نتايج و دستاوردهاي اجلاس لوزان و آثار آن
اكبر قاسمي٭
بدون شك پرونده هستهاي ايران با 12 سال مناقشه يكي از مهمترين مناقشات بينالمللي به لحاظ درجه اهميت، توجه سازمانها و محافل ديپلماتيك و آثار و پيامدهاي آن در عرصههاي سياسي و اقتصادي بين كشورها و همچنين مناسبات جهاني و منطقهاي را به خود اختصاص داده است. با قدري تعمق به تاريخ بحرانها و چالشهاي مهم سياسي قرن بيستم و بيست و يكم به سادگي به درجه اهميت اين پرونده پي ميبريم كه بعد از جنگ جهاني دوم در مناقشات و مناسبات سياسي اين ميزان از اهتمام و تراكم مذاكره و مباحثه را بين قدرتهاي بزرگ و ديگر كشورها در حل و فصل مسائل سياسي نميتوان يافت، تا جايي كه وزراي خارجه شش قدرت بزرگ دهها روز و هفتهها وقت خويش خود را مصروف آن داشته و حتي بسياري از قرار و مدارهاي قبلي خود را معلق گذاشته تا به اين مهم بپردازند. لئوتولستوي نويسنده بزرگ ميگويد: تاريخ واقعي رخدادهاي مهم را بعد از گذشت ٥٠ سال از آن ميتوان به درستي مشاهده و درك كرد. سكان كشتي پرتلاطم پرونده هسته اي ايران در امواج پرمخاطره را در حالي دولت يازدهم آقاي دكتر روحاني تحويل گرفت و به ناخداي چيرهدست و متخصص دكتر ظريف واگذار ساخت كه فقط كساني ميدانستندكه او از عهده اين كار برميآيد كه از نزديك او را ميشناختند. ناخدايي كه از ويژگيهاي متنوع و متعددي به لحاظ تواناييهاي فردي و شخصيتي برخوردار بوده و به درستي تمامي امواج و مخاطرات را با دانش سياسي، مهارت و آگاهيهاي روابط بينالمللي خود ميشناخت. و از آن مهمتر اين ناخدا از حيث تجربه سه دهه در كانون مجامع بينالمللي و چالشها و بحرانهاي حاد و مزمن جهاني همچون مسائل خلع سلاح، كنترل تسليحات كشتار جمعي، قطعنامه ٥٩٨، افغانستان، لبنان، حقوق بشر، تحولات داخلي امريكا و آثار١١سپتامبر بر ائتلافات قدرتها و مناقشات مختلف از سرمايه گرانبهاي تجربي و كاربردي فراواني برخوردار بوده است. از سوي ديگر او فن و فوتهاي مذاكره به خوبي آشنايي داشته و به لحاظ هنر چگونگي وصول به سازوكارها و راهحلهاي جايگزين با كولهباري از سه دهه تجربه، ديپلماتي كارآزموده و شخصيتي مسلط و متبحر به ديپلماسيهاي رسمي و عمومي و رسانهاي با منطقي نافذ و توان زباني سليس و گويشي جذاب در محافل ديپلماتيك پديدار ساخته است. در كنار اين ويژگيها، مديريت صحيح وي در مشاركت دادن مديران باتجربه در بخش هاي فني و حقوقي پرونده اتمي كه خود از تجربه محافل سياسي و سازمانهاي تخصصي همچون آژانس بينالمللي انرژي اتمي برخوردار بوده زمينههاي تسهيل مذاكرات را به لحاظ فني تسريع بخشيده و موجبات روانتر ساختن مرحله تحديد راهكارها و تعيين نقاط كليدي اختلافات و چارچوبهاي مرضيالطرفين را فراهم ساخت. من يك نمونه از سختي كار و جهش بزرگ را كه از طريق دستگاه ديپلماسي كشور و با مديريت سنجيده دكتر ظريف دراين مرحله با به دست آوردن (حق اصل غنيسازي واجزاي مربوطه ان از جمله حفظ دستاوردهاي عيني غنيسازي در كشور به لحاظ عملياتي و تجهيزاتي و تحقيقاتي و علمي) را در كشور محل ماموريتم يعني اوكراين از نزديك شاهد بودم را خاطرنشان ميكنم در اوكراين كه تفاوت ماهوي با «ج.ا.ا» به لحاظ پيشرفتهاي اتمي از 60 سال قبل به ويژه دارا بودن زيرساختهاي اتمي و برخورداري از ركتورهاي اتمي و توليد بيش از ١٥ هزار مگاوات برق اتمي و جزو چند كشور برخوردار صنعت اتمي جهان به شمار ميآيد وليكن در سالهاي ٩٠تا٩١ياناكوويچ خواهان حفظ ٢٠ كيلو كيك زرد براي اوكراين براي به دست آوردن امكان غنيسازي در داخل اوكراين بود كه به علت ناتواني ديپلماتيك و فشارهاي گسترده امريكا ناگزير به معاوضه و تبديل آن شد. در اينجاست كه ارزش ظرفيتهاي دستگاه ديپلماسي «ج.ا.ا» درسايه اقناعسازي طرفهاي غربي از خلال ١٨ ماهه تلاش خستگيناپذير و از طريق گفتمان قابل فهم و احترامآميز به دست آمده و چگونگي گرهگشاييها را در قالب بيانيه مشترك بين مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا و وزير امور خارجه «ج.ا.ا» در لوزان را آشكار ساخته و در اين مقطع بوده كه اقدام ناممكن را شدني ساخته و يأسها و نوميديها را به عنوان يك باور انكارناپذير به درستي در باورهاي قدرت زيادهطلب جا انداخته و پديدار ميسازد، در اينجا به منظور وقوف بيشتر به بخشي از زواياي دستاوردهاي تكنيكي و محتوايي به دست آمده در سطح خارجي را ذيلا نمايان و تبيين ميكنم:
تصويرسازي (making image) اعتبار وجايگاه عزتمندجمهوري اسلامي ايران و تهيسازي و خنثي كردن طرح پرهزينه ايرانهراسي صهيونيستها
برندسازي (making brand) ازديپلماسي منطقي برد- برد با ارايه الگوي متوازن و معقول ازمنافع ملي و نگرانيها
اخلاقمداري (making moral) با ارايه آموزههاي اخلاق اسلامي ايراني با ارايه رويكردهاي مستدل و پايدار و غيرمتلون
راهحلسازي (making solution) درپرتو ارايه راهحلهاي راهگشا و جايگزينهاي مرضيالطرفين متناسب با اصول و مباني حقوقي و قانوني و به دور از زيادهخواهي و يكجانبهگرايي.
دستاوردهادرسطح داخلي:
تمامي قراين به خوبي بيانگر استحكام و استواري و متانت رويكردهاي دكتر ظريف و تيم مذاكرهكننده براي تحقق نقشه راهي است كه مقام معظم رهبري و رياست محترم جمهوري اسلامي براي آنان ترسيم كرده ، است و به درستي اين معنا كه بايد توافق دريك بسته واحد به دست آيد همين رويكرد در دستوركار بوده است و نتايج اوليه اين رويكرد در تعيين راهحلهاي اصلي مورد قبول طرفهاي ذيربط پس از دو بازه فشرده مذاكرات شش روزه در پايان سال قبل و 9 روزه درسال جديد به دست آمد.
بديهي است با عنايت به بازيگران متعدد و تاثيرگذاري و مداخلات متنوع از سوي بازيگران رسمي و غيررسمي درابتدا پروسه اجماعسازي نياز به تبلور و شكلگيري تعيين راهحلهاي كليدي به عنوان كليدواژههاي اصلي، توافق جامع بوده و اين امر در راستاي خاستگاههاي «ج.ا.ا» دنبال شده تا عملا دستاوردهاي مذاكرات را صيانت كرده و به طور عيني ثمرات و بهرهدهي مشخص آن به دست آيد و در دام مذاكره براي مذاكره بينتيجه نيفتيم و در واقع چانهزنيهاي طرفين، نقاط و مسائل كليدي توافق جامع رامشخص ساخت و زمينههاي انشايي روانتر را در مرحله بعدي تا ١٠ تيرماه در قالب متن توافق جامع تسهيل سازد و در حقيقت با تفاهم بر سر استخوانبندي و نكات و عناوين راهبردي، دورنمايي نگارش توافق جامع شامل (ميزان غنيسازي، تعداد سانتريفيوژها و بازه زماني راستيآزمايي، كاربرد فردو و مجتمع اراك و نطنز و چشمانداز تحقيقات و توسعه و لغو تحريم و چگونگي نظارت و ضمانتهاي متقابل آن) به دست آمد مابقي كارعمدتا جنبه شكلي و تشريفاتي دارد و مابقي امور جنبه تدويني و مالا امضاي توافق جامع براي اجرايي شدن آن دارد.
در واقع بيانيه راميتوان به عنوان جوهره و روح اهداف و تلاشهاي طرفين براي نيل به پيشرفت مذاكرات و گام بلند و اصلي توافق ناميد كه با وصول دقيق به موضوعات و مفاهيم كلي راهحلهاي مرضيالطرفين تنظيم و تدوين شده است.
از روند محتوايي مباحث مطروحه به درستي به دست ميآيد كه دلايل كندي پيشرفت در مذاكرات، اختلافات طرفهاي داخلي 1+5 و نوعا تفاوت ديدگاه و منافع آنها بوده و ارايه راهحلهاي جايگزين با استدلالهاي سنجيده هيات مذاكرهكننده ايراني، نشانگر پيشتاز بودن آنان در روند شكلگيري مذاكره و انفعال طرف مقابل را ميرسانيد و همين امر، مسووليت عدم پيشرفت و تقصير را به گردن آنان ميانداخت به همين جهت طرف ايراني با حوصله و هوشياري سعي در تحقق اهداف با شيوههاي متين و با وقت گذاشتن فراوان را در پي گرفت ودر پرتو همين رويكرد بود كه موجب شد تا سيانان نيز اعتراف كند كه هيات ايراني نسبت به هيات امريكايي و طرفهاي 1+5 قويتر عمل كرده است.
تمامي اين موفقيتها در سايه همدلي و همزباني ملت ودولت و شناخت ظرفيتهاي فراوان نهفته در دستگاه ديپلماسي كشور و با همكاري رييس سازمان انرژي اتمي «ج.ا.ا» به عنوان سرمايه هاي ملي «ج.ا.ا» توام با مقاومت ذاتي «ج.ا.ا» منتج از نفوذ معنوي و فرهنگي «ج.ا.ا» در صحنههاي امنيت ملي و عرصه منطقهاي كه زاييده انديشههاي خردمندانه ورويكردهاي نرمافزارانه بوده به دست آمده و ميآيد كه تمامي همكاران مادر وزارت خارجه آن را به عنوان عيدي ناقابل در طليعه سال ٩٤تقديم ملت بزرگ ايران ميكنند.
بدون ترديد اين بيانيه در بعد آثار اقتصادي و مالي ايران و جهان نيز تاثيرات رواني خود رادر مرحله اول و به طور تدريجي با اجراي آن در مراحل بعدي تاثيرات ملموس و عملي به همراه خواهد داشت كه انشاءالله به مرور زمان شاهد تحولات بنيادين آن در قالب برنامهريزيهاي خردمندانه دولت خواهيم بود.
٭ سفير سابق دراوكراين وكارشناس ارشد وزارت امورخارجه