چشمانداز روابط تهران و تركيه
اسدالله اطهري٭
1- روابط جمهوري اسلامي ايران و جمهوري تركيه، روابط بسيار تاريخي است كه مبتني بر منافع ملي و همسايگي است. تركيه در تمامي ادوار طي دهههاي اخير اين روابط مناسب را حفظ كرده است و ما ميتوانيم اين مساله را در زمان جنگ ايران و عراق و دولتهاي پس از جنگ مشاهده كنيم، هرچند كه اين روابط در طول چند سال اخير تحت تاثير مسائلي نظير تحريمها قرار گرفته ولي به نظر ميرسد كه در دولت جديد اين مساله در راستاي حل شدن است. عمده روابط ايران و تركيه در خصوص زمينههاي انرژي و تجاري است. همچنين ايران و تركيه سازمانهاي منطقهاي نظير سازمان اكو و D8 را تشكيل دادهاند كه از اهميت بخصوصي برخوردار بوده و زمينهساز روابط گسترده دوجانبه و منطقهاي ميان تهران و آنكارا شده است.
2- روز گذشته رجب طيب اردوغان به عنوان رييسجمهوري تركيه وارد تهران شد. هرچند كه سفر مذكور اولين سفر وي به تهران نيست اما اين سفر به عنوان نخستين سفر يك مقام عاليرتبه كشور خارجي پس از دستيابي ايران و گروه 1+5 به تفاهم سياسي در لوزان سوييس از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است. به نظر ميرسد دو كشور عزمشان را جزم كردهاند تا علاوه بر گسترش روابط دوجانبه، روابط منطقهاي و بينالملليشان را هم گسترش بدهند. در حوزه روابط دوجانبه، دو كشور ميكوشند تا سطح روابط تجاريشان را به 30 ميليارد دلار در سال برسانند. در همين راستا، تفاهمنامه همكاريهاي تجاري ميان تهران و آنكارا امضا شده، دو كشور قرارداد روابط تجاري ترجيحي را امضا كردهاند كه در ميان كشورهاي همسايه چنين مسالهاي رخ نداده است و از سوي ديگر، شوراي عالي همكاريهاي استراتژيك طي سفر آقاي روحاني به تركيه تشكيل شد و دومين جلسه اين شورا در تهران تشكيل ميشود. همچنين در اين سفر، وزراي مهمي به تهران آمدهاند. تركيه درصدد است تا در چهار حوزه انرژي، اقتصاد و روابط بانكي، گمركي و بهداشت و درمان همكاريهاي خود را توسعه بخشد. در حوزه انرژي، تركيه 10 ميليون مترمكعب از گاز طبيعي و 30 درصد نفت خود را از ايران تامين ميكند و همچنين كشورمان قصد دارد تا از طريق تركيه نفت و گاز خود را به اروپا صادر كند.
3- همانطور كه در سطور بالا به تشريح روابط دوجانبه تهران و آنكارا پرداختم، آنچه مشخص ميشود اين است كه ايران و تركيه در مسائل روابط دوجانبه نهتنها از اختلافي رنج نميبرند بلكه همكاريهاي مختلف در سطح مختلف، اين روابط را پيچيدهتر و گستردهتر كرده است اما مشكلات و اختلافات اين دو كشور در حوزه مسائل منطقهاي، نشات ميگيرد. سوريه، يمن و عراق سه حوزه بسيار مهمي هستند كه تهران و آنكارا اختلافات مهمي با يكديگر دارند و صحبتهاي اخير آقاي اردوغان نيز نشات گرفته از همين اختلافات منطقهاي است. در سوريه، تركها به دنبال تغيير نظام كنوني دمشق بودند تا از اين طريق يك نظام اخواني را بر سركار آورند و اين در حالي است كه ايران از حاميان جدي نظام سوريه است. در خصوص يمن، ايران از مهمترين مخالفان تهاجم عربستان به يمن است در حالي كه تركيه از حمله نظامي عربستان به يمن حمايت كرده است. در خصوص عراق، آنكارا بيم از گسترش حوزه تهران دارد.
در كنار اين مسائل، با رشد گرايشات ايدئولوژيكي در تركيه مبتني بر گسترش انديشه نوعثماني، دولت اين كشور به اين مساله ميانديشد كه با بهار عربي ميتواند حوزه نفوذ خويش را گسترش ببخشد ولي در مقام عمل شاهد مسائل ديگري بودهايم. در ليبي، 30 هزار كارگر ترك مشغول به كار بودند كه با ايجاد جنگ داخلي در اين كشور، آن كارگران از ليبي رفتهاند و بر مشكل بيكاري تركيه افزود است. در تونس نيز، دولت اين كشور تركيه را به حمايت از تروريسم متهم كرده است. در مصر نيز دولت تركيه به شكل آشكار تحقير شد و محمد مرسي از مقام رياستجمهوري سقوط كرد.
4- واقعيت مسلمي كه در روابط ايران و تركيه وجود دارد، اين است كه هر دو كشور براي توسعه و بهبود جايگاه منطقهاي و بينالمللي خويش راهي جز همكاري ندارند. در واقع، نه تهران و نه آنكارا نميتوانند همديگر را ناديده بگيرند و بايد واقعيتهاي موجود را پذيرفته و به همكاري با هم بپردازند. بايد يادآوري كنم كه ايران و تركيه زمينههاي همكاري گسترده مشتركي با يكديگر دارند.
*كارشناس مسائل تركيه