• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۴ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4366 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۴ ارديبهشت

به خواب ديدن فردوسي دقيقي را

فريدون جنيدي

1چنان ديد گوينده يک شب بخواب

که يک جامِ مَي داشتي چون گلاب

2دقيقي ز جايي پديد آمدي

برآن جام مي داستان‌ها زدي

3بفردوسي آواز دادي که: «مَي

مخور جز بر آيين کاووس کَي

4که شاهي ز گيتي گزيدي که بخت

بدو نازد و لشگر و تاج و تخت

5شهنشاه محمود گيرنده شهر

ز شادي به هر کس رسانيده بهر

6از امروز تا سال هشتاد و پنج

بکاهدش رنج و نکاهدش گنج

7ازين پس به چين اندر آرد سپاه

همه مهتران برگشايند راه

8نبايدش گفتن کسي را درشت

همه تاج شاهانش آمد به مشت

«جز بر آيين کاووس مي منوش» را رمزي در پي است، و آن چنانست که دقيقي و فردوسي که از سوي وي سخن ميگويد بجزاز آيين کيانيان آيين نمي‌شناسند، و کسي را بجزاز شاهان کياني شاه نمي‌نامند... آنگاه چگونه شايد که پس از چنين گفتار، سخن از محمود غزنوي آيد و وي را با لقب «شهنشاه» ستايش کند؟ پنج بيت سخنان ياوه افزايندگان (بيت 5 تا 8) را که همه دروغ است گزارش نمي‌کنم.

فردوسي از جهان روان‌هاي پاک و فروهران، از کهکشان، از آسمان، از گروتمان (برترين جايگاه جهان مينوي) به جهان ما فرود آمد، شاهنامه را بسرود و به مينو جهان خراميد.

در اين کار از دو کس، آن دوست نازنين گمنام و ابومنصور عبدالرزاق توسي، ياوري جست و از تلاش ابومنصور معمري پور فرخزاد خراساني و چهار موبد خراساني و سيستاني:

موبد ماهوي خورشيد نيشابوري

موبد ماخِ هروي

موبد شادان پور بُرزين توسي

موبد يزدان‌داد سيستاني

و نيز از دفتر آن پير آزاده مرو، آزادسرو که نژاد به رستم سام نريمان مي‌کشيد برخوردار شد. هيچ نشاني درست در دست نيست که به ما بگويد فردوسي دو بار شاهنامه را به پايان رسانيد. و آن کس که سخن‌شناس باشد و شيوه جاوداني سخن فردوسي تا ژرفاي جان و روانش فرورفته باشد، نيک مي‌داند که آن ستايش‌هاي دروغين درباره محمود و ديگران، و آن سخن که در بدگويي از کار دقيقي آمده‌ است و نيز آن هجو‌نامه از فردوسي نيست و پس از مرگ او به شاهنامه پيوند داده‌اند.

و چگونه مي‌توان پذيرفت که استاد سخن که از زبان دقيقي سخن مي‌گويد که:

مَي، جز به آيين کاووس کَي مخور!

بي‌درنگ پس از آن نام از محمود ببرد و ستايش محمود را کند!

سخن دقيقي در خواب فردوسي چنان مي‌نمايد که راست، آئين محمود و محمودسانان پسنديده نيست، و مرد آزاده تنها آئين آزادگان را مي‌پسندد و بدان مي‌گرود، و گروش به آئين بنده‌زاده‌اي که با زر خريدندش و بر خداوندگار خويش بشوريد شايسته نيست.

پخته داند کاين سخن با خام نيست!

*

گراميداشت فردوسي در يک روز نه، بلکه همواره، براي همه ايرانيان، در هزاره‌هاي آينده، بايسته است. زيرا که او با کار بزرگ خويش دروازه‌هاي تازه‌اي از دانش و بينش نياکان خردمند بر روي فرزندان ايران گشود که تا کنون هيچيک از نگرندگان شاهنامه بدان ننگريسته‌اند... اگر همين يک گفتار فردوسي درباره “انسان” را ژرف بنگريم: «سرش راست برشد، چو سرو بلند»، نشانه‌اي از دگرگوني انواع جانوران مي‌دهد که چون به انسان رسيد، سرش بلند شد و قامت مردمان را پذيرفت... !

چه کس بدين گفتار چنانکه بايد و شايد نگريسته است؟!

بنياد نيشابور

اَرديبهشت 1398 خيامي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون