بغض بيانتها
رضا اصفهاني
روزهاي آخر اسفند صدايش حس نوستالژي نوروز را به نسل امروز يادآوري ميكند انگار فقط در زمان كوتاه بايد شنيده شود. فرهاد مهراد خواننده و موزيسين نامآشنا از دوران طلايي دهه ۵۰ كه برخلاف جريانهاي اصلي موسيقي آن دوره ماندگار شد، با علاقه و استعدادي كه از كودكي به يادگيري موسيقي داشت و در كانون خانواده حمايت شد در اول راه كارش در كوچيني با گروه بلك كتس ترانههاي انگليسي را كاور ميكرد. او از ابتدا اهميت مسووليت هنرمند متعهد را درك كرد و به نقل از دوستانش بيشتر دستمزد اجراي كارهايش را خرج گروه ميكرد. فرهاد با تفكري كه پول را آلودگي ميدانست قدم در اين راه گذاشت گرچه سخت. در سال ۱۳۴۸ مسعودكيميايي و اسفنديارمنفردزاده كه براي فيلم رضاموتوري در جستوجوي صداي متفاوت در موسيقي پاپ (معترضانه) بودند ، اجراي فرهاد و جنس خاص صدايش نظر آنها را جلب كرد و دري به سوي فعاليت هنري فرهاد گشوده شد و صدايش سرآغاز موجنو در موسيقي اجتماعي و اعتراضي شد. تاثيرپذيري فرهاد مهراد از شهيار قنبري (ترانهسرا) با مضمون اجتماعي، اسفنديار منفردزاده (آهنگساز) بعدتر با ذوق و نبوغ موسيقي كه از خود نشان داد افراد سرشناس ديگر مانند واروژان فقيد و شاملو همكاري كردن و آثاري چون، جمعه، خسته، گنجيشك، كودكانه... و در اقشار جامعه اعم دانشجو و روشنفكر جايگاهي پيدا كرد و هنوز هم بعد از مدتها آثار او ماندگار است، شخصيت هوشيار مهراد، تسلط و آگاهي به مسائل روز جامعه و اجتماعي او را در مسيري قرار داد كه هرگز نگذاشت دچار ابتذال شود. آوازخواني كه براي موفقيت تن به پلشتي و مطربي نداد، در اولين روزهاي انقلاب با موسيقي منفردزاده شعر وحدت از سياوش كسرايي را اجرا كرد و بسيار تاثيرگذار اما ديري نگذشت با تمام ناملايمتها تا مدت زيادي كنار گذاشته شد و بيصدا و بيحاشيه در وطن ماند و سكوت كرد تا تنها توانست يك كنسرت و يك آلبوم منتشر كند.