• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4366 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۴ ارديبهشت

سروكله مجري هاي بازيگر از كجا پيدا شد؟ آيا اين روند تنفس مصنوعي سينما و فضاي مجازي به رسانه ملي است؟

خوب و بد حضور سلبريتي ها در تلويزيون

سها جامي

 

 

«من عاشق شعرخواني حسين پاكدل بودم و هنوز يكي از شعرهاي او در خاطرم مانده است كه آن را در جُنگ نوروز ۷۲ خواند و در يك دكور پلكاني شكل از پله‌ها پايين مي‌آمد و مي‌خواند كه «من اگر دست زنانم/ نه من از دست زنانم/ نه از اينم نه از آنم/ من از آن شهر كلانم». خاطرم هست كه من آن زمان با خود مي‌گفتم چقدر خوب است كه مجري باشيد، چنين شعرهايي بخوانيد و همين‌طور از پلكان پايين بياييد...» اينها را رضا رشيدپور در يك مصاحبه گفته است، زماني كه در ابتداي كارش در راديو در دهه 70 اسطوره‌اش حسين پاكدل بوده است. دهه 60 و 70 تلويزيون با چنين چهره‌هايي ديده شد. اجراهايش به دست افرادي مثل حسين پاكدل سپرده شد و شومن‌هايش چهره‌هايي مثل منوچهر نوذري بودند. اكبر عالمي، اسماعيل ميرفخرايي، جواد آتش‌افروز نيز از ديگر مجري‌هاي آن زمان بودند كه لحن و ادبيات و زبان بدن‌شان هم براي برخي مجري‌هاي امروزي سبك و الگو بود. اما حالا و در دهه 90 سكان تلويزيون به دست سلبريتي‌ها سپرده شده است. سلبريتي‌هايي كه نه ‌تنها شعر مولانا نمي‌خوانند بلكه برخي‌شان ادبيات درست گفت‌وگو با مخاطب را نمي‌دانند و حتي رفتار و گفتارشان گاه تخريب رفتار و الگوهاي واقعي و اصيل است. در اين گزارش بر پيدايش سلبريتي‌ها در شبكه‌هاي مختلف سيما مروري خواهيم داشت كه در دهه 90 سر و كله‌شان پيدا شد و البته طبق قوانين جديد صداوسيما قرار است حضورشان قانونمندتر شود.

حاشيه‌هاي اخير درباره حضور يك سلبريتي

در تلويزيون

«بنيامين، خواننده پاپ مجري ويژه برنامه افطار شبكه 3 شد» اين تيتري بود كه ابتدا گمانه‌زني و بعد اطلاع‌رساني رسمي آن در چند روز قبل از شروع ماه رمضان سر و صداي زيادي به پا كرد و «بنيامين خواننده» با اين خبر مي‌رفت كه اجراي يك برنامه برند مناسبتي آن هم در ماه مبارك رمضان را بر عهده بگيرد. حضور بنيامين آنقدر غوغا به پا كرد كه هر كسي از ظن خود يار شد و به نوعي به اين اتفاق واكنش نشان داد. از توييت‌بازاني كه شروع كردند به ساخت ديالوگ‌هايي براي اجراي بينامين براساس شعرهايي كه خوانده است تا دلسوزاني كه اين را آخرين تير تلويزيون براي خودكشي يك رسانه از دست رفته دانستند. شايد حجم همين واكنش‌هاي انتقادي به حضور يك خواننده پاپ كه اتفاقا دو سال پيش نيز حاشيه‌هاي اجراي موسيقايي دعاي «جوشن‌كبير» را از سر گذرانده بود، باعث شد برنامه او با وجود مشخص شدن همه جزييات در توليد و حتي ساخت تيتراژ در دقيقه 90 از آنتن حذف شود. اگرچه بنيامين رنگ آنتن را نديد با اين حال پيش از او سلبريتي‌هاي بسياري بر جايگاه اجرا در تلويزيون تكيه زده‌اند و اتفاقا در برنامه‌هايي حضور يافتند كه مبتني بر تخصص آنها نبود.

سلبريتي‌ها از كجا پيداي‌شان شد؟

حضور سلبريتي‌ها در تلويزيون به دهه 90 برمي‌گردد. اگرچه قبل از دهه 90 هم هنرمنداني بوده‌اند كه در تلويزيون دست به اجرا زدند مثلا عليرضا خمسه، جمشيد گرگين، محمدرضا شريفي‌نيا يا داريوش ارجمند از جمله كساني بودند كه در دهه 70 و 80 نيز دست به تجربه‌هاي اين‌چنيني زده بودند حتي خسرو شكيبايي يك بار در يك ويژه برنامه مجري شده بود. با اين حال شايد بتوان از اجراي دو نفره رامبد جوان و اشكان خطيبي به عنوان اولين حضور مستمر هنرمنداني كه مجري شدند و فضاي جديدي بين گپ و شوخي و نمايش ايجاد كردند، ياد كرد. اين دو با برنامه «خانه‌اي با طرح نو» كه به صورت زنده شب‌هاي تابستان 86 روي آنتن رفتند و اولين وسوسه‌هاي حضور هنرمندان در تلويزيون را كليد زدند.

بعد از آن حضور هنرمندان در تلويزيون بيشتر شد با اين حال همان‌طور كه گفته شد، حضور سلبريتي‌ها به دهه 90 بازمي‌گردد. آنجا كه حضور هنرمندان جاي خود را به چهره‌هاي «سلبريتي گونه‌اي» داد كه برنامه‌سازان مي‌دانستند مردم بيشتر آنها را فالو يا دنبال مي‌كنند و اين سلبريتي‌ها پتانسيل زيادي براي جذب مخاطب دارند. سلبريتي‌هايي كه لزوما ستاره نيستند اما حضورشان در قاب تلويزيون براي مخاطب عادي جامعه جذاب است.

چه كساني در اين چند سال مجري شدند؟

طي چند سال اخير مجريان تلويزيون ممنوع‌الكار يا بيكار شدند و سلبريتي‌ها و هنرمندان زيادي وارد عرصه اجرا شدند كه بيشتر آنها هم در شبكه نسيم و بعد در شبكه 3 مشغول به كار شدند. از رامبد جوان و مهران مديري كه بگذريم چهره‌هايي مثل اكبر عبدي در «شبي با عبدي»، پژمان بازغي در «كودك شو»، اميرحسين رستمي در «شوتبال»، محمدرضا گلزار در «برنده باش»، اميرعلي دانايي در «ستاره‌ساز» و حميد گودرزي در «پنج ستاره» از جمله اين افراد هستند كه حضور برخي‌شان مثل گلزار و عبدي با دستمزدهاي بالا هم همراه بوده است. رامبد جوان و مهران مديري را مستثنا كرديم چون در لحظه علاوه بر اجرا، كارگرداني، برنامه‌سازي، نويسندگي و بازيگري هم مي‌كنند و شايد نبود اين دو در برنامه‌هاي «خندوانه» و «دورهمي» با همه نقاط ضعفي كه اين برنامه‌ها دارند، ماهيت آنها را به هم مي‌ريزد. در واقع حضور چهره‌ها و هنرمندان در جايي موجه است كه يك مجري عادي تلويزيون از پس برنامه برنيايد اما در موارد مذكور، مسابقات يا برنامه‌ها اتفاقي نبوده‌اند كه ديگر مجريان تلويزيون نتوانند آنها را رقم بزنند.از جمله حاشيه‌سازترين اين سلبريتي‌ها محمدرضا گلزار بوده است كه به واسطه اجراي «برنده باش» پايش به تلويزيون باز شد. برنامه‌اي كه ادعا مي‌كرد، هدفش بالا بردن سطح مطالعه در جامعه است اما نه تنها سوالات مسابقه در راستاي اين هدف نبودند بلكه مخاطب ‌بايد براي حضور در برنامه سوال خريداري مي‌كرد. گلزار در حالي براي اجراي هر قسمت اين برنامه دستمزدي حدود 50 ميليون دريافت كرد كه نه فن بيان درستي داشت و نه توانست جايگاه مجري باسوادي كه قرار است به ارتقاي مطالعه مردم كمك كند، اتفاقا سال گذشته موفق شد ركورد بيشترين هجمه عليه حضور سلبريتي‌ها در تلويزيون را كسب كند. شايد اگر همين اجرا به سلبريتي‌اي مي‌رسيد كه از معيارهاي حداقلي ممكن برخوردار بود اينقدر آماج حملات مختلف قرار نمي‌گرفت مثلا سروش صحت نيز براي اولين بار با برنامه «كتاب باز» مجري شد اما از آنجا كه صحت، نويسنده و كتابخواني حرفه‌اي است تقريبا هيچگاه با حملات اينچنيني مواجه نشد.

چه كسي مقصر است؟

محمود شهرياري كه زماني از مجري‌هاي خوش مشرب تلويزيون بود و اين روزها ممنوع‌التصوير است درباره حضور سلبريتي‌ها در تلويزيون مي‌گويد: من مشكل را از سلبريتي‌ها نمي‌دانم كه به تلويزيون آمده‌اند بلكه به نظرم اشكال از مديران است، تلويزيون زماني مديريت جدي داشت اما اكنون متاسفانه صداوسيما دست اهلش نيست.

شهرياري از مجريان دهه 70 تلويزيون است و درباره انتخاب مجري و گوينده در آن سال‌ها توضيح مي‌دهد: يكي از گوينده‌هاي خانم، زماني توضيح مي‌داد فقط يك سال زحمت كشيده است تا اجازه داده‌اند كه بگويد «اينجا تهران است صداي جمهوري اسلامي ايران» و هر يك از ما سختي‌هاي زيادي كشيديم تا توانستيم در مقابل استادان اين حوزه تست بدهيم. البته آن زمان تلويزيون مخاطب داشت اما الان مثل غريقي است كه دست به هر چيزي مي‌زند تا مخاطب جذب كند.

غير از ممنوع‌التصويرها، بسياري از مجريان تلويزيون در چند سال اخير بيكار شده‌اند و اجراي مهم‌ترين برنامه‌ها در زمان طلايي تلويزيون به چهره‌هايي سپرده شد كه صرفا با رايزني تهيه‌كنندگان توانستند در قاب ديده شوند. البته بخش زيادي از اين اتفاق اسپانسرمحور شدن برنامه‌هاي تلويزيون در دو سه سال اخير است كه تهيه‌كنندگان را مجبور كرد براي تبليغ برنامه‌ها و مشاركت مخاطبان، مجرياني به كار گيرند كه براي مردم جذاب باشند.

شرايط حساس براي مجري‌هاي تلويزيون

در جايي كه مجريان تلويزيون به راحتي ممنوع‌الكار مي‌شوند و افرادي چون حسين پاكدل، محمود شهرياري، جواد يحيوي، احسان كرمي، فرزاد حسني، علي درستكار و... فضايي براي اجرا ندارند، بازيگران و هنرمندان به خواست اسپانسرها در اين وادي قد مي‌گذارند و تلويزيون كمتر حساسيتي برايشان در نظر مي‌گيرد. منصور ضابطيان از مجريان جوان تلويزيون كه بيشتر با «راديو هفت» شناخته مي‌شود درباره نبود حاشيه امن در اجرا مي‌گويد: طبيعي است نه فقط درباره سلبريتي‌ها بلكه هر وقت تعداد زيادي از افراد يك حوزه وارد حرفه‌اي مي‌شوند جا براي باقي كمتر است. شايد اين تصور پيش بيايد مجرياني كه كارشان مارك و امضا دارد از حاشيه امني برخوردارند اما اساسا مساله «اجرا در تلويزيون» حاشيه امن ندارد. مثلا ممكن است يك مجري مورد پسند مديري نباشد و با تغيير مديريت‌ها، كار او با خلل مواجه شود.

قوانين اخير تلويزيون مانعي براي سلبريتي‌هاست؟

بعد از حواشي اجراي بنيامين گفته شد مرتضي ميرباقري، معاون سيماي رسانه ملي با اين اجرا مخالف بوده كه نداشتن تجربه اجراي تلويزيوني و متناسب نبودن نفس حضور يك خواننده و سلبريتي در قامت مجري ويژه برنامه افطار از جمله دلايل مخالفت وي با اين اجرا عنوان شد. اين رويكرد اتفاق تازه‌اي بود كه باعث شد، سوال‌هايي را براي حضور مجدد برخي سلبريتي‌ها در ذهن‌ها ايجاد كند و احتمالا مي‌تواند تغيير‌دهنده حضور بعضي از سلبريتي‌ها در قامت مجري باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون