محمدجواد ظريف در همايش «چندجانبهگرايي در سياست خارجي ايران، ظرفيتها و راهبردها» با اشاره به اينكه يكي از شعارهاي اصلي انقلاب اسلامي ايران در عرصه سياست خارجي، استقلالطلبي بوده و اين موضوع در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران نيز پيگيري شده است، اظهار كرد: استقلال به اين معناست كه درونزا باشيم نه اينكه از دنيا منفك باشيم و با دنيا و ديگر كشورها تعامل نداشته باشيم.
به گزارش ايسنا، محمدجواد ظريف با بيان اينكه چندي پيش ليندسي گرام يكي از سناتورهاي امريكايي حرفي را در مورد سعوديها زده بود مبني بر اينكه اگر حمايتهاي امريكا نبود، سعوديها ظرف يك هفته مجبور بودند به زبان فارسي صحبت كنند، ادامه داد: اين سناتور روز گذشته نيز اين صحبت خود را تكرار كرده بود. برخي دوستان ميگويند كه ترامپ و دار و دستهاش جزو صادقترين افراد در ميان حكومتداران امريكايي هستند، چرا كه آنچه در دل دارند بيان ميكنند و به صراحت ميگويند كه عربستان سعودي به حمايتهاي امريكا نيازمند است و اگر حمايتهاي امريكا نباشد، آنها دچار مشكل ميشوند. موضوعي كه شايد مقامات پيشين امريكايي به اين صراحت بيان نميكردند.
آن دنيايي كه غرب تصميمگير اصلي بود وجود ندارد
ظريف خاطرنشان كرد: ما ۴۰ سال بدون حمايت امريكا زندگي كرديم. ۴۰ سال است كه با وجود فشارهاي امريكا در حال زندگي كردن هستيم. اين سخن من به معناي درگيري و دعوا داشتن يا جدا شدن از دنيا نيست، بلكه به اين معناست كه ما انتخاب كردهايم و ميخواهيم كه براي ادامه حيات خود وابسته به ديگران نباشيم. البته من يك بار اين حرف را زدم. برخي در اين ارتباط مطالبي را مطرح كردهاند، ولي منظور اين است كه ما انتخاب كردهايم كه براي ادامه حيات خود به ديگران وابسته نباشيم.
او با اشاره به پرونده هستهاي ايران و اينكه ايران در ذيل فصل ۷ منشور سازمان ملل متحد قرار گرفت، ادامه داد: لازمه استقلال به اين معنا نيست كه به شوراي امنيت برويم يا درگيري پيدا كنيم. لازمه استقلال اين بوده كه ما ميتوانيم بدون حمايت امريكا و غرب و حتي زير فشار آنها روي پاي خود بايستيم. قطعا حركت در اين مسير سختيها و دشواريهايي را نيز خواهد داشت ولي با اين استقلال و ايستادن روي پاي خود ديگر كسي نميتواند بگويد كه اگر ما نبوديم ظرف يك هفته ايرانيها مجبور بودند مثلا چيني يا روسي صحبت كنند.
ظريف با تاكيد بر اينكه در سياست خارجي بايد همهجانبهگرايي داشته باشيم، گفت: ما بايد دو مفهوم را بپذيريم. مفهوم اول اين است كه ديگر دنيا در يك منطقه جغرافيايي خاص خلاصه نميشود. در اين رابطه كتابي با همكاري دو نفر ديگر از اساتيد بينالملل با عنوان جهان پساغربي منتشر كرديم كه در آن كتاب اشاره كردهايم، غرب ديگر همه جاي جهان نيست و همه تصميمات و تحولات فقط در غرب رخ نميدهد. امروز ديگر جهان در شرايط قرون گذشته نيست كه تمام اتفاقات در غرب رخ ميداد و غرب تصميمگير اصلي بود. آن دنيا ديگر وجود ندارد. اگر ما الان ميبينيم كه چينيها برخي محدوديتها را براي ما قائل ميشوند، به خاطر اين است كه نميخواهند روابط خود را با امريكا از دست بدهند. ما در چنين دنيايي با چنين ويژگيهايي نيازمند اين هستيم كه چندجانبهگرايانه عمل كنيم.
قدرت نظامي تنها عامل تعيينكننده نيست
وزير امور خارجه با تاكيد بر اينكه ديگر قدرت نظامي تنها عامل تعيينكننده نيست، چرا كه منابع و حوزههاي قدرت متكثر شدهاند، ادامه داد: در همين چارچوب منابع به دست آوردن قدرت نيز متكثر شدهاند. در كنار قدرت نظامي، قدرت سياسي، اقتصادي و برخورداري از حمايت افكار عمومي و جلب نظر آنها مهم است. در اين حوزه داشتن ديپلماسي علمي، ديپلماسي عمومي و … مهم است.
ظريف با بيان اينكه در دنياي كنوني سوءاستفاده از زور به صورت سازمان يافته چه به صورت سلبي يا به اشكال ديگر فقط در دست دولتها نيست، گفت: در حال حاضر امنيت از انحصار دولتها خارج شده است و در همين چارچوب براي موفق بودن بايد همهجانبهگرا بود. هم در حوزه جغرافيا و هم در استفاده از ابزارها، امكانات و انواع ديپلماسي ما اكنون نياز داريم كه در استفاده از ابزارهايمان همهجانبهنگر باشيم.
وزير امور خارجه در بخش ديگري از صحبتهايش گفت: اگر كسي بخواهد امنيت خود را به قيمت ناامني ديگران حفظ كند تلاشي بيهوده است؛ چرا كه امروز امنيت يك كالاي جهاني است. او ادامه داد: ايران يك كشور امن است اما پاكستان ناامنيهايي دارد و گروههاي تروريستي از اين كشور به كشور ما ميآيند و امنيت را بر هم ميزنند. بنابراين ناامني مرز نميشناسد. ظريف با اشاره به حادثه ۱۱ سپتامبر ادامه داد: اگر بعد از اين حادثه به امريكا ميرفتيد، ميديديد كه بزرگترين قدرت نظامي دنيا چگونه از زمين و زمان ميترسد، اين در حالي است كه امريكا بيشترين ميزان بودجه نظامي در دنيا را دارد. امريكا حدود ۷۰۰ ميليارد دلار سالانه صرف بودجه نظامياش ميكند، اما ايران ۱۶ ميليارد دلار هزينه ميكند و كشور چين ۲۲۰ ميليارد و عربستان ۶۷ ميليارد و روسيه كمتر از ۶۰ ميليارد. برخيها ميترسند از اينكه ما در اين موارد صحبت ميكنيم اما ما در اين موارد حرف داريم. در حالي كه اروپاييها در اين زمينه حرفي براي گفتن ندارند. آنها منطقه ما را به انبار باروت تبديل كردهاند. سال گذشته فقط ۱۰۰ ميليارد دلار سلاح به شوراي همكاري خليجفارس فروختهاند اما آيا اين سلاحها توانست براي كسي امنيت بياورد؟ ظريف ادامه داد: بودجه تسليحاتي امريكا معادل بودجه تسليحاتي همه كشورها يا لااقل ۱۰ كشور بعد از خودش است، اما نميتواند براي شهروندان خود در مركز اقتصادي و سياسي كشورش امنيت ايجاد كند. بنابراين اينكه مشكلات، جهاني است و بايد راهكارها هم جهاني باشد، يك واقعيت است. بسياري از كارشناسان معتقدند بعد از ۲۰۲۰ سياستهاي ترامپ بر اقتصاد امريكا تازه تاثيرش را نشان خواهد داد و اين مهم است كه قبل از انتخابات رياستجمهوري امريكا اين اتفاق بيفتد يا بعد از آن، اما برخي معتقدند تا زمان انتخابات شرايط خوب اقتصادي برقرار است كه البته معلوم هم نيست، اين فضاي خوب اقتصادي تا چه اندازه دستاورد دولت ترامپ باشد، اما از ۲۰۲۰ نتايج سياستهاي يكجانبهگرايي ترامپ در درون امريكا خود را نشان خواهد داد.
رييس دستگاه ديپلماسي كشور در ادامه سخنان خود به برگزاري كنفرانس ورشو با حمايت امريكا اشاره كرد و افزود: حركت مذبوحانه در ورشو نشان داد كه امريكاييها هم ميفهمند، يكجانبهگرايي كارايي ندارد اما چرا به ورشو رفتند يا به قول خودشان چرا در حمله به عراق سعي كردند، اتحاد كشورها را ايجاد كنند.
او ادامه داد: امريكا در سال گذشته چهار بار تلاش كرد، اجماع امنيتي عليه ايران كه به قول آقايان با برجام نافرجام از بين رفته بود را احيا كند.
ظريف گفت: اين نكته را بايد در اينجا بگويم، اينكه ما ميگوييم ما به مقاومت مردم افتخار ميكنيم، به اين معنا نيست كه بگوييم اين وظيفه مردم است، بلكه وظيفه ماست كه هم مقاومت مردم را پاس بداريم و هم فشار بر مردم را كم كنيم. نه اينكه بگوييم مردم هميشه مقاومت كردند، ۴۰ سال است مقاومت ميكنند و باز هم مقاومت خواهند كرد. خير، اينگونه نيست. پس ما اينجا چه كارهايم. چرا مردم ما را انتخاب كردهاند. اگر قرار بود مردم مقاومت كنند و همه مشكلات حل شود، پس وظيفه ما چيست؟ همانطور كه نميتوانيم پشت پرده توطئههاي امپرياليسم و نظام سلطه پنهان شويم و ناكارآمدي خودمان را گردن آنها بيندازيم، همانطور هم نميتوانيم پشت سر مقاومت مردم، خود را پنهان كنيم. ما وظيفه داريم به عنوان كارگزاران اين مردم فشار را از روي مردم برداريم. ما داريم تلاشمان را ميكنيم اينكه چقدر موفق شويم، قضاوتش با مردم است و مهمتر از آن هم خداوند بايد قضاوت كند.
وزير امور خارجه كشورمان با بيان اينكه چندجانبهگرايي مهم است اما جايگزين قدرت نيست، اظهار كرد: ما عادت كرديم به افراط و تفريط. ما در كتاب ديپلماسي آن وقت كه بيكار بوديم و مسووليتي نداشتيم و در دنياي عزلت بوديم البته چقدر هم دنياي خوبي است كه در دانشگاه باشيد، گفتيم كه ديپلماسي چند جانبه قدرت را جايگزين نميكند، بلكه تعديل ميكند و از اينروست كه امريكا مجبور است به كنفرانس ورشو برود اما عنوان كنفرانس را عوض كند. چرا اين كار را ميكند؟ به خاطر اينكه ميخواهد بگويد فقط امريكا نيست كه ضد ايران است بلكه ۳۰ كشور ديگر هم ضد ايران هستند. اهميت چندجانبهگرايي براي اين است كه يك معادلهاي بين قدرت و مشروعيت است. نه اينكه يك جايگزين باشد. بنابراين ما نياز داريم در حوزه سياست خارجي انقلاب اسلامي به اصل استقلال، اصل درونزايي را به عنوان لازمه استقلال نگاه كنيم نه به عنوان مشكلي كه براي ما ايجاد شده است.
رييس دستگاه ديپلماسي كشور با بيان اينكه جمهوري اسلامي ابعاد قدرتش متنوع است در ادامه به ديالوگش با هنري كسينجر اشاره كرد و افزود: كسينجر همواره گفته است و برخي دوستان ما هم مدام اين جمله را تكرار ميكنند كه ايران بايد بين آرمان و يك كشور بودن، يكي را انتخاب كند. در جلسهاي كه ايشان مدير جلسه بود و من سخنراني داشتم، آنجا گفتم هر زمان امريكا تصميم بگيرد انتخاب كند يك آرمان باشد يا يك كشور آن وقت ايران هم تصميم ميگيرد، كدام باشد. شايد امريكا عمل نميكند اما ادعا ميكند كه آرمانخواه است و آرمانخواهي ميشود يك مبناي قدرت؛ حالا اين آرمانخواهي ميخواهد هاليوود باشد يا هر چيز ديگري. شما ميخواهيد مباني قدرتتان را حفظ كنيد اما ما كنار بگذاريم!