شايد براي بسياري اين سوال مطرح شده باشد كه امريكا به عنوان يك ابر قدرت براي حفظ جايگاه خود در عرصه جهاني تا چه ميزان براي ارتش و نيروهاي نظامي خود هزينه ميكند. چرا اصلا امريكا پايگاه نظامي در خارج از مرزهاي خود ايجاد كرده و هزاران تن از سربازان اين كشور در خارج از مرزها خدمت ميكنند؟ اين سوالي است كه پاسخ به آن هم ميتواند آسان باشد و هم سخت. واقعيت آن است كه پس از جنگ جهاني دوم ايالات متحده يك رسالت براي خود در نظر گرفت تا بتواند در برابر ابرقدرت شرق ايستادگي كند. شوروي مهمترين رقيب امريكا در دوران پس از جنگ جهاني دوم به حساب ميآمد و ايالات متحده رسالت خود ميديد كه با هژمون شرق وارد يك نبرد بزرگ اما غير مسلحانه شود. از همين رو دو بلوك شرق و غرب وارد جنگ سرد شدند. در طول حدود 4دهه جنگ سرد، امريكا براي مقابله با بلوك شرق سعي كرد تا در مناطق استراتژيك جهان پايگاه نظامي ايجاد كند. اين پايگاهها در طول ساليان به حدي زياد شد كه مديريت آن براي امريكا نيز سخت بود. حالا كه حدود 3 دهه از پايان جنگ سرد ميگذرد اما هنوز پايگاههاي نظامي امريكا در سراسر جهان وجود دارد و بسياري اين مساله را مطرح ميكنند در شرايطي كه ايالات متحده در داخل مرزهاي خود با دهها و صدها مشكل ريز و درشت مواجه است چرا بايد براي پايگاههاي نظامي در سراسر جهان هزينه بپردازد؟ اكنون بحثي كه در اين بين مطرح ميشود اين است كه آيا ايمنسازي مرزهاي امريكا به وسيله وجود پايگاه نظامي در خارج از مرزها مهمتر است يا اينكه اين پايگاهها يكي يكي تعطيل شود تا ميلياردها دلار در هزينههاي سالانه امريكا صرفهجويي شود. اما درگيريهاي تلخ سياسي در درون امريكا اين اجازه را نميدهد تصميمي قابل توجه در خصوص سرنوشت و آينده اين پايگاههاي نظامي گرفته شود. سياست حضور نيروهاي نظامي امريكا در خارج از مرزها به 75 سال رسيده و رفته رفته فشار مالي اين پايگاهها براي امريكا روز به روز افزايش مييابد. به نوشته نشريه هيل يك گروه از طيفهاي متعدد كارشناسان نظامي، دانشمندان امنيت ملي و سازمانهاي متعدد، بر اين عقيده هستند كه ايالات متحده نيازمند آن است كه تعدادي از پايگاههاي نظامي خود را تعطيل كند تا سالانه بتواند ميلياردها دلار از هزينههاي خود را كاهش دهد.
در جريان انتخابات رياستجمهوري سال 2016، دونالد ترامپ نامزد حزب جمهوريخواه و رييسجمهور فعلي امريكا بر اين عقيده بود كه چرا بايد سالانه ميلياردها دلار در پايگاههاي نظامي در آلمان و كره جنوبي هزينه شود؟
امروزه ايالات متحده حدود 800 پايگاه نظامي در بيش از 80 كشور و خارج از 50 ايالت واشنگتن در اختيار دارد. اكثريت اين پايگاهها در طول جنگ جهاني دوم يا در آغاز جنگ سرد ايجاد شده است. اما با گذشت سه دهه كماكان زيرساختهاي اين پايگاهها پابرجاست. بطور مثال هنوز امريكا 194 پايگاه در آلمان، 121 پايگاه در ژاپن و 83 پايگاه در كره جنوبي دارد. برخي ديگر از اين پايگاهها از ايتاليا تا امارات متحده عربي قرار گرفته كه اينها تنها تعدادي از پايگاههايي است كه امريكا در سراسر جهان دارد. پايگاههاي امريكا بين 90 تا 95 درصد از پايگاههاي خارجي جهان را تشكيل ميدهد كه بزرگترين مجموعه پايگاههاي فراسرزميني در تاريخ جهان محسوب ميشود.
هيل در بررسياي كه به همراه كارشناسان نظامي و امنيتي انجام داده نشان ميدهد هزينههاي پايگاههاي نظامي در خارج از مرزهاي امريكا به مراتب بيش از هزينه پايگاههاي داخلي است. حتي در كشورهايي مانند ژاپن كه هزينههاي اين پايگاهها را نيز پرداخت ميكنند باز هم هزينهها براي امريكا مقرون به صرفه نيست. هنگامي كه يك عضو ارتش در خارج از كشور خدمت ميكند بهطور سالانه بين 10 تا 40 هزار دلار بيشتر در سال هزينه دارد. بهطور كلي ايالات متحده به صورت سالانه بيش از 51 ميليارد دلار براي حفظ و نگهداري پايگاههاي خارج از كشور خود هزينه ميكند. اگر هزينههاي سربازان در خارج از مرزها را به آن اضافه كنيم اين رقم سالانه به150 ميليارد دلار ميرسد.
بسياري بر اين باورند اگر بخشي از اين هزينهها در راستاي بهبود زيرساختهاي داخلي از جمله ايجاد مدارس دولتي و موضوع مراقبتهاي بهداشتي استفاده شود ميتواند تغييرات عمدهاي را ايجاد كند و حتي از بدهي سالانه ايالات متحده نيز كم كند.
هيل در مقاله خود اشاره ميكند، وجود پايگاههاي خارجي يك وسوسه خطرناك را براي سياستمداران امريكايي ايجاد ميكند كه جنگ و مداخلهگري نظامي در ساير كشورها را آسان ببينند. از سال 1980 ميلادي تا كنون دولتهاي امريكايي حداقل 23 بار از پايگاههاي نظامي استفاده كردهاند تا در 14 كشور مداخلات نظامي و همچنين جنگهاي نظامي داشته باشند.
واقعيت آن است كه اكنون پيشرفتهاي فناوري پايگاههاي خارج از كشور را تا حد زيادي منسوخ كرده است. امروز نيروهاي واكنش سريع ميتوانند تقريبا به هر منطقهاي به اندازه كافي نيرو مستقر كنند. از سوي ديگر كارشناسان بر اين عقيده هستند كه پايگاههاي نظامي امريكا به دليل اينكه به راحتي مورد هدف موشكهاي بالستيك قرار ميگيرند عملا كارايي خود را از دست دادهاند.
در حال حاضر حضور پايگاههاي خارج از كشور، تهديدهاي امنيتي را براي كشورهايي از جمله روسيه، چين، ايران و كره شمالي افزايش داده است. از همين رو حساسيت آنها نيز نسبت به اين پايگاهها بيشتر شده و به نوعي احساس ميكنند تحت محاصره پايگاههاي ايالات متحده قرار دارند از همين رو آنها در مسير تقويت تواناييهاي خود براي هدف قرار دادن اين پايگاهها قدم برميدارند و حتي ممكن است چشماندازي براي ايجاد يك پايگاه در نزديكي مرزهاي امريكا براي خود در نظر بگيرند و در آن زمان ميتوان دريافت كه واكنش امريكا چه خواهد بود. از طرفي ديگر تعدد پايگاههاي خارج از كشور امريكا در عصر جديد تبديل به تضعيف امنيت امريكا نيز شده است. بهطور مثال پايگاههاي خارجي امريكا به خصوص در خاورميانه باعث تبليغات منفي عليه ايالات متحده شده است و همچنين ممكن است موجب آن شود كه هر لحظه يكي از اهداف امريكا در تيررس ساير كشورها قرار گيرد.
از طرفي ديگر برخلاف ادعاهايي مبني براينكه پايگاههاي خارج از كشور امريكا به گسترش دموكراسي كمك ميكند اما واقعيت آن است كه پايگاههاي امريكا حداقل در 40 كشور، تحت رهبري رژيمهاي سركوبگر و ديكتاتوري قرار دارد. از جمله آن ميتوان به كشورهايي از جمله بحرين، امارات و نيجر اشاره كرد. همچنين امريكا در مناطقي همچون پورتوريكو و گوام پايگاه نظامي دارد كه نه استقلال كامل دارند و نه از حقوق كامل دموكراتيك برخوردار هستند.
از آنجا كه مردم تمايل ندارند كه كشورهايشان توسط نظاميان خارجي اشغال شود، پس اين شگفتآور نخواهد بود كه تقريبا تمام پايگاههاي امريكايي مورد اعتراضات مردمي است و اين روي وجهه امريكا بهشدت اثر گذاشته است. جنايات مرگبار و حوادث مرگبار توسط نظاميان امريكايي حتي در مواردي باعث عصبانيت افراد محلي شده است.
حتي در اين ميان پرسنل ارتش امريكا و خانوادههاي آنها نيز بسيار آسيب ديدهاند. استقرار در خارج از كشور پرسنل نظامي را از خانوادههايشان جدا ميكند و زندگي پرسنل نظامي بهشدت مختل ميشود. اما نكته اينجاست كه بستن پايگاههاي خارج از كشور به مراتب آسانتر از تخليه پايگاههاي داخلي است چرا كه تعطيلي پايگاههاي خارجي نيازي به فرآيندهاي پيچيده قانوني در امريكا از جمله مجوز كنگره را ندارد و روساي جمهور ميتوانند به آساني با يك دستور پايگاههاي خارجي را تعطيل كنند. جورج بوش و بيل كلينتون از جمله روساي جمهوري بودند كه صدها پايگاه نظامي غيرضروري را در اروپا و آسيا تعطيل كردند. كارشناسان بر اين عقيده هستند كه حفظ 800 پايگاه در خارج از كشور موجب انحراف و تضعيف توانايي ارتش ايالات متحده شده است و تعطيلي اين پايگاهها حتي ميتواند به حفظ و تقويت تعاملات ديپلماتيك امريكا نيز كمك كند.
هزينه نظامي
در حال حاضر هزينه تخميني ارتش ايالات متحده حدود 989 ميليارد دلار است كه بزرگترين بودجه نظامي تاريخ امريكا محسوب ميشود. اين بودجه بناست از اول اكتبر 2019 تا 30 سپتامبر 2020 مورد استفاده قرار گيرد. اگر بخواهيم به بزرگي اين اعداد و ارقام پي ببريم بايد گفت كه اگر مجموعه بودجه نظامي كشورهايي كه در رتبه 2تا 9 قرار دارند گرد هم جمع شوند به ميزان بودجه نظامي امريكا خواهند رسيد. اما اگر بخواهيم تصوير روشنتري از هزينه نظامي ايالات متحده داشته باشيم بايد آن را به بخشهاي متفاوت تقسيم كرد چرا كه بودجه دفاعي امريكا به بخشهاي متعدد دفاعي - امنيتي اختصاص پيدا ميكند.
به نوشته سايت بالانس چهار مولفه كلي در خصوص هزينههاي نظامي امريكا وجود دارد كه بايد به آنها توجه جدي كرد؛ نخست اينكه، بودجه اوليه 576 ميليارد دلار است كه مستقيم به وزارت دفاع اختصاص پيدا ميكند. بخش دوم مربوط به عملياتهاي احتمالي خارج از مرزهاي پنتاگون است كه بخش اعظم آن براي مبارزه با داعش اختصاص پيدا كرده كه مجموع آن 174 ميليارد دلار است. آن دو در مجموع 740 ميليارد دلار است كه توسط رييسجمهور پيشنهاد شده بود.
مابقي اين بودجه به آژانسها و وزارتخانههايي تزريق ميشود كه در مباحث دفاعي و امنيتي دخيل هستند كه از مجموع 212 ميليارد دلار حدود 93 ميليارد دلار آن به امور كهنه سربازان اختصاص پيدا ميكند. آژانس امنيت داخلي امريكا حدود 52 ميليارد دلار بودجه دريافت ميكند و وزارت امور خارجه نيز حدود 43 ميليارد بودجه به اين نهادها اختصاص ميدهد. همچنين حدود 16.5 ميليارد دلار به وزارت انرژي براي موضوع امنيت هستهاي اختصاص داده ميشود و همچنين FBI، امنيت سايبري و وزارت دادگستري به نحوي از اين بودجه سهم ميبرند.
طبق برآورد دولت بودجه وزارت دفاع 576 ميليارد دلار براي هزينهكرد در استراتژي ملي آينده امريكا است. با اين بودجه بناست سه ابتكار جديد در خصوص نيروي فضايي ايالات متحده، فرماندهي فضايي ايالات متحده و آژانس توسعه فضايي راهاندازي شود. وزارت دفاع امريكا همچنين قصد دارد نزديك به 10 ميليارد دلار در حوزه گسترش هوش مصنوعي هزينه كند. همچنين اين وزارتخانه در حال ايجاد يك سپر دفاع موشكي جديد در آلاسكا است تا از امريكا در برابر حمله موشكهاي بالستيك محافظت كند. همچنين وزارت دفاع امريكا بنا دارد فعاليتهاي چين در قطب شمال را نيز مورد بررسي و ارزيابي قرار دهد.
گفتني است كه هزينه پايهاي وزارت دفاع امريكا شامل هزينههاي جنگ نميشود. بلكه اين بودجه تحت عنوان ديگري قرار ميگيرد كه شامل بخش عمليات و جنگ خارج از كشور ميشود كه براي اين بخش 174 ميليارد دلار در بودجه سال 2019 براي وزارت دفاع در نظر گرفته شده و حدود 26 ميليارد دلار نيز در اختيار ساير حوزهها قرار دارد. طبق برآوردها از سال 2001 تاكنون ايالات متحده بيش از 2 تريليون دلار براي بحث مبارزه با تروريسم هزينه كرده است.
با اين حال وزارت دفاع در تلاش است تا حدي در هزينههاي خود صرفهجويي كند اما كنگره فعلا اين اجازه را به آنها نداده است. وزارت دفاع ميداند بيش از بودجه نياز به كارآمدي بيشتر دارد. در حال حاضر يك سوم بودجه وزارت دفاع صرف پرداخت حقوق و تجهيز و نگهداري ميشود. همچنين اين رقم به لطف پرداخت حقوق بازنشستگي و همچنين هزينههاي پزشكي پرسنل تا سال 2024 صد درصد افزايش مييابد. در ضمن اين بودجه براي موضوع تحقيقات، توسعه و ساخت و ساز مسكن در نظر گرفته نشده است. همين موضوع حدود يك سوم از بودجه وزارت دفاع را نيز به خود اختصاص ميدهد.
اما سوال اصلي اينجاست كه چگونه وزارت دفاع ميتواند كارآمدتر شود. بسياري پيشنهاد ميدهند كه در گام اول وزارت دفاع بايد نيروي كار غيرنظامي خود را كاهش دهد چرا كه طي يك دهه گذشته نيروي كار غيرنظامي امريكا نزديك به صدهزار نفر افزايش داشته است.
در گام دوم بايد هزينه پرداخت مزايا به هر سرباز را نيز كاهش دهد. همچنين در مهمترين مورد بايد پايگاههاي نظامي بيمورد در امريكا تعطيل شوند. بر مبناي تخمينهاي وزارت دفاع حدود 21درصد از فضا و امكانات پايگاههاي امريكايي اضافه برسازمان مشغول فعاليت هستند.
تاكنون كنگره در بودجه اين اجازه را نداده كه پايگاههاي نظامي امريكا تعطيل شود. قانون بودجه نظامي سال 2013 راه تعطيلي پايگاههاي نظامي را مسدود كرده است. از طرفي تمايلي براي مقامهاي سياسي انتخابي براي تعطيلي پايگاههاي ايالتي وجود ندارد چرا كه تعطيلي پايگاهها به معني تعطيلي مشاغل محلي است كه بر مبناي اين پايگاهها ايجاد شده است. در عوض پنتاگون بايد ميزان سربازها را كاهش دهد تا بتواند مخارج اين پايگاهها را تامين كند.
از طرفي ديگر كنگره هيچ تمايلي ندارد كه به وزارت دفاع اجازه دهد هزينههايي مانند مزاياي بهداشتي نظاميان و رشد دستمزدهاي آنها را كاهش دهد. در دوره اوباما تلاش شد تا هزينههاي نظامي ايالات متحده كاهش پيدا كند اما كنگره معتقد بود كه اين كاهش هزينهها امنيت ملي امريكا را به خطر مياندازد. آنها نگران كاهش حدود صدهزار سرباز امريكايي و بسته شدن پايگاههاي نظامي داخلي و برخي پروژههاي تسليحاتي بودند چرا كه كم شدن اينها همگي ممكن است درآمد ايالتها را نيز كاهش دهد. به همين دليل قانونگذاران 180 ميليارد دلار به بودجه نظامي سالهاي 2018 و 2019 اضافه كردند كه چنين اتفاقي رخ ندهد. واقعيت آن است كه بودجه نظامي امريكا چهار برابر بودجه نظامي چين با 228 ميليارد دلار است. اين بودجه همچنين 10 برابر بيشتر از بودجه نظامي روسيه است كه تنها 69 ميليارد دلار است.
اين حجم از افزايش بودجه نظامي امريكا موجب شده كه متحدين هزينههاي دفاعي و نظامي خود را كاهش دهند. همچنين كسري بودجه ايالات متحده نيز روز به روز افزايش مييابد اما هيچ راه واقعبينانهاي براي كاهش هزينههاي دفاعي امريكا در حال حاضر وجود ندارد و اين در حالي است كه ايالات متحده در طول ساليان گذشته بيش از اينكه روي توسعه تسليحات و تجهيزات خود تمركز كند بيشتر روي تامين هزينههاي جاري خود تمركز كرده و اين در حالي است كه دو رقيب او يعني چين و روسيه با هزينهاي به مراتب كمتر بيشترين خروجي را ارايه ميدهند و روز به روز در حال توسعه توانمندي نظامي خود هستند زيرا هزينهها با خروجي منطبق است و اين در حالي است كه در امريكا هزينهها و خروجي هيچ انطباقي با يكديگر ندارند.
بودجه 2020
اعداد و ارقام هزينههاي نظامي امريكا در حال حيرتآور شدن است. براي سال 2020 بودجه نظامي امريكا 738 ميليارد دلار در نظر گرفته شده است؛ رقمي حيرتآور كه بخش عملياتهاي نظامي امريكا در خارج از مرزها با يك افزايش قابل توجه مواجه شده است. اين در حالي است كه هزينههاي غيرنظامي امريكا در بودجه 2020 تنها 632 ميليارد دلار در نظر گرفته شده است. اين بودجه به اين معنا است كه ارتش 738 ميليارد دلار بودجه دريافت ميكند و مجموعه آموزش و پرورش، بهداشت عمومي، تحقيقات علمي، حفاظت از محيط زيست، مسكن، توسعه اقتصاد محلي، كهنهسربازان، دادگاههاي فدرال، وزارت امورخارجه و ساير موارد در رديف بودجه امريكا تنها 632 ميليارد دلار بودجه دريافت ميكنند.
طبق برآوردي كه سايت nationalpriorities ارايه داده است از ميزان 738 ميليارد دلار بيش از 300 ميليارد دلار آن از طريق قراردادهاي پرسود پنتاگون به شركتها هزينه ميشود. تقريبا 150 ميليارد دلار آن براي حفظ 800 پايگاه نظامي خارجي كه كماكان نمادي از تجاوز و جنگهاي بيمعني محسوب ميشوند اختصاص خواهد يافت. تقريبا 66 ميليارد دلار به سمت جنگهاي بيپايان سوق پيدا ميكند و اين ليست كماكان ادامه پيدا كند. طبق ادعاي اين سايت امريكا ميتواند بهطور قطع 350 ميليارد دلار از اين بودجه را كاهش دهد تا در اولويتهاي ديگر مانند مراقبتهاي بهداشتي، تغييرات آب و هوايي يا ايجاد شغل و سرمايهگذاري مجدد هزينه شود. اما به نظر ميرسد سياستمداران امريكايي هنوز به اين نتيجه نرسيدهاند كه ميتوان اين هزينه را كاهش داد و بسياري آن را معامله استيون منوشين وزير خزانهداري با نانسي پلوسي رييس مجلس نمايندگان دانستند. البته تنها ايلهان عمر بود كه طي اظهاراتي نسبت به اين بودجه نقد جدي داشت و گفت نميتوانم با وجداني آسوده از اين لايحه حمايت و تاييد كنم تا اين پول در جنگهاي بيپايان هزينه شود و ميلياردها دلار به پيمانكاران پنتاگون پرداخت شود. او در ادامه گفت ما نبايد براي دستيابي به صلح و رفاه در خانه، ساير كشورها را بيثبات كنيم. وقت آن است كه بودجه پنتاگون را كاهش دهيم و روي هرچيزي كه امريكا بهشدت آن را نياز دارد سرمايهگذاري مجدد انجام دهيم. مشاغل خوب، انرژي پاك، مراقبتهاي بهداشتي و دسترسي به آموزشي براي همه از جمله اين موارد است كه ميتوان به جاي بودجه نظامي براي آنها هزينه كرد.
هزينه نظاميگري بر مبناي توليد ناخالص ملي
بهطور معمول هزينه نظامي كشورها بر مبناي توليد ناخالص ملي آنها سنجيده ميشود و نشان ميدهد تا چه حد در دنيا به موضوع نظاميگري اهميت داده ميشود و كشورها به دنبال جاهطلبيهاي نظامي هستند. براساس دادههايي كه موسسه صلح سوئد در خصوص هزينههاي نظاميگري جهان در سال 2018 ارايه داده است، هزينهها با افزايش 2.6درصد مواجه بوده و رقم كل هزينههاي نظامي جهان در سال 2018 به 1.8 تريليون دلار رسيده است كه اين بالاترين سطح از سال 1988 تا به امروز به حساب ميآيد كه از آن زمان هزينههاي نظامي جهان حدود 76 درصد رشد داشته است. به نوشته نشريه فوربس با توجه به برنامههاي جديد تسليحاتي امريكا تحت مديريت ترامپ هزينههاي ارتش امريكا براي نخستينبار پس از هفت سال رشد كرد و به رقم 649 ميليارد دلار رسيد؛ رقمي كه با بودجه هيچ كشور ديگري مطابقت ندارد. چين به عنوان دومين كشور براي بيست و چهارمين سال پياپي هزينه نظامي خود را افزايش داد و در سال 2018، 250 ميليارد دلار براي نيروهاي مسلح خود هزينه كرد. اين رقم تقريبا ده برابر بودجه نظامي اين كشور در سال 1994 است. سومين كشور عربستان سعودي است كه تخمين زده ميشود حدود 68 ميليارد دلار براي ارتش خود هزينه كرده است. هند با 67 و فرانسه با 64 ميليارد دلار در جايگاههاي بعدي قرار دارند. اما وقتي كه بودجه نظامي كشورها را بر مبناي توليد ناخالص ملي نگاه ميكنيم وضعيت كاملا متفاوت خواهد بود.
عربستان سعودي اگرچه هزينه نظامي خود را 4.6 ميليارد دلار به نسبت سال گذشته ميلادي كاهش داده اما هنوز هم 8.8 درصد از توليد ناخالص داخلي خود را به بودجه نظامي اختصاص داده و در جايگاه اول قرار گرفته است كه اين بالاترين سهم در ميان كشورهايي است كه موسسه صلح سوئد آنها را بررسي كرده است. از طرفي اگرچه امريكا 649 ميليارد دلار صرف هزينه نظامي خود كرده اما تنها 3.2درصد از توليد ناخالص داخلي خود را به اين موضوع اختصاص داده است و روسيه نيز اگرچه هزينههاي خود را تا حدي افزايش داده اما 3.9درصد از توليد ناخالص داخلي خود را به بودجه نظامي اختصاص داده است. از سوي ديگر آلمان تنها 1.2 درصد از توليد ناخالص داخلي خود را به بودجه نظامي اختصاص داده؛ موضوعي كه بارها مورد انتقاد دونالد ترامپ بوده است چرا كه آلمان تمايلي براي افزايش بودجه نظامي خود ندارد. ناتو از همه اعضاي خود خواسته 2درصد از توليد ناخالص داخلي خود را به بودجه دفاعي اختصاص دهند و تاكنون تنها شش دولت اروپايي بالاتر از اين سطح قرار گرفتهاند.