بدهكاري از نوع اكولوژيك!
شينا انصاري
احتمالا با اين وضعيت مواجه شدهايد كه پيش از پايان ماه همه درآمدتان را خرج كرده و تا پايان ماه يا مقروض ماندهايد، يا ناگزير از پسانداز برداشت كردهايد. در هر حال تداوم اين روند، نشان از نابساماني در مديريت دخل و خرج دارد در مصرف ذخاير اكولوژيكي نيز وضع به همين منوال است. طي دهههاي اخير ميزان مصرف منابع طبيعي بيش از ظرفيت «توليد و بازسازي» سياره زمين و عدم توازن ميان «دخل و خرج اكولوژيك»، موجب بدهكاري قابلتوجه بشر به تنها سكونتگاهش شده است. اين بدهكاري هر ساله از جانب شبكهاي موسوم به شبكه ردپاي جهاني (GFN)، محاسبه و روزگذر از محدوده مجاز استفاده از منابع در طول يك سال اعلام ميشود. انتشار كربن، تغيير كاربري اراضي، بهرهبرداري از جنگلها و ذخاير شيلاتي، توانايي زمين براي بازتوليد و ترميم از جمله مولفههاي اساسي براي تعيين مرز بدهكاري محيطزيستي بشر است. بررسيهاي انجام شده توسط اين موسسه حاكي از آن است كه در حال حاضر جمعيت جهان معادل 7.1 ظرفيت كرهزمين را طي يك سال مصرف ميكند و اين بدان معناست كه انسانها ذخيره سالانه منابع طبيعي سياره زمين را در هفت ماه اول سال به پايان رسانيده و از آن پس وارد بدهكاري بومشناختي ميشوند. تاسفبار آنكه از سال ۱۹۸۶ كه اين شبكه كار تعيين مرز بدهكاري بشر را آغاز كرده است، اين روز هربار جلوتر آمده؛ در سال ۱۹۹۳ به ۲۱ اكتبر، در سال ۲۰۰۳ به ۲۲ سپتامبر، در سال ۲۰۱۷ به دوم آگوست و امسال به ٢٩ جولاي رسيده است. به عبارتي در حالي كه پنج ماه تا پايان سال جاري ميلادي باقي است، انسانها تا اين تاريخ تمام منابعي را كه بايد بهطور طبيعي در كل سال مصرف كنند، برداشت كردهاند و در بقيه ماههاي سال از ظرفيت اكولوژيك زمين اضافه برداشت خواهند داشت! تعجيل اين روند سالانه در جهان بيانگر اين واقعيت تلخ است كه آهنگ سرعت مصرف منابع طبيعي زمين از توان خوداحيايي آن هر سال بيشتر از سال قبل شده است. گفته ميشود كه عدم تعادل ميان دخل و خرج منابع طبيعي زمين، انسانها را با شرايطي مواجه ميكند كه در سال ۲۰۳۰ ميلادي، حداقل به دو سياره براي تامين نيازهايشان محتاج خواهند شد.
دادههاي شبكه ردپاي جهاني در مورد ايران نيز نشان ميدهد كه تا سال ۱۹۸۰ ميلادي، ميزان منابع طبيعي اين سرزمين كه ميتوانسته در اختيار ايرانيان قرار بگيرد، با نياز ايرانيها برابري ميكرد، اما هماكنون ميزان تقاضاي مردم ايران بالغ بر سه برابر ظرفيت زيستمحيطي كشور است كه بيشتر از متوسط جهاني است. اين روند در ردپاي آب، انتشار كربن، جنگلزدايي، كاهش تنوع زيستي، فرسايش خاك، توليد زباله و ساير شاخصها، نشان از ناپايداري در وضعيت اكولوژيك كشور و عدم توازن در ميزان داشتهها و برداشتها دارد.
هدف شبكه ردپاي جهاني بيش از توجه كشورهاي مختلف به ميزان ردپاي اكولوژيكيشان، فراهم كردن اجماع جهاني براي عقبنشيني «روز گذر از مرز بدهكاري بشر» در هر سال معادل 5.4 روز است. رسيدن به اين هدف ميتواند با محدود كردن انتشار گازهاي گلخانهاي، تغيير سبك زندگي و كاهش مصرفگرايي، استفاده غيرمنطقي از منابع طبيعي، جلوگيري از قطع درختان، كاهش مصرف محصولات دامي و انتخاب روشهاي توليد پايدار تحقق يابد. شايد خوشبينانه باشد ولي ميتوان با عزمي جهاني و در سايه اقداماتي مشترك به وضعيت گذشته رجعت كرد و حداكثر تا يك دهه بعد، روز گذر از محدوده مجاز زمين را به جاي اواسط تابستان در زمستان شاهد بود، همچنان كه نبايد فراموش كرد بدهكاري و ورشكستگي اكولوژيكي بشر، زندگي موجودات زنده را در تنها كره مسكون نابود خواهد كرد.