ذات زبان، گفتوگوست
علياصغر محمدخاني
گفتوگو در عرصههاي مختلف فكري، سياسي، اجتماعي و فرهنگي ضرورت زمانه ماست. گفتوگو شرايط و آدابي هم دارد و بايد زمينههاي گفتوگو فراهم شود.
آيا گفتوگو فقط به حوزه گفتار تعلق دارد يا اينكه در حوزه نوشتار هم ميتوان گفتوگو را طرح كرد؟ يكي از فيلسوفاني كه بيشتر آثارش بر مبناي گفتوگوست، افلاطون است كه رسالههاي فلسفي او در غرب و شرق مبناي گفتوگوست. مفهوم گفتوگو، نقشي حياتي در فهم ما از زبان، از معنا و از ادبيات دارد.
گادامر فيلسوف برجسته آلماني هم گفتوگو را ذات زبان ميداند و فلسفه و ادبيات آلمان در طرح گفتوگو بسيار جايگاه مهمي دارد. رمان، قالب ادبي مهم و فراگيري است كه ديالوگ را در درون خود دارد و مشخصه رمان، بازنمايي گفتوگوهاست.
پيتر ومك در كتاب «ديالوگ» در بخش ديالوگ در رمان ميگويد: در آغاز رمان آليس در سرزمين عجايب قهرمان داستان به كتاب خواهر بزرگتر خود نگاهي مياندازد و از آن خوشش نميآيد.
نه عكسي دارد و نه گفتوگويي و آليس با خود فكر ميكند: «فايده كتابي كه نه عكس دارد و نه گفتوگو، چيست؟»
نظر جالبي است بهخصوص اينكه آليس بدون فكر قبلي اين دو را كنار هم ميگذارد: عكس و گفتوگو از چه لحاظ در يك دسته جاي ميگيرند؟
شايد يك دليل اين باشد كه غياب هر دو را ميتوانيم با يك نگاه متوجه شويم، زيرا هر دو از لحاظ بصري روي صفحه مشخصند.
وجه شباهت گفتوگو با عكس كه آليس مطرح كرد شايد اين باشد كه دقيقا همانطور كه تصاوير اجازه ميدهند به جاي اتكا به توصيف شخصيتها بتوانيد واقعا ببينيد آنها چه شكلياند، ديالوگ هم اين امكان را فراهم ميكند كه به جاي خواندن درباره آنها، واقعا بشنويد چه ميگويند، پرداختن به جادوي گفتوگو بسيار مهم است، زيرا هم منبع قدرت بلاغي بزرگي است و هم منبع لذت ادبي وافر.
مركز فرهنگي شهر كتاب بيش از 10 سال است كه زمينه گفتوگوهاي فرهنگي را در ايران و جهان فراهم كرده است؛ گفتوگوي ميان شاعران، نويسندگان و منتقدان و مخاطبان با يكديگر، گفتوگوي ميان نويسندگان و اصحاب قلم و انديشه ايران با همتايان خود در ديگر كشورها، گفتوگوي ميان اصحاب فرهنگ و اصحاب سياست.
امروز هم گفتوگوي ميان نويسندگان و شاعران سه كشور آلماني زبان از آلمان، اتريش و سوييس با اصحاب فرهنگ و ادب ايران برقرار است و امسال محور اصلي را گفتوگوي شرق و غرب قرار دادهايم. محيط سخن و ادبيات، همواره ديالوگيك است، اما برخي انواع نوشتار، نسبت به محيط خود مقاومتر از بقيهاند.
به گفته باختين، گونه ادبياي كه كمترين مقاومت را دارد و با دگرگفتاري، بيشترين سازگاري را دارد، گونهاي رمان است. رمان را جديتر بگيريم كه بهترين محمل براي گفتوگوست.