پيروز انتخابات با كدام مبنا؟
محمدرضا خباز
اين روزها اصولگرايان از موفقيت صد در صدي خود در انتخابات 98 و 1400 دم ميزنند. براي آنكه بدانيم منشا اين اظهارات كجاست، لازم است يك گام به عقب برداريم و مروري بر حرفهاي آنها در سالهاي 92، 94 و 96 داشته باشيم. در آن زمان هم جناح راست خود را پيروز قاطع ميدانست و آنچنان سخن ميگفتند كه گويا انتخابات به پايان رسيده است و كرسي رياستجمهوري را در دست گرفتهاند؛ لذا صحبتهاي امروز آنها نيز تفاوتي با سالهاي قبل ندارد. دليل اينگونه سخن گفتنها هم بسيار روشن است؛ فقدان حزب در كشور باعث شده است كه افراد براي سخني كه به زبان ميآورند خود را پاسخگو ندانند كه اگر اين طور بود حتما افراد ملزم ميشدند صحبتي را مطرح كنند كه مطمئن باشند عملي ميشود. چون اين خلأ در كشور وجود دارد لذا افراد براي صحبت كردن خود را مقيد به استدلال و مبنا نميدانند و ابايي هم از طرح آنها ندارد. يادمان نرود اين حزب است كه مدام اعضاي خود را رصد ميكند و از آنها براي كردار و گفتارشان توضيح ميخواهد. شايد اين سوال مطرح شود كه بسياري از اين افراد خود در راس يك حزب قرار دارند پس اين به بيحزبي نميتواند مرتبط باشد. در پاسخ به اين سوال بايد گفت ما منكر وجود حزب نيستيم؛ بلكه ما اتفاقا احزاب زيادي داريم اما حزبي كه پاسخگو باشد و با ساز و كار اصيل حزبي به پيش برود، وجود ندارد.
شاهد اين ادعا هم به زماني بر ميگردد كه آقايان با حمايت از احمدينژاد انواع در باغ سبز و سرخ به مردم نشان دادند اما وقتي با رفتارهاي رييس دولت نهم و دهم مملكت به باد رفت هيچكدام حتي عذرخواهي نكردند و هنوز هم حاضر به عذرخواهي نيستند. بنابراين از اين حرفها در طول اين 40 سال آنقدر گفته شده كه گوش همگان پر شده است؛ حال بايد از آنها پرسيد بر چه مبنايي اين صحبتها را مطرح ميكنند؟ يا آقايان كه مدعي هستند بگويند قبلا هم كه چنين ادعاهايي را مطرح ميكردند نتوانستند در انتخابات مجلس از 30 كرسي تهران حداقل يكي را به خود اختصاص دهند حال چه اتفاقي افتاده كه 60 درصد آرا قرار است در انتخابات بعدي به پاي آنها نوشته شود؟
به نظر ميرسد اين صحبتها بيشتر از آنكه بر اساس نگاهي تحليلگرانه يا مبتني بر استدلالي درست مطرح شده باشد، براي آن گفته ميشود تا با اين وعدهها و شعارها نيروهاي نااميد از تفكر اصولگرايي را دوباره به دور خود جمع كنند. نكته ديگر در اين رابطه اين است كه به نظر ميرسد انتقاداتي كه امروز نسبت به اصلاحطلبان در مجلس و شوراي شهر و حتي دولت مطرح ميشود كه البته نقدهايي است لازم اما گويا اين موضوع تبديل شده است به روزنه اميدي براي اصولگرايان و اين تصور را پيدا كردهاند كه ميتوانند از اين آب گلآلود ماهي دلخواه خود را صيد كنند. به عبارت ديگر آنها تصور ميكنند چون وضع اقتصادي مردم دچار مشكل شده است، اين موضوع باعث ميشود مردم به جناح راست راي دهند. اين هم از همان دست استدلالهاي بيمبنايي است كه از سوي اين جناح مطرح ميشود.