روايتي از فيلم غلامرضا تختي
ويكيپدياي جهان پهلوان
حميد مشكلاني
چرا غلامرضا تختي و نه جهان پهلوان تختي؟! سوال بزرگ در نام فيلم است؛ بهرام توكلي قرار است زندگينامه چه كسي را تبديل به فيلم كند؟! و اصولا چرا كتاب بيوگرافي مينويسيم و يا فيلم زندگينامهاي ميسازيم؟! به قول زندهياد استاد علي حاتمي براي آنكه مخاطب نسبت به آن شخص معرفت حاصل كند. از همان ابتداي فيلم توكلي شكست در پروژه تختي را با صداي نريتور روي فيلم فرياد ميزند كه عاجزم از كشف دقيق راز و رمز زندگي آقا تختي و بدانيد و آگاه باشيد كه چيز جديدي از زندگي اين مرد بزرگ دستگيرتان نخواهد شد!!
فيلم از لحاظ محتوا در حد اطلاعات ويكي پديا باقي ميماند، چطور اين جرات از سازندگان سر زده كه با اين اطلاعات سطحي به سراغ ساخت زندگي تختي بروند؟ كارگردان به عنوان يك آرتيست و محقق، هيچ اثري خلق نميكند و اطلاعاتش در حد شنيدهها و ديدههاي خود مردم عادي است و حتي كمتر و بيمعرفتتر! كاش كارگردان و تهيهكننده پختهاي و محققتري به زندگي اين ابر مرد ميپرداختند؛ بهترين گزينه خود استاد زندهياد علي حاتمي بود كه بينهايت افسوس و تاسف كه عجل مهلتش نداد. همه جهان به خصوص غرب از هيچ و دروغ و افسانه، قهرمان ملي ميسازند و موجودات خيالي مثل بتمن و سوپرمن و اسپايدر من و... را قهرمان و الگوي كشور ميسازند ولي در ايران عزيز از پهلوان و قهرمان ملي و واقعي، هيچ ميسازند! فيلم نهتنها در فرجام معماگونه زندگي تختي عاجز است بلكه خودكشي تختي را با وجود اعتراف راوي داستان كه ميگويد خودش هم مطمئن نيست، به تصوير ميكشد و در به تصوير كشيدن زندگي، پيام و مرام تختي عاجز ميماند و در حد تيتر آن را بازگو ميكند.
چرا در فيلم به مخاطب تصوير داده نميشود و همهچيز راديويي برگزار ميشود!؟ چرا خوبيها، جوانمرديها، گذشتها، ايثار و بزرگي آقا تختي در حد شعار سطحي باقي ميماند و در درام شكل نميگيرد؟! فيلم بهشدت از نبود فيلمنامه صحيح، دقيق، قصهپرداز و قهرمانپرداز رنج ميبرد. آخر اين همه كجسليقگي نوبر است، از تختي قهرمانتر وجود ندارد كه در شكلگيري قهرمان در فيلمنامه ناتواني فقط ديده ميشود.
چرا فيلم را سياه و سفيد ساختهاند؟! ترسيدهاند فيلم رنگي نابلدي تيم توليد را لو دهد!؟ توكلي فراموش كرده درباره چه كسي دارد فيلم ميسازد! همهچيز ماكت و اكستريم لانگشاتي از جهان پهلوان تختي است و ذرهاي بيننده را به نديدهها و ناگفتههاي زندگي وي نزديك نميكند! عدم دقت در تنظيم، سينك و ليپسينگ ميليمتري صدايي كه بر روي تختي صحبت ميكند، بسيار زننده و تابلو با صداي سر صحنه فرق دارد و مشخص است كه استوديويي است كه از نكات منفي فرم فيلم است، فيلمي كه محتواي سترگ زندگي جهان پهلوان را ندارد و فرم و در نتيجه ساختار صحيحي هم ندارد. گويا به عمد نام فيلم را جهان پهلوان تختي نگذاشتند تا با پايانبندي غلط آن بگويند كه تختي جهان پهلوان نبود و غلامرضا تختي بود كه سخت در اشتباه غوطهورند! به دور از اسطورهسازي و بتسازي كل مملكت ايران فقير و غني و ريز و درشت و عام و خاص ميدانند كه تا دنيا دنياست تختي، به راستي، به حق و واقعي، جهان پهلوان بود، هست و خواهد ماند.