كفايت و ماجري سيل در اهواز
ميترا بخشيزاده
كفايت دانشآموزي از محله عين دوي اهواز. جايي كه سيل امسال، كلكسيون بدبختي مردمانش را كامل كرد. وسط تابستان بود كه براي كلاس خصوصي تماس گرفت، چرا كه بعد از عيد خانهبهدوشي ناشي از سيل، مجال حضور در كلاسها را به آنها نداده بود. وقتي هزينه را متوجه شد هيجان صدايش فروكش كرد. آدرس را كه پرسيد مطمئن شد كه براي خواندن فيزيك نميتواند اين مسير را تا خانه من بيايد. تلفن كه قطع شد ذهنم درگير روزهاي پرالتهاب بحران سيل شد و انسانهايي كه زندگيشان را به آبهاي روان سپردند. تب پيگيري مسوولان بعد از يك ماه خوابيد و اهالي روستاهاي زيادي كه حالا بيخانمان و بيكار شده بودند، با حجمي از مشكلات بايد دست و پنجه نرم ميكردند. خيلي زود قصه سيل خوزستان از امدادرساني واقعي به موضوع جذاب همايشها و جشنوارههاي عكاسي تبديل شد. هر عكسي كه روايت دردناكتري را نمايش داده بود مورد تمجيد قرار ميگرفت! و پرونده سيلزدگان با نقد همين عكسها و ژستهاي فرهنگي در ذهن مردم و مسوولان بسته شد. فورا با مدرسه تماس گرفتم و برنامه يك كلاس را هماهنگ كردم. كفايت باعث شد كه تعداد زيادي از بازماندگان از امتحان خردادماه، اين روزها سر كلاس فيزيك حاضر شوند. زن بسيار جوان با دو فرزند كه با وجود تصورم استعداد عجيبي در فيزيك داشت، ميل به يادگيري بيش از سطح كتاب و كنجكاوي او مرا شگفتزده كرد. آنچه از شكاف هستهاي و فرآيندهاي زنجيرهاي برايش جالب بود و چقدر قشنگ به آمار و اخبار رسانهها در اين مورد گوش داده بود. الحق كه در اين زمانه سانتيمانتاليسم زده، كمتر زني در حاشيه شهر اينقدر دقيق پيگير اخبار سياسي و مسائل مهم كشور ميشود. معادلات و فرمولهاي فيزيك را بهتر از هر دانشآموز روزانهاي در كمترين زمان ممكن ياد گرفت.
امروز كفايت و هممحلهايهايش امتحان فيزيك دادند. او از پس آزمون به خوبي برآمده و بيصبرانه منتظر اعلام نتايج است تا بتواند امسال در كنكور شركت كند. اميد به زندگي و اشتياق به آموختن علم در او بسيار ستودني است و من براي تمام زنان سرزمينم آرزو ميكنم كه مثل كفايت به آينده اميدوارانه فكر كنند.