ادامه از صفحه اول
وحدت ملي يا تقابل و تفرقه
طبيعي بود كه پس از مذاكرات لوزان و بيانيه صادر شده انبوهي از مخالفتها و موافقتها در مواجهه با اين اقدام مطرح شود و به طور قطع، ضرورت دولت انتقادپذير نيز ايجاب ميكند كه با رويي گشاده پذيراي اين مخالفت و موافقتها باشد. اما نكتهاي كه كمتر به آن توجه ميشود تاثير اين مذاكرات و نتايج سودمند آن در فضاي داخلي كشور است. عليالقاعده عامل پيش برنده و قوام بخش منافع ملي كشور در ادامه روند مذاكرات و اعتمادسازي در فضاي بينالمللي، توجه به امر خطير وحدت و آشتي ملي است. موضوعي كه همواره در چهاردهه گذشته عامل اصلي حفظ، بقا و دوام نظام و منافع ملي كشور بوده است. در حالي كه هيات ديپلماتيك ايران از ابتدا نيز با هدايت رهبري پيش رفتهاند، برخي از واكنشها پس از اين دور از مذاكرات نه تنها بويي از نقد و پيشنهادات سازنده را در پي ندارد، بلكه به نظر ميآيد خواسته يا ناخواسته به تقابلها و دودستگيها و تخريب دستاوردها دامن ميزند. به طور قطع ثمرات اين دور از مذاكرات بايد تداومبخش اعتمادسازي برنامه هستهاي ايران و خروج نهايي ايران از شوراي امنيت سازمان ملل و لغو تحريمها باشد، هدفي كه تيم هستهاي دولت به خوبي به آن واقفند و در راستاي اعاده آن همه توان خود را بهكار گرفتهاند و از قضا با اعتماد به نفس كامل در ميز مذاكرات نيز حضور يافتهاند و اين توانمندي خشم دشمنان استراتژيك ايران را نيز برانگيخته است. اما مخالفان دولت كه از هر پوستيني براي خود ردايي ميدوزند چشمهاي خود را بر اين دستاوردها و موفقيت بزرگ بستهاند و با وجود موفق ارزيابي كردن مذاكرات از جانب قاطبه چهرهها و مقامات دلسوز نظام، همچنان به تخريب (و نه انتقاد) و سنگاندازي و تفرقهاندازي در صفوف ملت ايران ميپردازند.
غافل از اينكه اين نوع رفتارها نه تنها به تقويت منافع ملي و آشتي ملي نميانجامد بلكه اندك پايگاه اجتماعي آنان را نيز با بحران مواجه ميسازد. شادماني مردم پس از قرائت بيانيه و نيز راي مردم در خرداد 92 رساترين پيام مردم در ارتباط با رويكرد مثبت دولت يازدهم در برابر جامعه جهاني و منطقه است.
از ديگر سو پيوند مذاكرات و دستاوردهاي آن با انتخابات پيش رو نيز به باور نگارنده دستاوردهاي مذاكرات را تحتالشعاع قرار ميدهد. به هر ترتيب موفقيت دولت در سياست داخلي و سياست خارجي چه مخالفان بخواهند و چه نخواهند به حفظ اميد در جامعه و قوام بدنه اجتماعي او خواهد انجاميد.
مباد كه بيم از انتخابات آينده و حذف رقيب سياسي باعث ناديده گرفتن اين دستاورد و موفقيت بزرگ شود.
٭ فعال سياسي اصلاحطلب
رييسجمهور تركيه يا پادشاه عربستان؟
پول و سلاح و نيروهاي چند مليتي را به سوي مخالفان سرازير كردند و در برابر تمام اين اقدامات مداخلهجويانه كه به صراحت هم گفته ميشد نه تنها حكومت سوريه سقوط نكرد بلكه اين وضع مخالفان است كه در شرايط بحراني قرار گرفته و از دل آنها هم بلاي داعش به مردم منطقه هديه شده است. از سوي ديگر ايران هيچگاه چنين مواضعي عليه دولت ساقط شده يمن نداشته و اصولا مرز مشتركي هم با آن ندارد و از يمن خيلي هم دور است و اطراف يمن هم به محاصره عمان و عربستان و مصر و امثال اينهاست، با وجود اين طي فقط چند هفته دولت مورد حمايت عربستان سقوط كرد و رييسجمهورش فراري شد. چگونه ميتوان چنين تحولي را به دخالت ديگران ربط داد؟ اگر دخالت كشورها ميتواند رژيمي را به اين سرعت ساقط كند چرا دخالتهاي تركيه و همپيمانانش در سوريه نه تنها منجر به سقوط اسد نشده بلكه نتيجه عكس هم داشته است؟ اين نحوه عملكرد دولت تركيه موجب ميشود كه ناظر بيروني نقش آن دولت را در ادامه و جهت تامين منافع عربستان ببيند و نه كشور و مردم تركيه. ايفاي چنين نقشي براي تركيه و حزب عدالت و توسعه با ادعاهاي آن سازگاري ندارد. آقاي اردوغان چگونه ميتواند در كنار سيسي عليه مردم يمن بايستد؟ تنها يك پاسخ وجود دارد. پول عربستان اكسير معجزهآسايي است كه اردوغان را كنار سيسي كودتاچي و عليه مردم يمن قرار ميدهد. آقاي اردوغان! شما كه براي مردم فلسطين كشتي كمك فرستاديد و با حمله اسراييل عليه آن كشتي مواجه شديد آيا الان هم حاضريد براي زخميهاي يمن يك كانتينر دارو بفرستيد؟ فرض كنيم كه نخواهيد اين كار را انجام دهيد چرا در اين مورد موضع ضد ايراني و البته ناروايي را گرفتهايد؟ شما كه بشار اسد را به جنايت عليه مردم سوريه متهم ميكرديد چگونه الان در برابر بمباران يمن از سوي يك كشور خارجي نه تنها ساكت نشستهايد بلكه حمايت هم ميكنيد و از همه بدتر اينكه براي توجيه اين موضع غيراصولي ايران را متهم ميكنيد؟ اميدواريم اين سفر از حيث اصلاح اين مواضع موثر واقع شود.