• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۷ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4433 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۱۵ مرداد

درنگي بر جايگاه عباس زرياب خويي در فرهنگ دانشگاهي ايران

مردي از «نسل استادان»

محسن آزموده

 

 

سه سال پيش مقصود فراستخواه، پژوهشگر پرتلاش علوم اجتماعي، در همايش «بدون دكتر» در دانشگاه تهران، در سخنراني درخشاني به «كسوف فرهنگ دانشگاهي» در ايران پرداخت. او در آن گفتار، با مرور فرهنگ دانشگاهي هشتاد و پنج ساله ايران از 5 نسل سخن گفت: اول: استادان استادان؛ دوم: استادان؛ سوم: شاگردان بلافصل استادان؛ چهارم: كساني كه در سال‎هاي پاياني دهه 1350 و اوايل دهه 1360 به دانشگاه وارد شدند و پنجم: نسل در حال ظهور.

عباس زرياب خويي (1298-1373) در اين تقسيم‎بندي همچون سيدجعفر شهيدي (1297-1386) و عبدالجواد فلاطوري (1304-1375) موقعيت ممتازي دارد، زيرا از سويي اين هر سه، تحصيلات خود را نخست يا عمدتا در مدارس علمي سنتي آغاز كرده‎اند و از سوي ديگر در دانشگاه‎ ايراني محضر استادان استادان يعني نسل اولي‎ها را درك كردند، ضمن آنكه زرياب و فلاطوري در ادامه تحصيلات‎شان به غرب نيز سفر كردند و دوره‎هاي مهمي را در دانشگاه‎هاي آنجا گذراندند و در كلاس درس محققان برجسته‎اي حاضر شدند. اين ويژگي سه‎بني زرياب ‎خويي يعني اولا حضور در مدارس ديني قديمي، ثانيا تحصيل در دانشگاه وطني در دوران اوجش و ثالثا درك آكادمياي غربي به او جامعيت و گستردگي شگفت‎انگيزي داده، به‌گونه‎اي كه از حيث تسلط بر علوم سنتي مي‎توان او را در رديف قزويني و فروزانفر دانست و از جنبه آشنايي با روش‎شناسي جديد با زرين‎كوب و احمد تفضلي قابل مقايسه است. تاثير آشكار اين خاستگاه، در آثار نسبتا اندك اما ارزشمند زرياب آشكار است؛ تهذيب و تلخيص «روضه‎الصفا»، تاليف «تاريخ ساسانيان» و «سيرت رسول‎الله» و «آيينه جام» و ترجمه «تاريخ فلسفه» ويل دورانت و «تاريخ ايرانيان و عربها در زمان ساسانيان» اثر تئودور نولودكه و «درياي جان» از هلموت ريتر و «ظهور تاريخ‎بنيادي» از فردريش ماينكه.

در پايان اما ذكر يك نكته اهميت اساسي دارد. در بررسي جايگاه و كارنامه بزرگاني چون عباس
زرياب‌ خويي، صرف اشاره به زمينه و زمانه و تاكيد بر اينكه ايشان كجا درس خوانده‎اند و محضر كدام اساتيد را درك كرده‎اند، كفايت نمي‎كند، زيرا هم اجحاف در حق آنهاست، هم اين نگاه، به نوعي جبرگرايي تاريخي و ساختاري، مي‎انجامد و معاصران را به اين شبه‎استدلال غلط رهنمون مي‎سازد كه اگر زرياب ‎خويي به اين جايگاه رفيع رسيد، به دليل حضورش در آن زمانه خاص بود و امروز ما به دليل وضعيت كنوني نمي‎توانيم به آن دستاوردها برسيم، در حالي كه اتفاقا بايد نارسايي‎ها و مشكلات آن روزگار در معرفت‎اندوزي و امكانات محدود را نيز درنظر داشت و از اراده و هميت زرياب ‎خويي نيز غفلت نكرد و وجه جويندگي و يابندگي او را نيز برجسته ساخت. عباس زرياب‎ خويي، همچون ساير بزرگان هم‎عصر خودش، در روزگار فقدان اينترنت و كتابخانه‎هاي ديجيتال، سختي‎ها و مصايب را بر خود هموار مي‎ساخت و براي كسب معرفت به هر گوشه و كناري سرك مي‎كشيد؛ امري كه در زمان حاضر به‌مراتب آسان‎تر شده و صرفا همت عالي جويندگان طلاي آگاهي را مي‎طلبد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون