قدمهاي عقبتر مسوولان
نيوشا طبيبي
يك- حيوانات همسايگان و شركاي ما در زمين هستند. آنها به اندازه ما حق دارند كه از مواهب آفرينش بهرهمند باشند. ما بر پايه آموزههاي اخلاقي ديني و انساني و با هر معياري كه بسنجيم، موظف هستيم از گونههاي ديگر حيات مراقبت كنيم. آزار رساندن به حيوانات و تنگ كردن فضاي حياتي آنها با از بين بردن زيستگاهها و آلودن طبيعت، گناهي است كه نهايتا ضررش متوجه كل بشريت و همه موجودات زنده روي كره زمين ميشود. امروز به مدد شبكههاي متعدد اطلاعرساني اكثريت مردم به دليل حفاظت از محيط زيست و رعايت حقوق حيوانات واقف هستند و تكرار آن لزومي ندارد، آدم متمدن و مقيد به اخلاق در اين روزگار دست به آزار حيوانات نميبرد.
دو - حساسيتي كه در بين مردم در مقابل خبر آزار و اذيت حيوانات به وجود آمده-و البته ماحصل كار چندين و چند ساله گروههاي محيط زيستي است- امري مبارك است كه آثار آن امروز پديدار شده و بسياري از گونهها در سايه اين توجه و حساسيت از خطر شكار بيرويه مصون ماندهاند.
متاسفانه حركت سازمان متولي محيط زيست ايران در دوره مديريت آقاي كلانتري بسيار عقبتر از آگاهي و اقدامات مردم است و معمولا تصميمات و كارهاي آن در بسياري از موارد نه تنها گرهي از مشكلات محيط زيست ايران نگشوده بلكه اثرات مخرب و خطرناكي هم به جا گذاشته است. كارنامه اين سازمان در موارد متعدد غيرشفاف و حتي مشكوك بوده: طرح بايوجمي تالاب انزلي، سد لاسك،
شبه جزيره ميانكاله، حمايت از تراريختهها و فروش مجوز شكار گونههاي در خطر به خارجيها از صدها موردي هستند كه كارنامه اين سازمان را لكهدار كردهاند.جاي تاسف است كه دو سازمان بسيار مهم حفاظت از محيط زيست و ميراث فرهنگي كشور معمولا به دست روسايي سپرده ميشوند كه نه تخصص و نه علاقهاي به موضوع وظيفه سازمان تحت رياست خود دارند. اين دو سازمان حافظ ميراث ملي ايران هستند و...
از اين منظر وظيفهاي بسيار خطير بر دوش دارند (ميراث فرهنگي اكنون با همان رييس پيشين غيرفرهنگي در حال تبديل شدن به وزارتخانه است).
سه - موج حساسيت و توجه به حيوانات در جهان افزايش يافته و سرمايهداري بلافاصله راههاي كسب درآمد را در اين موضوع جسته و به كار گرفته است. بازاري كه در چند سال اخير گشوده شده و سود چند صد ميلياردي را براي شركتهاي جهاني به همراه داشته، بازار جهاني نگهداري از حيوانات خانگي است. اين سوداگري از وحشيانهترين و ضداخلاقيترين گونههاي تجارت است كه ظاهري مهربانانه و انساني به خود گرفته. تجارت موجودات زنده ديگر و نگهداري و جابهجايي آنها با شرايط بسيار سخت، عملي به شدت سنگدلانه و غيرانساني و غيراخلاقي است. رسانههاي سرمايهداري در موضوع ارزش نگهداري از حيوانات برنامهسازي ميكنند و شعب فارسي زبان آنها- مثل من و تو- به تكرار برنامههاي آنها ميپردازند تا بازار گشوده بماند.
شركتهاي بزرگ توليدكننده غذاي حيوانات با همكاري شبكهاي از دامپزشكان و كلينيكها در سطح جهان، رژيم غذايي حيوانات خانگي را تغيير داده و از اين راه سود هنگفتي نصيب خود كردهاند. در اين غذاها موادي به كار ميرود كه پس از مدتي حيوان به خوردن آنها معتاد شده و از خوردن خوراك تازه و طبيعي امتناع ميكند. عقيمسازي گسترده گونههاي با ارزش حيوانات خانگي هم راه ديگري براي حفظ بازار انحصاري خريد و فروش موجودات زنده است. موج سانتيمانتاليسم و هيجان نگهداري از حيوانات خانگي به كشور ما هم رسيد و سوداگران با واردات گسترده خوراك و وسايل و گونههاي مختلف جانوري ضرر بزرگي به كشور رسانده و ميرسانند. گونههاي مختلف حيواني و گياهي كه به قصد تجارت وارد كشور ميشوند، ممكن است تطابقي با اقليم ما نداشته باشند يا رهاسازي آنها موجب خسارت به طبيعت ايران شود مانند اتفاقي كه درباره لاكپشتهاي چيني، بامبوهاي وارداتي و ماهي تيلاپيا و هزاران گونه ديگر افتاد. از سوي ديگر گونههاي وارداتي با سختي فراوان به ايران ميرسند. از اين گونهها بارها و بارها توله گرفته ميشود و در شرايطي وحشتناك نگهداري ميشوند.بسياري از خانوادهها تحت تاثير مد روز و معمولا اصرار فرزندان، اقدام به خريداري سگ و گربه و حيوانات ديگر با قيمتهاي هنگفت ميكنند. تصور اوليه از اين حيوانات، نوعي اسباببازي زنده است. كمي بعد كه فرزند خانواده از اسباببازي زنده خود خسته ميشود و پدر و مادر هم درگير دشواريهاي نگهداري از حيوان ميشوند، آنها رها يا به باغ و ويلاها منتقل شده و در شرايط غيرطبيعي و سخت قرار ميگيرند.
چهار- كساني كه علاقهمند به حيوانات و به سرپرستي گرفتن آنها هستند نبايد به هيچ روي به دام اين سوداگري غيراخلاقي و غيرانساني بيفتند. پول دادن بابت موجود زندهاي به جز دام و اسب و استر، كار زنندهاي است كه تفاوتي با بردهداري ندارد. علاقهمندان ميتوانند حيوان بيسرپرست و نيازمندي را پناه دهند يا به پناهگاههايي كه براي نگهداري سگها وگربهها ايجاد شده، بروند و كمك كنند.