مسووليت تاريخي به روايت هاروكي موراكامي
وارث عذاب روحي پدرم هستم
بهار سرلك
هاروكي موراكامي، نويسنده ژاپني و يكي از تاثيرگذارترين چهرههاي ادبي معاصر در قاره آسيا، به تازگي در جستاري تجربه پدر مرحومش در جنگ تصرف چين توسط ژاپن را شرح داده است. به گزارش CGTN؛ اين جستار در شماره ماه ژوئن مجله «Bungeishunju» تحت عنوان «رها كردن گربه: وقتي درباره پدرم حرف ميزنم از چه حرف ميزنم» منتشر شده است. آغاز اين نوشتار شاهد همان سبك غنايي موراكامي هستيم كه در اين بخش ماجراي بيرون رفتن با پدرش طي سالهاي دوره دبستان و رها كردن گربهاي در خيابان را شرح داده است. پدر و پسر به خانه بازميگردند و ميبينند گربه پيش از آنها به خانه بازگشته بود. اما زماني كه موراكامي از تجربه حضور پدرش در ارتش مينويسد، لحنش تغيير ميكند. چياكي موراكامي سال 1917 در كيوتو به دنيا آمد و دومين پسر راهبي بودايي بود. او از سال 1938 سه بار به خدمت ارتش ژاپن درآمد و در سه جنگ تصرف چين شركت داشت. چياكي در سال 1938 سرباز يگان راهكنشي ژاپن بود. موراكامي ميگويد پدرش در خانه هرگز درباره حضورش در جنگ حرفي نزد جز يك بار كه هنوز موراكامي دانشآموز دبستان بود و پدرش اعدام سرباز چيني را كه به اسارت جوخه ژاپنيها درآمده بود براي او تعريف كرد. او مينويسد: «گفتن ندارد كه صحنه وحشيانهاي كه در آن سر يك انسان با شمشير از بدنش ميشود، در ذهن جوانم حك شد.» او ميگويد اين خاطره و عذاب روحي را پدرش برايش به ارث گذاشت. «مهم نيست كه اين خاطرات چقدر زننده باشند يا چقدر براي ناديده گرفتنشان بكوشيم، بايد بپذيريم كه اين مسائل بخشي از وجودمان هستند. اگر نيستند، پس معناي آنچه تاريخ ميناميم، چيست؟» پس از اينكه موراكامي به نويسندگي روي آورد، رابطهاش با پدرش تيره و تار شد و تا بيست سال بعد همديگر را نديدند. پس از مرگ پدرش در سال 2008 بود كه موراكامي او را بخشيد. اين نويسنده مدتي گمان ميكرد، پدرش به هنگام حضورش در ارتش در تجاوز به نانجينگ حضور داشت؛ اين جنگ منجر به كشتار 300 هزار چيني شد. حتي موراكامي پنج سالي را صرف جستوجو در گذشته كرد تا سرانجام به حقيقت دست يافت. با دوست و آشناي پدرش صحبت كرد، مستندات و مدارك را خواند و وقتي متوجه شد پدرش در آن زمان در جوخهاي ديگر خدمت ميكرد و در نانجينگ نبود، خيالش آسوده شد. موراكامي در انتهاي جستارش مينويسد: «ما قطره بينامونشان باران در ميان هزاران قطرهايم كه روي زمين جاري ميشوند. اما حتي همين يك قطره هم تاريخ خودش را دارد و مسوول به ارث بردن تاريخ است. هرگز نميتوانيم اين موضوع را فراموش كنيم.» اين نخستينباري نيست كه نويسنده «كافكا در كرانه» از عهدهدار شدن مسووليت تاريخي ميگويد. او در رمان «قتل فرمانده» (2017) حرفهايش را درباره كشتار نانجينگ از زبان يكي از شخصيتها بيان كرد. در مصاحبهاي كه سال 2015 داشت، اين نويسنده گفت: ژاپن بايد براي جناياتي كه در حق همسايگانش مرتكب شده است، عذرخواهي كند.