• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4422 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲ مرداد

گفتار يا گوينده

سيد حسن اسلامي‌اردكاني

مدرك تحصيلي و تخصص در يك رشته، نشانه درستي سخن گوينده مي‌تواند باشد، اما دليل درستي آن نيست. به همين سبب اظهارنظر در عرصه‌هاي علمي و اعتبار آنها را محتواي گفتار تعيين مي‌كند نه مدرك تحصيلي گوينده آن. اين نكته را نوآم چامسكي، زبان‌شناس معروف و پركار به خوبي روشن مي‌كند. او در عرصه‌هاي مختلفي اظهارنظر كرده و قلم زده است و در يك جمع‌بندي حاصل آن را اين‌گونه بيان مي‌كند: «به رشته‌هاي گوناگون پرداخته‌ام. براي مثال در زمينه رياضيات در زبان‌شناسي وارد شده‌ام بدون آنكه درجه‌اي در رشته رياضي داشته باشم. در اين كارها يك‌سره خودآموز بوده‌ام. تازه، آموزش خيلي درستي هم نديده‌ام. اما بارها دانشگاه‌ها از من دعوت كرده‌اند در گردهمايي‌ها و سمينارهاي رياضي درباره زبان‌شناسي رياضي‌وار صحبت كنم. هيچ كس از من نپرسيد چه مدرك تحصيلي ‌براي سخن گفتن درباره‌ اين موضوعات دارم؛ رياضيدان‌ها اهميتي به اين موضوع نمي‌دادند. تنها مي‌‌خواستند بدانند چه در چنته دارم. هيچ كس اعتراضي به حق من براي سخن گفتن درباره موضوع نكرده و نپرسيده كه آيا در رشته رياضي درجه دكترا دارم يا نه، يا آنكه دوره‌هاي پيشرفته رياضي را ديده‌ام يا نه. چنين پرسشي هرگز به ذهن آنها نرسيده است. رياضيدان‌ها مي‌خواهند بدانند آيا سخن من درست است يا نادرست، آيا موضوعي كه طرح مي‌كنم ارزشمند است يا خير و آيا امكان رويكردهاي بهتري به آن موضوعات بوده يا نبوده، بحث و گفت‌وگوي ما با خود موضوع كار داشت نه با حق داشتن يا نداشتن من براي ورود به بحث در آن زمينه.» (ياوه‌هاي مد روز: كاربرد نادرست علم در گفتار روشنفكران پست‌مدرن، آلن سوكال و ژان برك مونت، ترجمه جلال حسيني، تهران، بازتاب‌نگار، 1384، ص 31-32)

اما همين چامسكي هنگامي كه مي‌خواهد در مسائل اجتماعي كه غالب شهروندان درگير آن هستند، اظهارنظر كند در معرض اعتراض متخصصان قرار مي‌گيرد و از او مي‌پرسند بر پايه كدام تحصيلات تخصصي به خودش حق مي‌دهد در اين زمينه سخن بگويد. سپس نتيجه مي‌گيرد هر چه محتواي استدلالي يك رشته غني‌تر باشد، دغدغه مدرك تحصيلي كمتر و توجه به درستي مطلب بيشتر مي‌شود.

اخيرا دو نفر از استادان علوم دامي به من اعتراض مي‌كردند كه چرا مقاله‌اي نوشته‌ام به نام «دو استدلال اخلاقي بر ضد مصرف گوشت صنعتي»؟ مگر من علوم دامي خوانده‌ام و با انواع گوشت‌هاي صنعتي و غيرصنعتي آشنا هستم و متخصص اين عرصه هستم؟ پاسخ دادم كه من درباره كيفيت اين گوشت‌ها در مقاله خود بحثي نكردم. بحثم در آن مقاله بر دو مقدمه استوار بود؛ نخست آنكه در دامداري‌هاي صنعتي رنج ناموجه به حيوانات وارد مي‌شود و مقدمه دوم آنكه وارد كردن رنج ناموجه به حيوانات خطاست. مقدمه اول علمي و مقدمه دوم اخلاقي است. درباره مقدمه دوم تخصص دارم و مقدمه اول را به استناد گزارش‌هاي متخصصان مفروض گرفته‌ام و اگر شما با نتيجه‌گيري من مخالف هستيد بايد يكي از دو مقدمه مرا بي‌اعتبار كنيد. پاسخ دادند كه هر كس بايد در عرصه تخصص خودش بنويسد و اظهارنظر كند. گفتم كه از قضا من هم همين كار را كردم و در اين مساله از منظر اخلاقي صرف به ماجرا پرداختم. باز اعتراض كردند كه «اخلاق» فقط درباره انسان معنا دارد و هنگامي كه پاي حيوانات به ميان مي‌آيد بايد ما اظهار كنيم. سپس ادامه دادند كه وضعيت حيوانات در دامداري‌هاي صنعتي از وضع آنها در طبيعت بهتر است و در حالي كه آنها در حال آزادي ممكن است غذاي كافي به دست نياورند، ما به آنها غذاي كافي مي‌دهيم. گفتم از سر دلسوزي و مراقبت چنين مي‌كنيد؟ گفتند نه براي خودمان است. گفتم پس چرا بر حيوانات منت مي‌گذاريد؟ وانگهي اصولا چرا آنها را محدود و زنداني مي‌كنيد؟ يكي پاسخ داد كه خداوند گوسفند را براي همين آفريده است. گفتم اين ادعا كه خروج از حوزه تخصص خودتان است و داريد بحثي الهياتي پيش مي‌كشيد. بهتر است در همان حوزه تخصص خودتان استدلال كنيد. گفت‌وگوي ما در همين حد باقي ماند و قرار شد آنها مقاله مرا بخوانند و «مدعيات» مقاله مرا نقد كنند نه شخصيت و تخصص مرا.

يكي از اهداف تخصص آن است كه شخص بتواند عميق‌تر به حوزه تخصصي خود بنگرد و در عين حال گشودگي ذهني و انعطاف فكري پيدا كند. تخصص به معناي انحصار در اظهارنظر، خط‌كشي علمي و محروم كردن ديگران از داوري نيست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون