بهزاد نبوي، فعال سياسي اصلاحطلب با بيان اينكه تصور ميكنم، اكثريت مردم با وجود نارضايتي از شرايط موجود با اصل نظام مخالفت ندارند، گفت: «به باور آنها، اصل نظام بد نيست بلكه آنچه مشكل درست كرده است، وضع موجود نظام است. اقشار پايين دست جامعه به خاطر وضعيت اقتصادي و معيشتي و روشنفكران به خاطر مسائل سياسي ناراضي هستند. مردم نه تنها انتقاد بلكه اعترضهاي تند نسبت به نظام دارند ولي اين نارضايتيها سبب نميشود كه آنها به صف براندازان نظام پيوسته و دنبال براندازي باشند.»
او ادامه داد: «از سويي هيچ يك از طيفهاي سياسي داخل كشور به حركتهاي براندازانه كه آينده كشور را نامعلوم كرده و وضع را به احتمال زياد بدتر ميكند، معتقد نيستند. هيچ يك از طيفهاي سياسي در داخل كشور از حوادث ديماه 96 استقبال نكردند و اگر كسي هم موضعي گرفت، فقط خواستهاش از نظام اين بود كه در مقابل اعتراضات سعه صدر نشان دهد.»
به گفته نبوي، در خارج از كشور تنها مجاهدين خلق و سلطنتطلبان خواهان براندازي نظام هستند ولي عدِه و عدُه كافي در كشور ندارند كه بتوانند بر حركتهاي اجتماعي و سياسي در داخل كشور تاثير بگذارند. من معتقدم مردم عاقلتر از آن هستند كه در مسيري حركت كنند كه آينده نامعلومي براي كشور دارد.
اين فعال سياسي اصلاحطلب درباره اعتراضات دي ماه 96 توضيح داد: « چنانكه همه ميدانند همان اعتراضات محدود هم در بدو امر با تحريكات سياسي داخلي شروع شد. عدهاي كه مخالف دولت روحاني بودند با دستورالعملهايي كه برايشان صادر شده بود ابتدا در مشهد و سپس در ساير شهرها حركتهاي ضد دولتي خود را آغاز كردند ولي خيلي زود متوجه شدند كه اختيار كار از دست آنها خارج شده و حركت بر اساس برنامهريزي آنها پيش نميرود و به ناچار حركت خود را متوقف كردند. ولي تا تغيير موضع انجام شود، اعتراضات بخشنامهاي شهرهاي كوچك را دربرگرفت.»
بهزاد نبوي ادامه داد: «واقعيت اين است كه با شكلگيري هر مشكل و بحران در جامعه، مردم دچار نااميدي ميشوند و اين نااميدي به نارضايتي تبديل ميشود و متناسب با سهم جناحها و گروههاي حاكم در ايجاد مشكلات، نارضايتي ميان اين گروههاي سياسي تقسيم ميشود. »
او گفت: «در حال حاضر ترديدي نيست كه نارضايتي مردم به دليل مشكلات بيشتر شده است و اصلاحطلبان و اصولگرايان هر دو در ايجاد اين شرايط سهيم هستند. طبيعي است كه اگر دلايل بحرانهاي اقتصادي موجود براي مردم ناشناخته يا مشكلات به دليل سوءمديريت يا اقدامات ماجراجويانه بخشهايي از حاكميت باشد، اعتماد مردم كاهش مييابد و متناسب با سهم اصولگرايان و اصلاحطلبان در ايجاد مشكلات و نابسامانيها، موضع مردم نسبت به آنها تغيير ميكند. در حال حاضر عمدهترين بياعتمادي نسبت به اصولگرايان تندروست زيرا بالاخره مردم آنها را بيشتر در قدرت سهيم ميدانند و احساس ميكنند قدرت آنها بيشتر بوده بنابراين سهم بيشتري در ايجاد مشكلات دارند.»
اين فعال سياسي با بيان اين سوال كه چرا معترضان تا اين حد روي شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، ديگه تمومه ماجرا» كار ميكنند؟ ادامه داد: «تصور مخالفان جمهوري اسلامي اين است كه اصولگرايان در افكار عمومي جايگاه و پايگاه اجتماعي نيرومندي ندارند. بنابراين نوك پيكان حملات خود را سمت اصلاحطلبان بردهاند كه پايگاه اجتماعي گستردهاي در جامعه دارند. در حوادث ديماه بيشتر حملات به سمت آقاي خاتمي بود تا او ديگر «تكرار» نكند. مخالفان جمهوري اسلامي معتقدند اصولگرايان براي آنها مشكلي ندارند و اگر بتوانند حمايت مردم از اصلاحطلبان را كاهش دهند، نظام را به پايان خط نزديك ميكنند. »
او معتقد است از آنجايي كه رييسجمهور و دولت مورد تاييد اصلاحطلبان است و آنها سهمهايي هم در اين دولت دارند، بنابراين طبيعي است همانطور كه از دولت نارضايتي تشديد ميشود، اصلاحطلبان هم سهم خود را از اين تشديد نارضايتي خواهند داشت.
نبوي به اين سوال كه «با وجود همه دشمنيها عليه انقلاب اسلامي، به نظر شما چه عواملي موجب شده است كه انقلاب به چهل سالگي برسد؟» پاسخ داد: «چهل سالگي عمر خيلي زيادي براي انقلاب نيست. انقلاب شوروي پس از حدود 70 سال فروپاشيد پس خيلي به چهل سالگي انقلاب نبايد غره شويم و بدانيم عملكردهاي نظام جمهوري اسلامي هم ميتواند انقلاب را انشاءالله 400 ساله يا عمرش را خيلي كوتاه كند. براي استمرار انقلاب اسلامي عملكردها بايد به گونهاي باشد كه بتواند مردم را قانع كند كه نظام قابل اتكا و قابل اعتماد است و مردم ميتوانند با هدف بهبود شرايط از نظام حمايت كنند.»
او ادامه داد: «مردم از شرايط نامعلوم آينده ترس دارند. هنر جمهوري اسلامي بايد اين باشد كه اين ترس مردم را به اميدواري نسبت به بهبود شرايط تبديل كند. البته بايد به اين نكته هم اشاره كرد كه حاكميت ما چندگانه است بنابراين پيامهاي مختلفي از دل حاكميت بيرون ميآيد و مردم متوجه نميشوند كه چه پيش ميآيد و عاقبت كار چه ميشود. همه ميپرسند بالاخره چه ميشود؟»
نبوي معتقد است كه چهل سالگي نظام محصول اين بوده است كه مردم نظام را از خود ميدانستند ولي هر چه بياعتمادي نسبت به عملكردها و نااميديها بيشتر شود، اين خطر وجود دارد كه مردم پشت نظام را خالي كنند. اين فعال سياسي اصلاحطلب ادامه داد: «اتكا به مردم براي جمهوري اسلامي بسيار اهميت دارد. مردم نسبت به برخي عملكردها بياعتماد شدهاند و در هر اقدامي كه توسط نظام انجام ميشود شك و ترديد در ميان مردم وجود دارد؛ بنابراين با سازوكارهايي بايد بياعتمادي را به اعتماد تبديل كرد.»