مظلومترين عروس شهر سوخت
آتشسوزي در ميدان حسنآباد از اتفاقات تلخ حوزه ميراث فرهنگي است. از همان آغاز آتشسوزي، شبكههاي اجتماعي از خبرهاي مرتبط با اين موضوع پر شد. كاربران توييتر فارسي هم با داغ كردن هشتگ ميدان حسنآباد نسبت به اين اتفاق واكنش نشان دادند. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست.
«ميدان حسنآباد كه امشب بدترين كابوس و طولانيترين شب زندگياش را پشت سر گذاشته، يكي از ميدانهاي زيباي تهران است. اين ميدان انتهاي املاك ميرزا يوسف مستوفيالممالك قرار داشت و به نام پسر مستوفي حسن مستوفي نامگذاري شده بود»، «اي كاش نصف اون مقداري كه براي آتشسوزي نوتردام نوحهسرايي شد و تايملاين تمام شبكههاي مجازي با عكسها و نالهها فرش شد، كسي هم يادي از ميدان حسنآباد و ميراث شهر تهران ميكرد. اي كاش نصف اون ايموجيهاي قلب شكسته و اشك و پرچم فرانسه رو خرج داشتههاي خودمون ميكرديم»، «درك محدوده امداد مهمه، هم از طرف مسوولان و هم از طرف مردم. حريم گذاشتن براي منطقه بحران همون قدر مهمه كه تبعيت كردن مردم و شهروند - خبرنگاران از اين حريم. مشكل اينه كه با وجود نصب نوار زرد، بازم يه عده يواشكي از اين نوار رد ميشن كه فيلمهاش هم موجوده متاسفانه...»، «ديشب كه آتش به جان حسنآباد افتاده بود، بعضي دوستان ميپرسيدند پس مسوولان ميراث كجان؟! بعد كه معلوم شد مسوول مربوطه در محل حادثه حضور داشته، يهسري دوستان ديگه گفتن چه معني ميده مسوول پا ميشه برا خودنمايي ميره اونجا تو دستوپاي آتشنشانها؟! چيكار كنن بالاخره؟ برن؟ نرن؟»، «آتشي كه شامگاه ۲۶ تير ۱۳۹۸ شمسي به جان بخش شمال غربي ميدان حسنآباد افتاد بدترين اتفاق اين ميدان از دهه ۵۰ به بعد بود. آتشي كه مشخص نيست از دودههاي آن كي ميدان حسنآباد تهران از آن بر خواهد خاست»، «حسنآباد بدون اين حريقي كه به جانش افتاده هم مظلومترين عروس شهر بود كسي هواش رو نداشت، مزاحم بود»، «تو ايستگاه متروي حسنآباد درها باز ميشه و بوي سوختگي چوب و آهن از لباسهاي مسافرهاي اول صبح پنجشنبه ميدود تو واگن. خاطرات تهران يكييكي ميسوزد» «اگر اين آتشسوزي در صبح يا ظهر يا عصر رخ ميداد، كل ساختمان و مغازههاي مجاور به علت ازدحام مردم پودر ميشدند. متاسفانه بعضي از مردم همچنان مزاحم امدادرساني هستند و تا لايو اينستاگرام نگيرند از مهلكه بيرون نميروند»، «ميدان زيبا و تاريخي حسنآباد تهران در آتش ميسوزد! اين ميدان در سال 1309 ساخته شد كه به خاطر گنبدهاي قرينه در چهارسوي ميدان، به آن «هشت گنبد» ميگفتند. متاسفانه گفته ميشود كه آتش به بافت تاريخي نفوذ كرده است. اميدوارم با تلاش آتشنشانان، خسارت مهار شود»، «به عزاي سوختن حسنآباد نشستهام چونان عزاداري پاريسيها براي نتردام...»، «۲۰ سال پيش كه دانشجو بودم يكي از اساتيد مثال ساختمانهاي حسنآباد رو آورد كه سقف اونها بعد از يك حمله موشكي نمايان شد كه بسيار سبكسازي شده چيزي شبيه تيرچه بلوك با مصالح پركننده سبك جاي بلوك. با اين مثال، مقاومت نسبي اين ساختمانها رو مقابل تنش ميخواست اثبات كنه، اما آتش لعنتي...»، «يكي دو ماه پيش بود واسه پروژه دانشگاه با بچهها رفتيم حسنآباد كلي عكس گرفتيم و كوچههاش رو بالا پايين كرديم. يعني همه اين خوشگليا سوخت؟»،و «بافت تاريخي تهران، انبار بازاريهاست، انگار كه انبار باروت. از پلاسكو درس نگرفتيم، از اين هم نميگيريم. ميدان زيباي حسنآباد درست در همسايگي ايستگاه شماره يك آتشنشاني ميسوزد. از شهر چه ميماند بدون اين ميدان؟»