• ۱۴۰۳ شنبه ۲۶ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4402 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۰ تير

آشنايي از وراي كليشه‌ها

هومان دورانديش

مارك ويلموتس، سرمربي تيم ملي فوتبال ايران در گفت‌وگو با رسانه «لو سواغ» بلژيك درباره دليل حضورش در ايران گفته است:
«تا حالا هيچ‌وقت نديده بودم اين تعداد نفرات براي تماس گرفتن...

با من اينقدر تلاش كنند. به من يك قرارداد خيلي خوب پيشنهاد شد و من با كشوري مواجه شدم كه به من لبخند مي‌زد و به من خوشامد مي‌گفت. حداقل در تهران كه اوضاع از اين قرار بود. وضعيت با كليشه‌هايي كه از ايران به تصوير كشيده مي‌شود خيلي متفاوت بود.»

«كليشه‌هايي كه از ايران به تصوير كشيده مي‌شود» عبارت كليدي اين جملات ويلموتس است. اگرچه ما، به قول مرحوم الوين تافلر، در «عصر ارتباطات» زندگي مي‌كنيم، ولي اين هم واقعيتي است كه كثرت رسانه‌ها در اين عصر، در موارد كثيري رهزني مي‌كند و مخاطب را به وادي خطا مي‌اندازد و تصويري به كلي مغلوط و معوج از پديده مورد بحث ترسيم مي‌كند. اينكه خطاهاي عمومي ناشي از تبليغات و توصيفات رسانه‌ها در جهان كنوني كثيرند يا اكثر، بحث ديگري است كه در اين مختصر نمي‌گنجد. اجمالا مي‌توان گفت كساني كه جامعه باز و آزادي رسانه و رسانه‌هاي آزاد را خوش ندارند، معتقدند خطاهاي مذكور جنبه اكثري دارند اما كساني كه حقيقتا مدافع جامعه بازند، معتقدند خطاهاي افكار عمومي در اثر عملكرد رسانه‌ها، حتي اگر كثير باشد، جنبه اكثري ندارد. از اين منظر اين نسخه تجويز مي‌شود كه خار آزادي را به خاطر گل آزادي بايد تحمل كرد و باور داشت كه همگان را هميشه نمي‌توان فريفت و همه ‌چيز را همگان دانند؛ پس آزادي رسانه‌ها را بايد پذيرفت ولو اينكه خورشيد حقيقت در موارد كثيري پشت ابر رسانه‌ها پنهان بماند؛ چراكه اين موارد اولا اكثري نيستند، ثانيا اكثرا عمري كوتاه دارند. اگر جرج بوش و‌ دار و دسته‌اش به ضرب و زور رسانه‌هاي همسو با دولت نئومحافظه‌كار امريكا اين دروغ را به خورد خلق‌الله دادند كه عراق صدام سلاح اتمي دارد، دروغ بودن اين مدعا نيز به بركت رسانه‌هاي مخالف دولت بوش آشكار شد.

از سخن اصلي دور نيفتيم. حرف بر سر اين بود كه ويلموتس به كليشه‌هايي اشاره كرده است كه از ايران به تصوير كشيده مي‌شود. بديهي است كه بسياري از اين كليشه‌ها را رسانه‌ها و سياستمداران غربي براي مردم غرب ترسيم كرده‌اند. از شبكه‌هاي تلويزيوني و راديويي گرفته تا سينما و روزنامه‌ها و مجلات و غيره. كثرت مشغله‌هاي انسان مدرن غربي و نيز كثرت تفريحاتش، موجب مي‌شود كه سخت درگير كار كردن باشد و در اوقات فراغتش هم امكانات زيادي براي لذت بردن از زندگي داشته باشد. اعتماد عمومي به رسانه‌ها هم كه برقرار است. كسي كه پنج روز هفته سخت مي‌كوشد و دو روز هفته سخت‌تر مي‌نوشد و به شبكه‌هاي تلويزيوني و رسانه‌هاي اينترنتي نيز اجمالا اعتماد دارد، طبيعتا حال و مجال چنداني ندارد براي تحقيق درباره صحت و سقم مدعيات و تصويرپردازي‌هاي نهادهاي تمدني خودش درباره تمدني ديگر. يك كارگر يا كارمند غربي، حتي اگر وقت كافي هم داشته باشد، انگيزه چنداني ندارد براي بررسي يكايك ادعاهاي سياستمداران و هنرمندان و متفكران جهان غرب درباره ايران كنوني. قاعدتا اين ادعاهاي گوناگون، تصويري كلي از ايران ترسيم مي‌كنند كه چندان مطلوب و مدرن نيست. استناد به پاره‌اي از قوانين و تصميمات اتخاذ شده در عرصه رسمي، مهم‌ترين دستاويز آن دسته از كنشگران غربي است كه تصويري بدوي و عقب‌مانده از جامعه ايران ترسيم مي‌كنند. اما دست‌كم اكثر ما ايرانيان مي‌دانيم كه استدلال‌ها و تصويرگري‌هايي از اين دست، ربطي به باطن جامعه ايران ندارد. ويلموتس هم در دوران كوتاه حضور خودش در ايران، متوجه شده است كه واقعيت جامعه ايران با كليشه‌هايي كه از اين جامعه در جهان غرب ترسيم مي‌شود، متفاوت است. متن و بطن جامعه ايران آن چيزي نيست كه بسياري از رسانه‌هاي عمدتا سياسي جهان غرب ترسيم مي‌كنند. به عبارت دقيق‌تر، حتي آن رسانه‌ها هم، اگر توطئه‌انديش نباشيم و همه‌شان را خصم ايران ندانيم، دستشان از بطن و باطن جامعه ايران كوتاه است. اما آيا «كليشه‌هايي كه از ايران به تصوير كشيده مي‌شود» فقط متعلق به اخبار و گزارش‌هاي رسانه‌هاي غربي و اظهارنظرهاي سياستمداران غربي است؟ آيا رسانه‌هاي خود ايران و سياستمداران ايراني در گزارش‌هاي‌شان تصويري مطابق با واقع از جامعه ايران ترسيم مي‌كنند؟ آنچه در تيترها و گزارش‌هاي انبوه رسانه‌هاي دست راستي و حتي اصلاح‌طلب جامعه ايران و نيز در بعضي از اظهارنظرهاي شعارزده سياستمداران ايراني از ايران امروز ترسيم مي‌شود، در بسياري از موارد منطبق بر واقعيت نيست. يعني كم نيستند رسانه‌ها و سياستمداراني كه عامدانه مي‌كوشند ايران انتهاي دهه 1390 را همانند ايران ابتداي دهه 1360 ترسيم كنند. همچنين در بعضي گزارش‌هاي رسانه‌هاي رسمي، برخي از كنش‌هاي مردم ايران ناديده گرفته مي‌شود. اين رسانه‌ها و سياستمداراني كه دغدغه‌ها و تمايلات جوانان ايراني را ناديده مي‌گيرند، تصويري از جامعه ايران ترسيم مي‌كنند كه اگرچه دروغ نيست، ولي كل واقعيت اين جامعه را در بر نمي‌گيرد. اين تصويرپردازي از جامعه ايران، در بسياري از موارد آب در آسياب همان كليشه‌هايي مي‌ريزد كه سنگ بناي تصويرپردازي رسانه‌هاي غربي از جامعه ايران است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون