جاي خالي بعضي مراكز
پيمان نوروزي
پنجاه سال پيش مرحوم داريوش صفوت يكي از مهمترين و تاثيرگذارترين مراكز موسيقي را در ايران تاسيس كرد؛ مركز حفظ و اشاعه موسيقي. مركزي با هدف حفظ و پژوهش درباره موسيقي اصيل ايران.
داريوش صفوت كه خود از شاگردان ابوالحسن صبا بود، در سال 1347 بعد از سفري كه براي تدريس و پژوهش موسيقي شرق به دعوت دانشگاه سوربن در فرانسه به سر ميبرد، با كمك راديو و تلويزيون وقت اقدام به راهاندازي اين مركز كرد.
دقيقا در زماني كه موسيقي سنتي به حاشيه رفته بود و به اعتقاد بعضي از اساتيد آن زمان، خطر فراموشي بسيار نزديك بود.
اساتيد موسيقي سنتي هم انگشتشمار بودند و بيشتر دوران كهولت را سپري ميكردند. اساتيدي كه عموما موسيقي را خارج از فرم آكادميك و به صورت سينه به سينه فرا گرفته بودند. مرحوم صفوت به همراه تني چند از اساتيدي كه در قيد حيات بودند از جمله نورعلي خان برومند، سعيد هرمزي، عبدالله دوامي و محمود كريمي اقدام به راهاندازي اين مركز كرد.
شاگرداني كه در اين مركز آموزش ميديدند اغلب از جوانان علاقهمند به موسيقي ايراني بودند كه در دانشگاه موسيقي دوره ليسانس را ميگذراندند و ضمن آموزشهايي كه در دانشگاه ميديدند نزد اساتيد مركز حفظ و اشاعه نيز به تكميل دانش موسيقي خود ميپرداختند.
در ابتداي راهاندازي مركز، پانزده نفر از دانشجويان مستعد دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران انتخاب شدند كه زير نظر استادان قديم موسيقي ايران كار كنند. بعدها تعداد علاقهمندان شركت در اين دورهها افزوده شد.
يك نگاه ساده به اسامي هنرمندان و چهرههايي كه در دورههاي اين مركز شركت كردند و آموزش ديدند و به پژوهش پرداختند يا راه خود را از اين مركز شروع كردند، درجه اهميت مركز حفظ و اشاعه را به خوبي مشخص ميكند. هنرمنداني چون جلال ذوالفنون، پرويز مشكاتيان، محمدرضا لطفي، حسين عليزاده، محمدرضا شجريان، علياكبر شكارچي، داريوش طلايي، داريوش پيرنياكان، نورالدين رضويسروستاني، مجيد كياني و محمد جليل عندليبي تنها بخشي از اسامي نفراتي هستند كه دورههايي را در اين مركز گذراندهاند. هنرمندان بزرگي كه هر يك بخش مهمي از تاريخ موسيقي ايران شدند.
اين مركز بعدها با عنوان مركز حفظ و پژوهش موسيقي به فعاليت خود ادامه داد اما در نهايت تعطيل شد.
امروز با نگاهي به بازار موسيقي و توليد انبوه موسيقيهاي مبتذل و سطحي جاي خالي چنين مركزي را ميتوان به وضوح ديد. با رشد بيرويه موسيقي مكانيزه وجود چنين مركزي ميتوانست دستكم پناهي باشد براي كساني كه هنوز دلبسته موسيقي اصيل ايراني هستند و با حضور در كلاسهاي مناسب در كنار اساتيد كارآزموده ميتوانستند راه و بيراه اين هنر را بشناسند و آينده روشنتري را براي موسيقي ايران رقم بزنند.