كتابهايي پرطرفدار كه هميشه مهمان نمايشگاه امسال هستند
دولتآبادي و ديگران
فاطمه نيساري
كارنامهسپنج - محمود دولتآبادي
محمود دولتآبادي يكي از ديارگراترين نويسندگان در قيد حيات ايراني است؛ نويسندهاي كه عمده تلاش و عمر خود را صرف بازنمايي رنج و محروميت آدمها در بخشي از استان خراسان و محل زادگاه خود كرده است. دولتآبادي كه با شاهكار خود يعني«كليدر»، نوشتن در زمينه ادبيات بومي را به اوج رساند، مجموعهاي با نام «كارنامه سپنج» دارد كه حاوي چند مجموعه داستان اوست كه پيشترها به شكل مجزا منتشر شدهاند. خواننده در كارنامه سپنج با بخش بزرگي از ذهنيت نويسنده آشنا ميشود كه مانند ديگر كارها حاوي نمايش رنج و محروميت اهالي چند روستا هستند. 10 كتاب از دولتآبادي در كارنامه سپنج منتشر شده كه به ترتيب شامل مجموعههايي چون «گاواربان، باشبيرو، از خم چمبر، عقيل عقيل، ديدار بلوچ، بياني و هجرت، گلدسته و سايهها، ادبار و آينه، آوسنه بابا سبحان» است. داستانهاي مختلف دولتآبادي در اين كتاب اغلب با محوريت زمينو زمينداري و ضعف حاكميت درحمايت از اقشار پاييندستي جامعهروستايي نوشته شدهاند.
دهكدهپرملال- امين فقيري
امين فقيري يكي ازموفقترين نويسندگان ايراني است كه نامش با گونه ادبيات بومي گره خورده است. فقيري با اولين كتابش يعني«دهكده پرملال» حكايتي از فقر را به تصوير كشيده كه ظاهرا فقري خود خواسته است. نكتهاي كه در رابطه با كارهاي فقيري بايد به آن اشاره كرد اين است كه شخصيتهاي او در داستانهاي پيش از انقلاب، شخصيتهايي هستند كه علاوه بر فقر مادي در نوعي از فقر فرهنگي هم گرفتارشدهاند. تكتك داستانهاي فقيري در دهكده پر ملال، پيرامون كمآبي و تسلط نيروهاي شهرباني بر جان و مال مردم يك روستاي محروم تمركز دارند.
غريبهها و پسرك بومي - احمد محمود
غريبهها و پسرك بومي، نمادينترين كار ديارگرا از اين نوع ادبي است. احمد محمود در اين داستان نيمهبلند، روايتي تكاندهنده از اصلاحات ارضي را در يك محيط روستايي به نمايش ميگذارد. روايتي كه از ابتدا در نوعي خاص از دلهره ساختهو پرداخته شده است. ريتم آهنگين و وفاداري محمود به زبان مادري باعث شده كه مخاطب علاوه بر لذت بردن از روند داستاني خوشخوان با بخشي از تاريخ منطقهاي در جنوب كشور آشنا شود: «با غرش جرثقيلها و هژده چرخهها از تو رختخواب ميپريديم و تازه آفتابزده بود كه ميرفتيم و سايه ديوار مينشستيم و نگاه ميكرديم كه كارگران آبيپوش، با كاسكتهاي سفيد آهني كه نور خورشيد را باز ميتافت، تو تلهبستها وول ميخوردند. آفتاب كه پهن ميشد، خنكاي صبح را ميمكيد. حالا ديوار آجري شكري رنگي. رودخانه را از ما بريده بود و زخم زرد رنگ ميدان نفتي پشت خانههاي ما سر باز كرده بود و دويده بود تو كوچهها و دو رشته لوله قيراندود. مثل دو مار نر و ماده، از حاشيه انبوه نخلهاي دوردست خزيده بود و آمده بود تو ميدانگاهي و پايههاي چوبي ماليده به نفت، مثل چوبههاي دار. جا به جا تو خيابان بزرگ شهر كوچك ما نشسته بود و گازركها، روسيمها ميلرزيدند... و شب كه پدرم از قهوهخانه برگشت، لب و لوچهاش آويزان بود و به خواج توفيق كه ازش پرسيد «چه بود» گفت «ميخوان خونهها رو خراب كنن... ميگن برا اداره بازم زمين ميخوان...»
فصل نان - علياشرف درويشيان
علياشرف درويشيان يكي از نويسندگان ادبيات بومي پيشكسوت ايراني است كه ماجراي داستانهايش اغلب در منطقه غرب كشور رخ ميدهند. فصل نان به عنوان يكي از آثار اين نويسنده، روايتگر شخصيتي نوجوان است كه در فضايي روستايي سعي ميكند كمكحال خانوادهاش در مخارج زندگي باشد. فصل نان شامل داستانهايي چون «خر نفتي، دكان بابام، آبگوشت آلوچه، يك روز، عشق و كاهگل و باباي معصومه» است. منتقدان داستاني بر اين باورند كه مجموعه «فصل نان» يكي از بهترين آثار در زمينه ادبيات بومي كشور است.
سياسنبو - محمدرضا صفدري
محمدرضا صفدري در مجموعه «سياسنبو» يك بار ديگر به وضعيت حضور انگليسيها درجنوب كشور توجه نشان داده است. سياسنبو مجموعهاي با محوريت مشكلات يك شهرجنوبي و زندگي فقرزده در آنجاست. فقري كه با حضور نيروهاي بيگانه دامنه گستردهتري به خود گرفته است. برخي از داستانهاي مجموعه سياسنبو پيش از انتشار در قالب كتاب در نشريه «كتابجمعه» به سردبيري احمد شاملو منتشر شدهاند. داستانهايي كه از سوي گردانندگان اين نشريه به عنوان آثاري پيشرو در زمينه ادبيات بومي معرفي شدهاند.
باغ اناري- محمد شريفي نعمتآباد
باغ اناري يكي از مجموعههايياست كه به لحاظ استفاده از نوعي گويش فراموش شده در بخشي از استان كرمان و نگاه نوگراي نويسنده، خيلي زود مورد توجه قرار گرفت. محمد شريفينعمتآباد در باغ اناري گر چه قصد نوشتنداستانهاي بومي نداشته اما با استفاده از اتمسفر روستايي و نقد و تحليل مسائل ريز و درشت زندگي در يك منطقه محروم، توانست نام خود را در اوايل دهه هفتاد بر سر زبانها بيندازد. باغ اناري يكي از كتابهاي موفق داستاني در اين دهه است كه هنوز هم خوانندگان خاص خود را دارد.
تاريكماه- منصور عليمرادي
منصور عليمرادي نويسندهاي است كه با ذهنيت معرفي بخشي فراموش شده در جنوب استان كرمان (روبارزمين) به ميدان آمده است. عليمرادي نويسندهاي كاملا ديارگراست كه سعي دارد مناسبات آدمها در منطقهاي رو به زوال را تصوير كند. انچه در كتاب تاريكماه رخ ميدهد، تصوير جمعي از افرادي است كه در جغرافيايي ظاهرا بينام و نشان روزگار ميگذرانند و همراه با خشونت و مهرباني و جنگ و آشتي و گرسنگي و سيري با يكديگر كنار آمدهاند. داستانهاي مرادي اغلب بر اساس واقعيات نوشته ميشوند و او در كنار تصوير زندگي آدمهاي ديارش سعي ميكند بخشي از فرهنگ و سنن و گويش آن منطقه را به ذهنيت خواننده انتقال دهد.