حميد انصاري قائممقام موسسه تنظيم و نشر آثار امام در بخش دوم پاسخ خود به برنامه «بهتان» شبكه بيبيسي نوشت: در بخش نخست اين نوشتار، خلاف واقع بودن چند ادعاي مطرح شده در برنامه
بي.بي.سي به نام مستند بهتان را در بوته نقد به داوري گذاشتم و وعده ارايه مستندات استدلالم از آثار امام خميني در بخش دوم را دادم. اينك قبل از بيان عين نمونههايي از نوشتهها و سخنان امام در موضوع ادعاهاي اين برنامه چند نكته را يادآور ميشوم:
حاصل كل اين برنامه با استناد به عين عباراتي كه تهيهكننده و گويندگان آن گفتهاند، اين است كه بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران يك انديشه بنيادي دارد مبني بر اينكه حفظ نظام به هر قيمتي واجب است! كل اين برنامه از انتخاب نام، تيتراژ و مقدمه تهيهكننده تا محتواي سخن گويندگان بر القاي ادعاهاي مذكور و تخريب چهره اخلاقي امام خميني متمركز است.
در برنامه مذكور لابهلاي تحليل گويندگان، كه محور سخنشان اتهام به امام خميني است، براي تحريك عواطف بينندگان، تصاويري از چند واقعه تلخ اتفاق افتاده بعد از رحلت امام پخش شده اما همين جا اختصارا عرض ميكنم از نظر امام خميني و پيروان ايشان هيچگاه بهانه فريضه امر به معروف و نهي از منكر و فريضه حفظ نظام و اسلام توجيهگر ارتكاب معصيت و گناه، آن هم گناهان كبيرهاي همچون دروغ و غيبت و تهمت نسبت به هر كس ولو مخالفين و محكومين نميشود. منكر وجود برخي جريانهاي فكري و سياسي افراطي معتقد به روشهاي غيراخلاقي نيستيم اما هيچ نسبتي بين انديشه اخلاقي و فتاوا و سيره امام خميني و ماهيت نظام جمهوري اسلامي ايران و منطق رهبري انقلاب با اينگونه رفتارها وجود ندارد. تئوري «حفظ نظام به هر قيمتي» در تقابل كامل با نظريه امام خميني است كه حفظ نظام را براي اجراي عدالت و تثبيت ارزشهاي اخلاقي و الهي ميداند.
در برنامه بي.بي.سي با پخش چند حادثه تلخ و تكاندهنده در لابهلاي تحليل گويندگان سعي شده است تا بين وقوع اين حوادث و ديدگاه امام خميني درباره حفظ نظام پيوند زنند.
ابتدا نمونههايي از مواضع ايشان درباره رفتار با مخالفين و مجرمين را نقل ميكنم:
الف: نمونههايي از نظرات امام خميني درباره رفتار با منتقدين، مخالفين و حتي دشمنان، محكومين و محبوسين و اسيران جنگي:
«به تمام محاكمي كه هستند و تمام دستاندركاراني كه هستند اين مطلب را توجه بدهم كه مبادا يك وقت اين طور شرارتهايي كه در ايران ميشود مثل يك همچو قصه ناگواري كه براي ما پيش آمد و دو نفر از بهترين جوانان و بهترين كاركنان ايران(شهيد رجايي و شهيد باهنر) از بين رفت، مبادا يك وقت كنترل خودشان را از دست بدهند و زايد بر آنچه حكم خداست و قانون اسلام است، عمل كنند. مبادا اين اسباب اين بشود كه خشونت زياد با اسيرها بكنند و با زندانيها بكنند و بدون دقت، بدون توجه يك وقت افرادي را بگيرند كه- خداي نخواسته- گناهكار نبودهاند و گرفتار شدهاند.»جالب اينكه امام خميني در نهي قاطع از
هرگونه شكنجه و كمترين تعرض به زندانيان حتي درباره شكنجهگران رژيم شاه ميفرمايد: «ما با همين اشخاصي كه اين طور شكنجه كردند، اين طور آدم كشتند- ما سفارش كرديم كه در حبسها حتي به [آنها] يك كلمه درشت نگويند. ... اگر بنا باشد كه حالا هم- خداي نخواسته- مثل زمان رژيم سابق در دادگستريها كارهاي خلاف شرع بشود، خوب، ما بايد فاتحه اين جمهوري را بخوانيم.»
در برنامه بي.بي.سي ابتدا اين نسبت ناروا به امام خميني داده ميشود كه او معتقد به حفظ نظام به هر قيمتي بوده، داوري خوانندگان محترم درباره اين ادعا با تأمل در عبارت سخن امام آسان است:
«من براي روحانيت كه نگهبان اصيل اسلام است، نگران هستم و خوف آن دارم كه كساني كه كفالت امري از امور كشور را دارند، خصوصا دادگاهها و كميتهها و دادستانيها با رفتار بعضي از آنان ولو به واسطه عدم توجه به موازين اسلامي، وجهه روحانيت، اين سنگر اسلام، پيش ملت مشوه بشود و با شايعهسازيها و تهمتها از طرف مخالفين با اسلام يا با روحانيت، يك امر جزئي، چندين برابر به نمايش گذاشته شود. ... اين جانب جدا از رييس ديوان عالي و دادستان كل كشور و انقلاب و شوراي عالي قضايي ميخواهم هياتهايي مركب از اشخاص عالم، مومن و متعهد تشكيل دهند تا دادگاههاي كشور را رسيدگي نمايند و قضات غيرصالح و دادستانهاي منحرف را كنار گذاشته و اگر به مال يا آبروي اشخاص تعدي نمودهاند، محاكمه نمايند. سستي در اين امر مهم و مسامحه در آن خطر عظيمي است براي جمهوري اسلامي كه هر چه بگذرد، ناراحتي زياد و خطر افزون ميشود.
گاهي شنيده ميشود كه بعضي از پاسداران در بعضي از نقاط كشور از طريق اعتدال و شرع خارج و از ماموريت قانوني خود، تجاوز در اموري كه مربوط به دادگاهها يا نهادهاي ديگر است، دخالت ناروا ميكنند. بر روساي پاسداران در سطح كشور است تا از اين نحو دخالتها كه خلاف قانون و خلاف طريقه اسلام است، جلوگيري و خودداري نمايند.»
در برنامه بي.بي.سي با نسبت دادن يك مبناي دروغ به امام خميني كه او حفظ اسلام و نظام را به هر قيمتي روا دانسته است چنين نتيجه گرفتهاند كه بر همين مبنا، توهين و تهمت به علما و مراجع تقليد مخالف تفكر ايشان؛ رواج يافت. اين ادعاي دروغ را با متن سخن امام محك ميزنيم تا مشخص شود كه ايشان نه تنها حفظ اسلام و حيثيت آن را به تهمت به مراجع ساكت يا مخالف نهضت خويش ندانسته بلكه دقيقا بر عكس كمترين اهانتي به ايشان را گناهي بزرگ دانسته و فراتر از آن با نهايت تواضع ميگويد دست همه آنها را ميبوسد.
ب: آيا وجوب حفظ نظام و حفظ اسلام در ديدگاه امام خميني مقيد به رعايت قانون و اخلاق است يا به هر قيمتي؟
داوري درباره صحت ادعاي بي.بي.سي يا بهتان بودن آن را با تأمل در متن عبارات امام خميني به خوانندگان محترم اين نوشتار ميسپارم:
اهانت كردن به يك آدمي و لو اين آدم هم خودش يك آدم مخالف مثلا چه باشد، باز حق اهانت نيست. اين حق است كه جزايش را به او بدهند، ديگر اهانت چرا به او بكنند؟ ما نبايد يك كاري بكنيم كه بگويند كه دادگاهها در زمان طاغوت هم اين كارها را نميكردند! ... بايد شما آقايان علاج بكنيد مساله را. اگر ميتوانيد علاج بكنيد، علاج بكنيد و الا الزامي نداريد كه قاضي باشيد...
جواب امام خميني در پاسخ به استفسار رسمي آيتالله هاشميرفسنجاني به عنوان رييس مجلس شوراي اسلامي از ايشان درباره وضع قوانين موقتي بر اساس احكام ثانويه به خاطر مصلحت نظام چنين است:
«آنچه در حفظ نظام جمهوري اسلامي دخالت دارد(كه فعل يا ترك آن موجب اختلال نظام ميشود) و آنچه ضرورت دارد(كه ترك آن يا فعل آن مستلزم فساد است) و آنچه فعل يا ترك آن مستلزم حرج است، پس از تشخيص موضوع به وسيله اكثريت وكلاي مجلس شوراي اسلامي با تصريح به «موقت بودن آن مادام كه موضوع محقق است و [اين كه] پس از رفع موضوع خود به خود لغو ميشود» مجازند در تصويب و اجراي آن و بايد تصريح شود كه هر يك از متصدّيان اجرا از حدود مقرر تجاوز نمايد، مجرم شناخته ميشود و تعقيب قانوني و تعزير شرعي ميشود».
امام خميني در سخناني خطاب به مسوولان و اعضاي دو نهاد مهم قانونگذاري و قضايي كشور به تشريح ديدگاه خود درباره اهميت حفظ نظام و مقايسه آن با حفظ اسلام پرداخته است. متن سخن امام از اين جهت كه در ديدگاه ايشان حفظ نظام و اسلام به چه امري وابسته است و آيا هيچ نشانهاي بر اينكه ايشان حفظ نظام- و بالاتر از آن: حفظ اسلام- را به هر قيمتي مجاز دانسته يا دقيقا برعكس، بسيار شفاف و صريح است:
«مساله حفظ نظام جمهوري اسلامي در اين عصر و با وضعي كه در دنيا مشاهده ميشود و با اين نشانهگيريهايي كه از چپ و راست و دور و نزديك نسبت به اين مولود شريف ميشود از اهم واجبات عقلي و شرعي است كه هيچ چيز به آن مزاحمت نميكند؛ و از اموري است كه احتمال خلل در آن عقلا منجّز است.
حضرات وكلاي محترم كه بحمدالله به جمهوري اسلامي تعهد دارند در نطقهاي قبل از دستور و در مباحثات در حال دستور با كمال دقت مواظب جملات خود و كيفيت اداي آن باشند كه خداي نخواسته به مسلماني بلكه انساني توهين نشود و شخصيتي ساقط نگردد و كسي مظلوم واقع نشود.»
بر خلاف بهتاني كه در مستند بي.بي.سي به امام زده شده است در ديدگاه امام خميني حفظ اسلام به هر قيمتي نيست، بيانات زير كه فقط نمونههايي از صدها سخن امام است، بينياز از هر توضيحي است:«حفظ اسلام به اين است كه اعمالتان را تعديل كنيد؛ با مردم رفتار خوب بكنيد؛ برادر باشيد با مردم؛ مردم را اين طور حساب نكنيد. رژيمهاي سابق مردم را از خودشان جدا ميدانستند... كاري نكنيد كه مردم بگويند كه اي كاش نبود اين پاسدار! كاري ما نكنيم كه مردم بگويند اي كاش روحانيتي در كار نبود. مساله مهم است. قضيه اين نيست كه من ساقط باشم؛ قضيه اين نيست آقا ساقط باشند؛ قضيه اين است كه اسلام در خطر است. امروز اين طوري است وضع ما.»
از نظر امام خميني اموري كه توجه به آنها براي حفظ نظام و حفظ اسلام اهميت دارد از اين قبيل است كه در سخناني خطاب به روحانيون ميفرمايد:«الان كه رژيم
رژيم جمهوري اسلامي است و همه نظرها به شما دوخته شده است، اگر خداي نخواسته يك انحرافي واقع بشود در مدارس، در كميتهها، در دادگاهها، اين پاي اسلام حساب ميشود. گفته ميشود كه جمهوري اسلامي است و جمهوري اسلامي هم همينهاست.