واكنشها، عقلاني است
علي اصغر سعيدي
در سالهاي اخير كمپينهاي مختلفي براي نخريدن كالاها از ماشين تا طلا و ارز شكل گرفته است اما هيچكدام به توفيقي دست نيافت. هر زمان كه طرح پيشفروش چه خودرو و ديگر كالاهايي كه مشمول افزايش قيمت ناگهاني ميشدند، اعلام ميشد، كمپينها شكست ميخوردند و به توفيقي دست نمييافتند. نمونه اخير اين مدعا نيز طرح پيشفروش خودرو در روز قبل بود كه با وجود هشدارهايي كه داده ميشد كه قيمت بالا است اما در چند دقيقه محصولات به فروش رفت. در خصوص موفقيت يك كمپين براي خريدن يا نخريدن كالا بايد به اين نكته توجه كرد كه در ابتدا بايد براي آن اجماعي وجود داشته باشد و شخصي كه اين كمپين را راهاندازي ميكند، بايد مورد تاييد اكثريت جامعه باشد و هدفي را دنبال كند كه اكثريت به دنبال آن هستند. در واقع منفعت شخصي ملاك و معيار تعيينكنندهاي در ميزان موفقيت يك طرح و كمپين است. نكته ديگر، «قدرت چانهزني» است كه ميتواند تا حد زيادي موفقيت يك كمپين را تضمين كند. از شكست اين كمپين در ايران گفتيم اما بايد به اين نكته توجه كرد كه شكست كمپينها مختص به ايران نيست و در كشورهاي پيشرفته نيز ديده ميشود. عموما در كشورهاي مختلف رفتارها در زمان گراني و افزايش قيمت بيدليل كالاها، مشابه يكديگر است ولي نتايج و پيامدهاي آن مختلف است...
چرا كه در زمان فعلي كه كشورها به سمت توسعه رفتهاند، شاهديم كه كنش جمعي كمتر شده است و افراد علاقه زيادي دارند كه انگيزههاي شخصي خود را مبنا قرار دهند و بلافاصله دست به انتخاب ميزنند. از دلايل ديگري كه كمپينها به موفقيت يا شكست ميرسند، وجود نهادهاي مدني متفاوت در جامعه است. در جوامعي كه نهادهاي مدني پويايي دارند، هر كنش و واكنشي كه ممكن است به ضرر افراد يا به سود آنها در جامعه شود، به بحث گذاشته و توسط همين نهادها كه در واقع مستقل از قدرت هستند، به مردم منتقل ميشود اما در ايران جاي خالي انجمنهاي مستقل بهشدت احساس ميشود. بطور مثال در ايران سازمان حمايت از مصرفكننده وجود دارد اما اينجا با يك نهاد دولتي مواجهيم و به همين دليل اهداف اقتصادي كه دنبال ميكند، ممكن است با منفعت اكثريت مردم در يك راستا نباشد. هر چه انجمنهاي مردمي قوي باشند، اميد به بهبود و موفقيت كمپينهاي قيمتي بيشتر ميشود چرا كه مردم فكر ميكنند كسي كه كمپين را راهاندازي كرده از جنس خودشان است و به دنبال منفعت جمع است. در غير اين صورت مردم بر اساس تصميمگيري خودشان كنش نشان ميدهند كه اين كنش همانطور كه ديديم، پاسخ به پيشفروش خودروها باشد كه ممكن است افزايش در قيمتها را در پي داشته باشد. در اين شرايط فعلي كه وارد بحران اقتصادي شدهايم، غير از نبود نهادهاي مدني، به چند دليل ديگر مردم به سمت خريد كالاها و استقبال از پيشفروشها ميروند؛ دليل اول اينكه مردم با خود ميانديشند كه اگر آنها نسبت به خريد كالاها اقدام نكنند ارزش داراييشان كاهش مييابد و نميتوانند از منفعتش در آينده بهرهمند شوند. اين دليل منطقي است و بيشترين تاثير را بر افكار و نتيجهگيري مردم از شرايط اقتصادي دارد. عامل ديگر وجود پيوند ضعيف است؛ به اين معني كه عموما مردم به حرف دوستان و اطرافيانشان توجه و اعتماد بيشتري دارند تا منابع رسمي؛ به بيان ديگر تاثير اطرافيان بر كنش و واكنشهاي مردم، بيشتر است و هر چقدر نهاد رسمي بر گران نشدن تاكيد ميكند، اين مورد از سمت مردم پذيرفته نميشود. بهطور كلي دليل اصلي و واحد براي توضيح واكنش نسبت به اقدام اخير وجود ندارد اما اگر بتوان يك مورد را به عنوان عاملي كه بيشترين تاثير را دارد، نام ببريم، اطلاعاتي است كه در بين مردم وجود دارد، به آن نيز اعتماد بيشتري دارند و تاثيرات زيادي بر نظرات دارد. در واقع افكار از طريق دهان منتقل ميشود و پايا ميماند.