نگاهي به شيوه اجرايي توماس اوسترماير از نمايشنامه «دشمن مردم»
روانشناسي سياستهاي زندگي روزمره
سيد حسين رسولي
توماس اوسترماير، كارگردان آلماني توجه ويژهاي به رئاليسم انتقادي-روانشناختي و بازنمايي خشونت روي صحنه دارد. يكي از مهمترين اجراهاي سياسي-روانشناختي اين كارگردان مربوط به متن «دشمن مردم» (۱۸۸۳) به نويسندگي هنريك ايبسن نروژي ميشود. اين اجرا در تركيه باعث جنجالهايي هم شد. انتخاب اين متن از سوي اوسترماير و اجراي آن در شهر استانبول نشان از نوعي هوشمندي دارد. او از كارگردانان تئاتر «شابونه» شهر برلين است. زندگي اوسترماير در برلين غربي و تضادهاي ايدئولوژيك اين شهر با برلين شرقي به خوبي در رويكرد او در اجرا مشخص است. چارلز آيشروود در نقدي به «دشمن مردم» اوسترماير در نيويورك با عنوان «ايبسني كه خشونتش فراسوي مواد مخدر ريتالين و رياضت اقتصادي رفته است»، مينويسد: «اوسترماير اجراي خود را به رفراندومي عمومي درباره وضعيت سياسي و فرهنگ اجتماعي معاصر تبديل ميكند.» او در ادامه ميافزايد: «در اقتباس تجديدنظر شده و راديكال اوسترماير و دراماتورژ او يعني فلوريان بلوخماير ديگر شاهد دفاع از ايده دكتر اشتوكمان نمايشنامه نيستيم، بلكه شاهد پولشويي و فهرستي از داروها و بيماريها توسط افرادي خاص هستيم. ميتوان به موضوعاتي در اين اجرا همچون مواد مخدر ريتالين در مدارس، غمگيني دورهميهاي خانوادگي، بحثهاي طولاني درباره رياضت اقتصادي دولتهاي سراسر اروپا و بيرمق شدن وبلاگنويسي مردم توجه كرد.» جالب اينجاست كه اوسترماير اجراي خود را در بلفاست تغيير ميدهد. او اينبار به نوعي به شيوه زندگي ستارههاي موسيقي راك توجه ميكند. پيتر كراولي، منتقد روزنامه گاردين درباره اين اجرا مينويسد: «در نسخه جديد دراماتورژي فلوريان بلوخماير، دكتر اشتوكمان را در خانوادهاي جوان ميبينيم كه مقدار فراواني از ثروت خود را از دست داده است.» اوسترماير به مخاطب هم اهميت بسياري ميدهد. او در گفتوگويي با روزنامه گاردين در پاسخ به اينكه بليتهاي نمايش هملت به سرعت تمام شده است، ميگويد: «ما هميشه بليتهايمان به سرعت تمام ميشود.» اوسترماير در پاسخ به سايت «قنطره» مبني بر اينكه چرا نمايش «دشمن مردم» را براي اجرا در تركيه انتخاب كرده است، ميگويد: «نمايشنامه جذابي است. اصلا اينگونه نيست كه اين اثر درباره «آنها» باشد تا «خودمان». دكتر اشتوكمان كشف ميكند كه آبهاي گرم شهر آلوده است. او ميخواهد يك رسوايي را افشا كند اما سياستمداران، رسانهها و تاجران تلاش ميكنند تا او را منصرف كنند. اين نمايشنامه بيانيهاي درباره مقاومت سياسي و امكانات آن است. اين امر مربوط به حقيقت هم ميشود. اين موضوع به امروز هم بر ميگردد؛ اينكه چه شانسهايي در برابر سلطه اقتصادي امروز داريم و چگونه بايد آن را مورد پرسش قرار بدهيم يا اينكه حقايق چگونه در رسانهها دستكاري ميشود. همچنين كساني هم كه حقايق را مطرح ميكنند دچار وسوسه در برابر فساد ميشوند. همه اينها با وضعيت تركيه همخواني دارد.» اوسترماير درباره شيوه كارگرداني خود ميگويد: «قرار نيست من براي كسي چيزي را توضيح بدهم يا جهانبيني خودم را به او تحميل كنم؛ من تلاش ميكنم تا خودم و نسل خودم را بشناسم.»