نگاهي به كتاب «سيرت رسولالله»
تركيبي از روشمندي و عشق
غلامرضا ظريفيان
در كتاب «سيرت رسولالله» مرحوم زرياب تمام تلاشش را مصروف ميكند به اينكه متدهايي را كه تا آن زمان آموخته در اين كتاب، به كار بگيرد. اين متدها در استفاده از اسناد و در زمينههايي مانند پالايش و پيرايش اسناد، تقابل اسناد با يكديگر، گزينش دقيق، علمي و تشخيص معتبرترين اسناد و... به كار ميآيند. در كتاب «سيرت رسولالله» شما تعلق استاد زرياب خويي را به پيامبر و نيز تدين ايشان را هم ميبينيد.
به نظرم كتاب «سيرت رسولالله» صرفا به جهت يك كار تحقيقي نوشته نشده است، بلكه زرياب
به عنوان يك مورخ قصد داشته در مورد پيامبر در مقام شخصيت محبوب خود تحقيق كند و آنگونه كه خود او را شناخته، به ديگران بشناساند. از اين جهت در كتاب «سيرت رسولالله» با تركيبي از عشق و رويكرد روشمند روبهرو هستيم. زرياب با نگاهي روشمند سراغ منابع تاريخي ازجمله طبري، ابن اثير و... ميرود و در پذيرش اسناد و نمونههاي تاريخي موجود بسيار جديت نشان ميدهد. وقتي وارد بحر عظيم اين اطلاعات ميشود، تمام تلاشش اين است كه چراغ روشمندي تاريخنگاري را روشن نگه دارد. زرياب در كتاب «سيرت رسولالله» آگاه است به اينكه پيامبر فقط يك پديده تاريخي نيست بلكه يك رسول الهي هم هست، بنابراين در فهم تاريخي خود فقط به گزارشهاي تاريخي اكتفا نكرده، بلكه سراغ كلام هم رفته است. سراغ روايات و احاديث رفته و سعي كرده روايت را با درايت مورد نقادي، واكاوي و ارزيابي قرار بدهد. او دنبال اين بوده كه با استفاده از اطلاعات موثق تاريخي دوران پيامبر را روايت كند. از سوي ديگر چون پيامبر يك مرد الهي است، مرحوم زرياب تلاش ميكند با استفاده از علم كلام، وجه الهي پيامبر را فهم و منتقل كند. حُب او به پيامبر موجب خطاهاي غلوآميز در كتاب «سيرت رسولالله» نشده است. او نه اسير اسراييليات ميشود، نه اسير خرافهها و نه اسير غلوها؛ در عين حال وجه الهي پيامبر هم در كتاب احيا شده است.
مرحوم زرياب فرصت آن را نداشته كه به همه ابعاد زندگي پيامبر بپردازد. تلاش او اين بوده كه روايتي شماتيك و مروري از حوادث و رخدادها با چاشني روش تحليلي و بهرهگيري از اسناد معتبر به ما ارايه كند. در همين نگاه مروري و شماتيك هم خواننده با تصويري روبهرو ميشود كه ميتوان به بسياري از وجوه آن اعتماد كرد. خواننده حضور عالمانه زرياب خويي را در بخشبخش، عبارتها و جملهها حس ميكند.
كتاب «سيرت رسولالله» از جهت ديگري هم براي كساني كه قصد دارند كارهاي عميقي در اين حوزه انجام بدهند، راهگشاست. عليرغم اينكه پيامبر بعد از قرآن نقش ركيني در دين اسلام دارد اما تعداد آثار تحقيقاتي دقيقي كه به اين موضوع بپردازند، چه در فارسي و چه در عربي زياد نيست. تنها دو، سه دهه است كه چه در جهان اسلام و چه در ايران، رويكردهاي محققانه و روشمند به سيره پيامبر آغاز شده است، بنابراين آثار پژوهشهاي دقيق نسبت به عظمت پيامبر هنوز بسيار كم است. از اين منظر، كتاب مرحوم زرياب خويي جداي از اهميتي كه به لحاظ نوع رويكرد به سيرهنويسي دارد، منبع و مدخل راهگشايي هم براي ورود به سيره پيامبر دارد.