همصدايي با دشمنان خارجي
مهدي ذاكريان
بررسي برخوردهاي مخالفين و معترضين آقاي ظريف، وزير امور خارجه كشورمان از سال 1392 تا به امروز نشان ميدهد كه اين روند اخلاقي نبوده است. دليل اصلي آن هم اين است كه نهادهاي قدرت در ايران به سه دسته تقسيم ميشوند؛ يك دسته از اين قوا، به صورت انتخابي هستند كه با راي مستقيم مردم تعيين ميشوند. يك دسته از اين نهادها انتصابي هستند كه با نظر بالاترين مقام كشور يعني مقام معظم رهبري انتخاب ميشوند و دسته سوم نهادهاي قدرت و مسوولان اين نهادهاي تلفيقي هستند. به اين معني كه هم نظر مردم مهم است و هم نظر رهبري؛ وزير امورخارجه از جنس دسته سوم است. انتخاب وزير امورخارجه از سوي رييسجمهور صورت ميگيرد كه رييسجمهور نيز منتخب مردم است و معمولا در برنامههاي انتخاباتي رييسجمهور به مردم اعلام ميكند كه چه ديدگاهي در روابط بينالملل و سياست خارجي خواهد داشت. اتفاقا سرلوحه برنامههاي آقاي روحاني سياست خارجي بود. اينكه بخواهيم مسائل هستهاي و تحريمها را حل كنيم و روابط خوبي با كشورهاي مختلف داشته باشيم از جمله برنامههاي آقاي روحاني بود و بخش عمدهاي از رايدهندگان نيز به همين برنامههاي ايشان راي دادند. يعني توجه به روابط خوب و مسالمتجويانه بر پايه قانون اساسي از جمله مواردي است كه مردم به آن اعتقاد داشتند. از طرفي ديگر آقاي رييسجمهور مقامهايي را كه قصد دارد براي وزارت امورخارجه تعيين كند به صورت سنتي و عرفي هميشه با كسب نظر مقام معظم رهبري بوده است. همه روساي جمهور در اين زمينه چنين عرف و سنتي را رعايت كردند از همين رو مشورتها در بالاترين سطح صورت گرفته است.
آقاي ظريف فردي است كه مورد تاييد مردم و رهبري است. بنابراين زير سوال بردن ايشان با عبارات و جملاتي كه نامناسب و توهينآميز است جاي تاسف دارد. اينكه به وزيرخارجه كشور در برخي برنامهها ميگويند خيانتكار، امريكايي و... آدم واقعا متعجب ميشود. ما در اين پنج سال مطالبي شنيديم كه آنها را رسانههاي اسراييل، امريكا و انگليس پخش ميكردند. يعني همان دشنامهايي كه اسراييليها و مخالفان خارجي به آقاي ظريف نسبت ميدهند همان را در داخل افرادي كه مدعي دينداري و اصولگرايي هستند همان حرفها را تكرار ميكنند. اتهام آقاي ظريف چيست؟ آيا ايشان متهم به انجام مذاكرات هستهاي هستند؟ واقعيت آن است كه مذاكرات هستهاي بدون اجازه مقامهاي عالي نظام امكانپذير نبود. همه مراحل قانوني براي انجام اين كار صورت گرفته است. از همين زاويه است كه اين تهمتها و اعتراضات نسبت به آقاي ظريف را نادرست ميدانم.
البته اين به معني عدم انتقاد به وزارت خارجه نيست. شخصا بارها و بارها در خصوص ايرادهاي وزارت امورخارجه نقدهايي در رسانههاي مختلف و مطالبي را بيان كردم. هيچكس معتقد به اين نيست كه رويه تعريف، تمجيد و تملق را بايد پيشه كرد. اتفاقا نقد و اعتراض بايد وجود داشته باشد، ولي توهين و حرفهاي ناروا نسبت به وزير امورخارجه بسيار زشت و ناپسند است؛ البته برخي اظهارنظرهاي علمي از سوي اساتيد دانشگاهي است ولي منصفانه نيست كه ممكن است در تعارض با حرفهاي پيشين آنها باشد. اين دليل نميشود شخصي كه در وزارت خارجه پست نگرفت يا براي سفارت اعزام نشد حرفهاي غيرمنصفانه بيان كند. ما بايد مشاهده كنيم اگر ايرادي در ديپلماسي، سياست خارجي، سفارتخانهها مشكلي وجود دارد بايد به صورت شفاف بيان كنيم تا مشكلات برطرف شود. اما اينكه خدمات وزير را زير سوال ببريم آن را قبول ندارم. اتفاقا يكي از نقدهايي كه داشتم و دارم اين است كه آقاي ظريف در وزارت خارجه تنها است و به تعداد انگشتان دست مانند ظريف در وزارت خارجه حضور دارند كه منافع ملي را خوب متوجه ميشوند و وضعيت جامعه بينالمللي را هم خوب درك ميكنند و تمام تلاششان را براي ارتقاي كشور به كار ميبندند. حتي زماني كه بحث استيضاح مطرح شد، در جايي عنوان كردم كه استيضاح در يك جامعه پويا و دموكراتيك حق نمايندگان مردم است. اتفاقا ضربالمثلي داريم كه ميگويد، «آنكس كه حساب پاك است از محاسبه چه باك است» آقاي ظريف هم اين آمادگي را دارد كه به تمام موضوعات مورد درخواست استيضاحكنندگان پاسخ دهد. اما اگر استيضاح به منظور گرفتن امتياز و اقدام جناحي باشد اقدامي كاملا ناپسند است. اما اگر در راستاي منافع ملي، كشور و تقويت نظام و مقابل قدرتهاي خارجي باشد بسيار اقدام پسنديدهاي است. كجاي دنيا استيضاح وزير امور خارجه را زماني انجام ميدهند كه امريكا، اسراييل و عربستان در سختترين زمان بيشترين فشار را به ايران وارد كردند و وزير خارجه توانست همه آنها را مهار كند درست در همان زمان ايشان را استيضاح كنند. غير از اين است كه ترامپ عنوان كرده كه اجازه نميدهم يك قطره نفت از ايران صادر شود و اما اين كار صورت نگرفت؟ آيا محمدبن سلمان بيان نكرده بود كه ما ايران را سر جايش مينشانيم؟ اكنون ايران در شرايط سختتري است يا بن سلمان؟ آيا اسراييل نگفته بود كه ايران را نابود ميكنيم؟ اكنون چه كسي در حال نابودي است؟ اكنون نتانياهو در بدترين شرايط ممكن سياسي قرار دارد. برخي عنوان ميكنند كه نگاه آقاي ظريف به غرب است. اتفاقا بايد گفت كه نگاه همه دولتهاي جهان به غرب است. اين حقيقتي غيرقابل انكار است. چينيها اولين جايي كه تلاش دارند كالاهاي خود را به فروش برسانند امريكا است. بيشترين معاملات كره با امريكا و اروپاست. بيشترين معاملات برزيل نيز همينگونه است. چرا اكثر كشورها سعي ميكنند مقصد اصلي فروش محصولات صادراتيشان امريكا و اروپا باشد؟ براي اينكه مهد صنعت، اقتصاد و توليد هستند و باكيفيتترين توليدات در اين كشورها صورت ميگيرد. بنده نيز امريكا را دوست ندارم اما ميتوانم بگويم كه بويينگ امريكا نامرغوب و سوخوي روسي مرغوب است؟ ما بايد واقعيتها را در دنيا ببينيم. آيا اين به معني آن است كه در زمينه اقتصاد و صنعت كالاي مشابه و بنجل گرانتر را از كشور ديگري در آفريقا خريداري كنيد؟ آيا آقاي ظريف تاكيد داشتند كه روابط تجار ما تنها با اروپا و امريكا باشد؟ خير هيچگاه چنين نبوده است. ايشان در تلاش است كه اولين و بهترين رابطه را با كشورهاي منطقه داشته باشيم. حتي در قانون اساسي به اين موضوع تاكيد شده است كه اولويت اصلي سياست خارجي با كشورهاي همسايه است. ما به سمت كدام كشور همسايه دست دوستي دراز نكرديم؟ ما آماده دوستي و روابط خوب هستيم اما آنها آماده نيستند. بطور مثال عراق كشور دوست، برادر و همسايه ما براي روابط تجاري از امريكا مجوز دريافت ميكند. اين واقعيت را بايد بپذيريم. در دورههاي گذشته آقايان رفتند به تركيه، برزيل و روسيه التماس كردند كه مسائل هستهاي ما حل شود. بنا بود غنيسازي را به داخل خاك ساير كشورها منتقل كنند اما بازهم به نتيجه نرسيدند. امريكا به آنها اجازه نداد. ما اينبار با امريكاييها با شرايط خاصي كه خودمان ميخواستيم آنها را وادار كرديم كه قراردادي را بپذيرند. هرچند قراردادي بود كه همه منافع ما را تامين نميكرد اما بخشي از خواستههاي ما را دربرميگرفت. اگر قرار بود برجام همه منافع ما را تامين كند كه آنوقت شاهد تسليم امريكا بوديم. آيا امريكا به عنوان يك ابر قدرت تسليم ما ميشد؟ برجام بخشي از منافع ما و امريكا را تامين كرد، اگر همه منافع امريكا نيز تامين ميشد باز ما تسليم بوديم. كه هيچگاه اين اتفاق رخ نداد و اگر تسليم شده بوديم ديگر ترامپ نسبت به برجام معترض نبود و از برجام خارج نميشد. پس انتقادي كه به آقاي ظريف در مورد برجام ميشود كاملا غلط است. امروز در رابطه با امريكا و اروپا بايد ببينيم قطب در دنيا كجاست؟ قطب در دنياي امروز روسيه و چين نيست، قطب امروز هوشمندي است. وزيرامورخارجه هوشمند است و در ميان بازيگران متعدد در مناطق مختلف جهان در حال مديريت درست وزارت امورخارجه است تا بيشترين امتياز و منافع را براي ايران كسب كند. بيشترين ملاقاتهاي آقاي ظريف در منطقه و كشورهاي اسلامي و همسايه بوده است. به عنوان نكته آخر بايد گفت كه تضعيف وزيرامورخارجه به منافع ملي كشور صدمه ميزند. در ساير كشورها نيز اختلافات حزبي و سياسي وجود دارد اما تلاش ميكنند كه اين مسائل را به عرصه سياست خارجي منتقل نكنند. متاسفانه درحالي كه در عرصه بيروني مشغول تضعيف اسراييل، امريكا و عربستان هستيم در اين مقطع عدهاي عملي را انجام ميدهند كه همين دشمنان بيروني ميخواهند. در اين موقعيت نبايد با آنها همصدا شد.