سلامتي هم زيباست
ناصر قاسمزاد
انسان سالم در زندگي نگاهي خوشبينانه و سرشار از همدردي با همنوعانش دارد. فرد سالم بيشتر از آنكه درگير گذشته خود باشد به زندگي امروز و آيندهاش توجه ميكند.براي همين است كه آرزوها، روياها و هدفهايي كه فرد در زندگي دارد برايش بسيار مهم هستند و مجموعه اين هدفها انگيزه تداوم زندگي را در فرد به وجود ميآورند. فرد سالم همواره به دنبال تجربههاي تازه در زندگي است و سعي ميكند به سطح بالاتري از ارزشهاي انساني دست پيدا كند. به اين دليل وقتي فردي به هدفهاي خود دست مييابد هدفهاي جديد شكل ميگيرند و انگيزههاي لازم براي رسيدن به آن را پيدا ميكند.داشتن انگيزه در زندگي بسيار حياتي است و هرچقدر اين انگيزهها قويتر باشد، توان فرد براي حركت و معنا دادن به زندگي بيشتر خواهد بود. اصولي مانند شايستگي در كارها، هدفمند بودن، انگيزههاي لازم داشتن، رعايت حقوق ديگران و... يكباره در فرد شكل نميگيرد. همه اين موارد رفتارهايي هستند كه بايد آنها را آموخت.هر فرد سالم در مسير رشد و بالندگي خود لازم است كه تصويري مناسب، اصولي درست از خويشتن داشته باشد. اين شناخت هرچقدر باتوجه به ارزشهاي زندگي هموارتر باشد به همان ميزان فرد با سلامت بيشتري ميتواند با زندگي خود و با ديگران ارتباط برقرار كند. همواره بايد احساس خوبي نسبت به زندگي، انسانها و تفاوتها پيدا كنيم.سلامت روان مستلزم ارتباط بيشتر با مردم و فعاليتهاي آنان و انديشههاي متنوع است. انسان سالم ميتواند هم با ديگران صميمي باشد هم با آنها همدردي كند و هم عشق و علاقه خود را با اطرافيان نشان دهد. او همچنين ميتواند به همه احساسهاي خود فرصت بروز در زمان مناسب را داده و آنها را كنترل كند. در رفتارهاي خود ثابت باشيم. البته اين ثبات به معناي غيرقابل انعطاف بودن نيست.
انسانها فقط بد يا خوب نيستند گاهي افراد خوب،بد هم ميشوند و ممكن است كارهاي اشتباه انجام دهند. يك شخص سالم به كار خود بسيار اهميت ميدهد و در كار خود بسيار تواناست. به جلو مينگرد، انگيزههايش هدفدار است و به برنامههاي درازمدت فكر ميكند. اين جهت داشتن زندگي به انسان انگيزه و توان كار و برنامهها را تداوم ميدهد.آرزوها براي آدمي يك دور نما هستند و ميتواند انگيزههاي كار و فعاليت را زياد كند،اما به آرزوها نبايد زياد وابسته شد چون اگر به آنها نرسيم ناراحت ميشويم. بايد تلاش كنيم و اميدوار باشيم تا در زمان مناسب به آنها دست پيدا كنيم.
بنابراين ميتوان گفت انسان در هر لحظه از زندگي خود تصميم بگيرد تغيير كند و نگرش خود را نسبت به دنيا و زندگي تغيير دهد،بي شك ميتواند از همان لحظه براي تغيير گام بردارد. حوادث گذشته نميتواند مانع از دستيابي به الگوهاي انسان سالم شود.براي رسيدن به سلامت روان بايد فرصتهايي فراهم كرد تا بتوان بيشتر ديد، خواند و تجربه كرد. با بيان احساسات خود ميتوان به درك آن رسيد كه اين عوامل موجب پيشگيري از ورود به حيطه افراط و تفريط ميشود. با نگاه به پيرامون خود ميتوانيم به امكانات ارزشمند موجود،آگاه شده و زمينه مناسب براي رشد خود را فراهم كنيم. انسان سالم همواره به آينده مينگرد. يك زندگي سالم همراه با سلامت رواني جزو فطرت انساني است و اگر فرصتهاي مناسبي براي فرد فراهم شود، ميتواند به خوبي اين استعداد را شكوفا كند. انسان سالم يك انسان بارور است،يعني همه تواناييها و استعدادهاي خود را به كار ميگيرد و از آنها به خوبي استفاده ميكند. به اميد آنكه با حفظ سلامت خود به ديگران براي رسيدن به سلامتي در تمامي ابعاد ياري رسانيم.