• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4425 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۶ مرداد

همسفر

حسن لطفي

مقصد همه سفر نيست. بخشي از آن است كه بعضي وقت‌ها از نظر زيبايي و جذابيت، جلوي مسير رفت و برگشت كم مي‌آورد؛ البته همه اين‌طور فكر نمي‌كنند. عده‌اي وقت سفر آن‌قدر براي رسيدن به مقصد عجله دارند كه زيبايي‌هاي مسير به ديدشان نمي‌آيد و متوجه آدم‌هاي همراه‌شان نمي‌شوند؛ آدم‌ها و مسيرهايي كه مي‌توانند سفر را براي مسافر دلچسب‌تر كنند. خوشبختانه من در رديف آدم‌هايي هستم كه وقت سفر پي مقصد نيستم. چشمم پي مناظر و همسفراني است كه گرد و خاك سفر را از روي دوش آدم پس مي‌زنند و راه را برايش كوتاه مي‌كنند. از اين توجه ضرر هم نكرده‌ام. نمونه‌اش در آخرين سفرم، وقت رفت توي كوپه‌اي بودم كه زوج پيري همسفرم بودند. ترك‌زبان بودند و نمي‌توانستند درست فارسي حرف بزنند. زن كه سنش از شويش كمتر به نظر مي‌رسيد و سرحال‌تر بود مثل پروانه دور او مي‌گشت. مواظب خورد و خوابش بود. حرف‌هاي ما را با صداي بلند برايش تكرار مي‌كرد تا بهتر بشنود. حرف‌هاي مرد را هم براي ما تكرار مي‌كرد. مرد كه چشمانش پي مناظر بيرون و چهره زن در حركت بود وقتي او حرف مي‌زد نگاهش ثابت مي‌شد و فقط به زن نگاه مي‌كرد. زن پرحرف‌تر از مرد از زندگي و بچه‌هاشان براي ما حرف زد. مرد هم لابه‌لاي حرف‌هاي او درباره سفرهايش، شرايط حاضر كشور، گذشته و خاطراتش صحبت كرد. وقت گفتن نگاهش بيشتر روي مناظر بيرون، زن و ما در حركت بود. به ما كه مي‌رسيد انگار خجالت بكشد زود سر به زير مي‌انداخت. زن با رفتار مادرانه‌اش (براي ما و مرد) صميمي‌تر بود تا به مقصد برسيم از خوراكي‌ها و غذاهاي خودش به ما داد و از آنچه ما داشتيم براي خودش و مردش برداشت. وقت برگشت زوج جواني همسفرمان شدند كه دو هفته‌اي از ازدواج‌شان مي‌گذشت. اين بار مرد مثل پروانه دور و بر زن مي‌گشت. ميوه پوست مي‌كند و به دستش مي‌داد. برخلاف قبلي‌ها دير اعتماد كردند و هر چه به آنها تعارف كرديم نخوردند. وقتي به مقصد رسيديم چيز زيادي درباره هم نمي‌دانستيم. اما عشقي كه بين آنها بود و رفتارشان باهم در كنار مناظر بيرون از كوپه راه را براي ما كوتاه‌تر كرده بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون