سياست خارجي نظامي امريكا
در دوره جديد بسياري بر اين عقيده هستند كه سياست خارجي امريكا بهشدت نظامي شده است. حضور نظامي امريكا در خاورميانه پررنگتر شده است هرچند كه عنوان ميكند قصد هيچگونه مداخله نظامي در هيچ كشوري را ندارد اما از نوع رويكرد او و تيم امنيت ملي كنوني امريكا هر لحظه بوي جنگ به مشام ميرسد. هرچند ايالات متحده در استراتژي دفاع ملي سال 2018 خود عنوان كرده بود كه ارتش ايالات متحده بنا دارد روي رقابت با قدرتهاي بزرگ تمركز كند اما كماكان ردپاي حضور امريكا در خاورميانه نسبتا ثابت و تا حد زيادي دايمي است. به نوشته سايت تحليلي- خبري americanconservative شرايط با گذشته هيچ تفاوتي نكرده و تنها چيزي كه تغيير كرده تلاشهاي غيرنظامي امريكا بسيار كاهش پيدا كرده، چرا كه در دولتهاي قبلي امريكا فعاليتهاي ديپلماتيك امريكا حضور نظامي را همراهي و حمايت ميكرد. دولت ترامپ صندليهاي خالي بسيار زيادي در جايگاههاي غيرنظامي و كليدي دارد كه براي مدت طولاني است كه هنوز تكميل نشده است. برنامههاي كمكرساني كاهش يافته و روابط شخصي سطح بالا و پر هزينه جاي خود را به تمركز روي گسترش روابط همهجانبه داده است.
دنيل بن نعيم و ميكاييل وليد هنا هر دو از كارشناسان حوزه خاورميانه بر اين عقيده هستند ادعاي اينكه ترامپ در حال عقبنشيني از منطقه است، كاملا در حد حرف است. بياعتنايي دولت امريكا به ديپلماسي حدود دو و نيم سال غير ممكن به نظر ميرسيد اما آنها اين كار را كم و بيش انجام دادند و با اعزام نيروهاي نظامي جديد به ماموريتهايي كه به ارث برده بودند ادامه دادند. آنچه در عمل اتفاق افتاد اين است كه ايالات متحده درگير در امور منطقه شد اما دخالت دولت بيشتر به سمت ارتش گرايش پيدا كرده است. آنچه واقعيت دارد اين است كه سياست خارجي حال حاضر امريكا بيش از حد نظامي شده است و اين مساله يك مشكل بد را بدتر ميكند. اين دو كارشناس در مقاله خود ادامه ميدهند اين رويكرد، مساله وابستگي طولاني مدت و بيش از حد امريكا به ارتش به عنوان ابزار اصلي سياست خارجي ايالات متحده در خاورميانه را بيشتر از گذشته ميكند. چنين رويكردي حتي بهترين ديپلماتها را در برابر رهبران خاورميانه در شرايط ضعف قرار ميدهد چرا كه آنها به خوبي ميدانند كه تضادهاي جدي بين فرماندهان نظامي با موقعيت قوي و ديپلماتهايي با موقعيت ضعيف وجود دارد. از همين رو تاثيرگذاري ديپلماتها در منطقه كاهش مييابد و دسترسي آنها به قدرت چانهزني كمتر ميشود و مقامهاي نظامي و اطلاعاتي به عنوان تنها بازيگر موثر ايالات متحده در منطقه معرفي ميشوند.
در طول دو سال گذشته نه تنها حضور نظامي ايالات متحده در منطقه كاهش پيدا نكرده بلكه در مواردي شاهد افزايش آن نيز بودهايم. پس در چنين شرايطي چگونه برخي صحبت از عقبنشيني امريكا از منطقه ميكنند. كشورهايي كه در گذشته تحت حمايت امريكا بودند و حتي مشتري تسليحاتي امريكا هستند چندان به اين صحبتها در خصوص خروج امريكا از منطقه توجهي ندارند. آنها بهشدت نسبت به ترك احتمالي منطقه از سوي امريكا هشدار ميدهند. در حال حاضر دستور كار امريكا فشار آوردن به كشورهاي تحت حمايت براي دريافت پول بيشتر از آنها است. ايالات متحده با تهديد خروج از منطقه سعي ميكند پول بيشتري از اين كشورها دريافت كند. در داخل نيز حاميان دونالد ترامپ در تلاش هستند كه وانمود كنند امريكا در حال ترك خاورميانه است تا به نوعي وجهه رييسجمهور و شعاري كه در دوره انتخابات رياستجمهوري داده حفظ شود. از همين رو در ظاهر امريكا قصد خروج از منطقه را دارد اما در عمل چنين اتفاقي رخ نداده در صورتي كه به صورت دايمي عنوان ميشود امريكا در حال خروج از خاورميانه است و اين در حالي است كه تقريبا هيچ چيزي تغيير نكرده و دونالد ترامپ عملا به خاطر كارهايي كه انجام نداده به آنها افتخار ميكند و به رفتارها و اقدامات خود ارزش اسمي و نه واقعي ميگذارد.
در يك تعريف ساده درگيري نظامي ايالات متحده در خاورميانه تحت رهبري دونالد ترامپ تا حد زيادي بدون تغيير است. دونالد ترامپ بيشتر در منطقه تعهدات خود را كاهش داده و به جاي خلع سلاح منطقه بيشتر به دنبال فروش اسلحه بوده است و به نوعي كشورهاي منطقه را به خريد اسلحه از امريكا تشويق كرده و براي اين كار احساسات ضد ايراني اعراب را نيز تحريك و شكافها را نيز عميقتر كرده است. اين دقيقا برعكس آن چيزي است كه بايد در اصل رخ ميداد و در اينجا به جاي تقويت حوزه ديپلماسي و سياست خارجي تنها بخش فروش اسلحه و نظاميگري افزايش يافته است و بهتر است به جاي خروج امريكا از منطقه بگوييم كاهش تعهدات امريكا در منطقه اتفاق افتاده است.