گپي با نظام الدين كيايي، صدابردار قديمي سينما
سالهاست از جشنواره دورم
تينا جلالي
نظام الدين كيايي صدابردار قديمي سينما كه در كارنامهاش همكاري با داريوش مهرجويي، ابوالحسن داوودي، رضا درميشيان و... ديده ميشود اين روزها مشغول صدابرداري فيلم «مجبوريم» به كارگرداني رضا درميشيان است و از اين همكاري رضايت زيادي دارد: « مدتهاست كه كار قبول نميكردم اما الان افتخار ميكنم در فيلم جديد رضا به عنوان صدابردار حضور دارم. اين همكاري برايم دلنشين است و خوشحالم صدابرداري پروژهاي كه دوست دارم به من سپرده شده است.»
با كيايي درباره ذوق و شوق حضور در جشنواره فجر و اشتياقي كه براي كسب سيمرغ داشته صحبت ميكنيم. او ميگويد: «هيچ ذوق و شوقي براي حضور در جشنواره و كسب سيمرغ ندارم چون اساسا براي برنده شدن كار نميكنم؛ اين جوايز براي من ارزش معنوي ندارد چون اگر جايزهاي بابت صدابرداري فيلمي بگيرم كه آن فيلم خوب نباشد تاثيري در كيفيت و روند كاري من ندارد؛ ضمن اينكه معمولا با آدمهايي همكاري ميكنم كه اساسا جشنوارهاي نيستند و جشنواره آنها را دوست ندارد. به عنوان نمونه فيلمهاي زيادي با جعفر پناهي كاركردم كه در جشنوارههاي خارجي تاييد شده اما در داخل به اين فيلمها بها داده نميشود.
با رضا درميشيان همكاري ميكنم اما چه فايده فيلم او كانديداي دريافت جايزه ميشود، قرار است برنده شود اما به او ميگويند نامه بنويس كه جايزه نميخواهم. حالا از خود شما سوال ميپرسم آيا اين نوع برخورد در جشنوارهاي با ارزش معنوي درست است؟»
كيايي براي دلش كار ميكند، به همين جهت سعي ميكند كارگردانهايي را انتخاب كند تا حسي خوبي نسبت به فيلمشان داشته باشند: «فيلمي كه دوست نداشته باشم كار نميكنم؛ ولو اينكه درنهايت آن فيلم جايزه هم ببرد چون معتقدم در نهايت خط كاري من در فيلم ميماند به همين جهت اگر كانديداي جشنواره هم نباشم چيزي را از دست نميدهم. از كارهايي كه كردم پشيمان نيستم. ممكن است از بعضي فيلمها گول خورده باشم. قطعا خودم، خودم را ميبخشم.»
اين صدابردار در بخش ديگري از صحبت خود اشاره ميكند كه با فضاي جشنواره كاملا آشناست: «به گمانم دبير خانه جشنواره در طول سال بايد داير و با كل سينماي ايران در ارتباط باشد. مسوولان جشنواره نبايد هر سال اشتباهات خود را تكرار كنند؛ حال آنكه بزرگترين اشتباه جشنواره اين است كه دبيران آن هر سال عوض ميشوند و هر ساله مقرراتي به آنها ديكته ميشود تا بر اساس آن عمل كنند. حتي براي جشن خانه سينما هم متاسفم كه همهچيز در جشن خانه سينما است جز حقيقت راستين كه در آن جشن وجود ندارد. از جشن منتقدان هم گلايه دارم براي اينكه در اين جشن هم از روي پارتي بازي و رفاقت جوايز اهدا ميشود. دوستان در جشن منتقدان سعي ميكنند از خجالت دوست و رفيق خود دربيايند.»
به گفته اين كارگردان در ايران ارتباطات حرف اول را در كسب جوايز ميزند: «در جشنوارههاي بزرگي همچون كن يا برلين فيلمهايي جايزه كسب ميكنند كه در رده پنج فيلم اول هستند اما در ايران معمولا فيلمهايي جايزه كسب ميكنند كه جزو ده فيلم برتر هم نيستند. اين درحالي است كه برگزاري يك جشنواره بايد با فرهنگسازي همراه باشد و فيلمهاي درست را انتخاب كند.»
وي در بخش ديگري از صحبت خود با اشاره به اينكه مقوله صدابرداري كاملا تخصصي است و حتي كارگردانهاي انگشتشماري هستند كه با مقوله صدا آشنا باشند، صراحتا ميگويد كه معمولا داورهايي كه براي جشنواره فجر انتخاب ميشوند با بخش صداي يك فيلم آشنايي ندارند؛ اين در حالي است كه حس گرم فيلم از صدا به مخاطب انتقال پيدا ميكند: «به غير از اين معتقدم داوري مقوله تخصصي است كه بايد با عدالت بينظيري همراه باشد به همين جهت معمولا در سينما كمتر شاهديم كسي هم تخصص لازم را داشته باشد و هم عدالت را در كارش لحاظ كند.»
اين صدابردار سال 74 براي فيلم نون و گلدون محسن مخملباف سيمرغ بلورين بهترين صدابرداري را دريافت كرده و به دفعات براي دريافت سيمرغ كانديدا هم بوده است: «من سالهاست دور جشنواره فجر را خط كشيدم و از آن دورم. اما با تاكيد ميگويم كه از برنده شدن همكارانم در اين رويداد از صميم قلبم خوشحالم و پيشاپيش به همه آنها تبريك هم ميگويم.»