اشتباه خود را به گردن طبيعت نيندازيم!
حميدرضا ميرزاده
«خشم طبيعت»، «قهر طبيعت» و «بلاياي طبيعي» عبارتهايي است كه پس از رخدادهايي مانند سيل بارها از زبان افراد مختلف، خصوصا مسوولان و تصميمگيران ميشنويم؛ رخدادهايي كه بارها و بارها در طول تاريخ رخ داده و انسانها نسل در نسل آنها را به چشم ديدهاند و حتي پيش از ظهور انسان نيز وجود داشتهاند. بعيد است كه آنچه «طبيعت» ميناميم، موجودي باشد كه گاه رفتارهاي انساني نظير «خشم» و «قهر» و «تلافي» را در برنامه خود داشته باشد و گاهي درصدد آن برآيد كه بر سر ساكنانش «بلا» فرود آورد! موضوع آن است كه كره زمين (و دنياي بيرون از آن) از قوانين و شرايط مختلفي تبعيت ميكنند كه با تمام پيشرفتهاي علمي بشر، فقط بخشهاي كوچكي از اين مجموعه قوانين و نظم و ترتيبها را شناختهايم و هنوز ناشناختههاي بسياري از پيشينه زمين و رفتارها و اتفاقات آن وجود دارد. مثلا تا اينجاي كار از برخي قوانين فيزيك و شيمي و زيستشناسي و... آگاه شدهايم اما كم نيستند پديدهها و قوانيني كه گاه درك و اثبات علميشان شگفتزدهمان ميكنند. با اينحال در كنار همين فهم ناچيز از موجوديت و شرايط طبيعت، نوعي توهم نيز در گونه ما -انسان- به وجود آمده است؛ توهم مالكيت و مديريت طبيعت؛ توهمي كه مسوول تغييرها و تخريبها و آلودگيهاي گسترده در زمين و انقراض گونههاي فراوان زيستي روي كره آبيرنگ منظومه شمسي است. اگرچه اين تغييرات و تخريبها در مقياس عمر زمين، عمدتا قابل برگشت و قابل ترميم هستند اما در مقياس عمر انسان، تغييراتي غيرقابل جبران و مخرب و مضر محسوب ميشوند كه مهمترين تأثيرشان، آسيبهايي است كه حيات گونههاي زنده از جمله خود انسان را تهديد ميكنند. وقايع طبيعي مانند بارشهاي ناگهاني سيلآسا و زلزله، بخشي از ماهيت طبيعت و اتفاقات جاري در آن هستند، مسووليت وقوع يا جلوگيري از وقوع آنها با هيچكس نيست. اما كاهش آسيبهاي ناشي از آن و حفظ جان و مال افراد، در حيطه مسووليت انسانها است؛ به بيان ديگر، هيچكس نميتواند جلوي وقوع حوادث طبيعي را بگيرد اما ميتوان با اين شرايط سازگار شد. با همين دانش اندك از جهان پيرامون، ميدانيم كه پاكتراشي جنگل، تغيير عوارض زمين، فرسايش خاك، تغيير نظام هيدرولوژي رودخانهها، تجاوز به حريم و بستر آبراههها و مسيلها و بسياري موارد ديگر، آسيبپذيري ما را در برابر جاري شدن سيل افزايش ميدهد. پس اگر مسووليت حفظ حريم رودخانه را داشتيم و با تعرض به حريم و بستر رودخانه مقابله نكرديم، اگر مسووليت حفظ جنگل و مرتع و خاك را داشتيم و براي جلوگيري از تخريب آن اقدام لازم را انجام نداديم يا آنكه اجازه نداديم دستگاههاي مسوول كار خودشان را انجام دهند. سيل ناگهاني و به خطر افتادن جان هموطنان، ناشي از خشم و قهر طبيعت نيست بلكه ناشي از اشتباه و كوتاهي و بيمسووليتي ماست. طبيعت قوانين و شرايط خود را دارد و بيتوجهي به آنها، اگرچه ممكن است منافع كوتاهمدتمان را جبران كند اما در درازمدت به ضرر ماست. كاش عبرت بگيريم و اي كاش با بهانههاي جذاب اما واهي، سعي نكنيم كه اشتباهات گذشته را با جديت تكرار كنيم.