• ۱۴۰۳ جمعه ۲۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4445 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۳۱ مرداد

در جست‌وجوي آدم بي‌كلك!

جواد طوسي

خداوكيلي باحال‌تر و عجيب غريب‌تر از ما جماعت ايراني سراغ داريد؟ حتما ديده و شنيده‌ايد كه دو نفر در جمع همديگر را بغل و «مخلصم چاكرم» و «خيلي آقايي» نثار هم مي‌كنند، اما پشت سر هم صفحه سي‌وسه دور مي‌گذارند و پا بدهد حسابي از خجالت يكديگر درمي‌آيند. يا طرف به مناسبت عيد غدير و نيمه شعبان و... پيام تبريك براي اين و آن مي‌فرستد و دم از مولا و شادي امام زمان مي‌زند، اما خدا نكند با همان شخص يا اشخاص چپ بيفتد، يا با آنها اختلاف‌نظر پيدا كند. اصلا ورق برمي‌گردد و اين‌بار گويي با يك دشمن خوني روبروست. از اين نوع روابط دمدمي و متناقض و پر از پايين و بالا و قهر و آشتي، در اين دوره و زمانه كم نداريم. شكر خدا اين فضاي مجازي هم جاي خوبي براي عقده‌گشايي و تركتازي اين جماعت شده است. افشاگري پشت افشاگري و تا دل‌تان بخواهد شاخ و شانه كشيدن و تهديد و نيش و كنايه و مجلس رو كم كني كه آن سرش ناپيدا...

آدم مات و چهارشاخ مي‌ماند كه جملات قصاري چون «علي مع الحق...» و «يا علي گفتيم و عشق آغاز شد» و «من كنت مولاه، فهذا علي مولاه» و «اللهم عجل لوليك الفرج» و... در اين پيام‌ها را باور كند يا آن فحاشي و لجن‌پراكني و پته روي آب انداختن و زيرآب زدن بعدي...

جالب آنكه در محيط‌هاي فرهنگي هنري هم به وفور شاهد اين گونه رفتارهاي توام با قربان صدقه هم رفتن ظاهري و در اصل همديگر را قبول نداشتن و به هم بدبين بودن و حسودي كردن هستيم، منتها به شكلي محترمانه و آب زيركاهانه... يك نمونه دم دست از اين برخوردهاي نزديك از نوع سوم، خبر برگزاري ضرب‌الاجل مجمع عمومي خانه سينما براي انتخاب اعضاي جديد هيات مديره با حضور حداقلي صنوف بود كه واكنش معترضانه چند صنف را در پي داشت كه در اين پيام‌ها و بيانيه‌ها و ياركشي‌ها باز شاهد «بيار آنچه داري ز مردي و زور» بوديم. البته طبيعي است كه سياست‌هاي غيرشفاف و كم و بيش خودمحورانه در يك نهاد صنفي و عدم تمايلي براي جذب حداكثري، اين‌گونه عكس‌العمل‌هاي نامنعطف و خصمانه را نيز موجب خواهد شد. مورد ديگر اخيرش، مسائل و اختلافات درون‌گروهي كميته انتخاب فيلم ايراني به آكادمي اسكار است؛ گويا افراد شناخته اين هيات كه همه از اهالي سينما هستند و همديگر را خوب مي‌شناسند و اغلب‌شان در مناسبات صنفي و حرفه‌اي رابطه‌اي صميمانه با يكديگر دارند، بر سر دو فيلم «قصر شيرين» رضا ميركريمي و «متري شيش و نيم» سعيد روستايي آب‌شان با هم توي يك جوي نرفته و مجلس زير و رو كشي نسبت به يكي از اين فيلم‌ها راه افتاده و براي عقيم ماندن اين نقشه راه، ترجيح مي‌دهند به سمت فيلم مستند «در جستجوي فريده» ساخته آزاده موسوي و كورش عطايي غش كنند. به اين مي‌گويند هم‌زيستي مسالمت‌آميز در دقيقه 90 كه خبر خوشش نصف شب مخابره مي‌شود! ياد حرف دوستي قديمي افتادم كه به رفيق‌بازي معروف بود و اين اواخر با حسي بدبينانه مي‌گفت: «ديگه اصلا نبايد روي سلام و عليك و رفاقت‌هاي اين روزگار هيچ حسابي باز كني، وگرنه قافيه را بد جور مي‌بازي. واسه همين خيلي وقته رفتم تو لك».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون