افسوس دوچندان
سيدعلي صنيعخاني
عصر روز جمعه ۲۷ ارديبهشت ماه در برگشت از مراسم ترحيم پدرخانم آقاي فرشاد پيوس، آقاي جعفر عليزاده جوياي حال استاد كهندل شدم؛ ايشان خبر از كسالت و بستري بودن ايشان در منزل را دادند.
گفتم هماهنگ كنيد به اتفاق جمعي از اعضاي كميته ورزش موسسه و شاگردانشان از ايشان عيادت كنيم. شب هنگام جعفرآقا زنگ زدند و گفت حاجي، آقاي كهندل درگذشت!!! افسوسم دوچندان شد، يكي رفتن كهندل و ديگري عدم توفيق ديدارش، رفتن براي همه هست كه «آنكه نمرده است و نميرد خداست» افسوس براي درگذشت افراد، با توجه به توسعه نقشآفرينيشان در زمان حيات، كم و زياد دارد. كهندل براي كشتي فرنگي كشور زحمات طاقتفرسايي را متحمل شد و فرنگيكارهاي نازيآباد شاهد قهرمانپروري بيش از 40سالهاش در سالن كشتي استقلال جنوب بودند و افسوس رفتناش براي نازيآباديها صدچندان است ولي افسوس عدم نكوداشتش در زمان حيات او برايمان پايدار. روز يكشنبه مراسم تشييع و تدفينش با حضور جمع زيادي از شاگردان و پيشكسوتان ورزش كشور و علاقهمندان به او به انجام رسيد همچنين در روز سهشنبه مراسم ترحيم او برگزار شد، همه آمدند و به بازماندگان و دستپروردههايش تسليت گفتند و رفتند. اما فرنگيكارهاي نازيآباد كه موفقيتهاي خود را مديون زحمات او ميدانستند بر آن شدند كه در روز چهارشنبه مراسم به يادماندني ديگري ترتيب دهند كه متفاوت از مراسم ترحيم مرسوم در مساجد و تكيهها بود و مراسم در سالني برگزار شد كه محل تمرينات او بود و قهرمانپرورياش و به جاي مداح و سخنرانان نيز شاگردان و دست پروردههايش جايگزين شدند و هر كدام كمي از بسيار ويژگيهاي رفتاري او را برشمردند و بر اين امر يادآور شدند كه مرحوم كهندل ضمن پهلوانپروري، شاگردانش را براي يك زندگي شرافتمندانه و عزتمدار تربيت ميكرد. او كسي بود كه 255 مدال رنگارنگ در عرصههاي مختلف؛ المپيك، جهاني، آسيايي و كشوري در رشته كشتي فرنگي توسط دستپروردههايش كسب گرديد و اين به غير از مدالهايي است كه بعدا توسط شاگردانش به عنوان مربي به دست آمد و ميآيد. در پلاكاردهاي نصب شده در سراسر منطقه او را «پدر كشتي فرنگي» قلمداد كرده بودند كه الحق هم همين طور بود. به نقل از يكي از پيشكسوتان، كهندل بيشتر از 50 سال زحمت كشتي فرنگي كشور را با تمام فراز و فرودهايش تحمل كرده بود. بچههاي محل و نقش شهرداري منطقه و عليالخصوص شهردار در اين بزرگداشت بسيار قابل تقدير و تشكر بود. اما نكته آموزنده اين اتفاق كه بايد مورد توجه همگان قرار گيرد كه بنده در زمان خيرمقدم عرض كردم آن است كه اتفاقي براي كهندل به وقوع پيوست كه براي همه دير يا زود واقع خواهد شد و يكي يكي پيشكسوتان و بزرگانمان در عرصههاي مختلف دار فاني را وداع خواهند گفت «وانگهان بانگي برآمد، خواجه مرد». گرچه بزرگداشت اين اسطورهها پس از مرگشان هم باعث كاهش آلام بازماندگان و دست پروردهايشان است كه بايد هم اينگونه باشد ولي اگر اين كار در زمان حيات كهندل و امثال او انجام ميگرفت، بهرهاي فراوان داشت. يكي آنكه كهندل ميديد كه اهالي ورزش و دستپروردههايش قدردان زحمات او هستند و او هيچگاه به فراموشي سپرده نشده و نميشود. در ثاني بيان ناگفتههايي از كردار و رفتار او در زندگي كاري 50 سالهاش توسط شاگردان همچنين دوستانش سبب ترويج معروف بود و درسي براي مربيان عرصههاي مختلف قهرماني و پهلواني كشور. سوم اينكه كساني كه جديد پا به عرصه ورزش گذاشتهاند با عزمي قويتر از گذشته به كارشان ادامه ميدهند و به اين باور ميرسند كه زحماتشان به فراموشي سپرده نخواهد شد. خانوادههاي بزرگان هم كه در كنار پدر و همسرشان متحمل سختيها و ناملايمات دوري آنها بودند از اين اقدام مسرور ميشوند زيرا جامعه قدردان صبوري آنها در اين عرصه هستند. پس چه خوب است يك حركت سراسري مردمي براي برگزاري تجليل و گراميداشت از بزرگان و پيشكسوتان در عرصههاي گوناگون ورزشي، علمي، فرهنگي، هنري و... آغاز شود و البته موسسه همياران رشد نازيآباد و شهرداري منطقه ۱۶ گامي به جلو برداشته و اين مهم را در دستور كار خود قرار دادهاند.
منالله توفيق