نظام و عملكرد صداوسيما
طيبه سياووشي
علي مطهري، نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي اخيرا طي يادداشتي مستند اتم را به گاندو دوم تشبيه كرده است؛ تشبيهي كه به عقيده نگارنده صحيح است و البته بجا. اما پرسش اينجاست كه چرا رايزنيها با صداوسيما و مسوولان اين دستگاه راه به جايي نميبرد. هرچند كه از ابتدا نيز انتظار آن را نداشتيم كه با اين توصيهها اوضاع رنگي دگر به خود گيرد ولي همچنان اميد ما آن است كه مسوولان اين دستگاه نيز براي ذرهاي هم كه شده در لحظه و مكاني مشخص به ياد منافع و مصالح ملي افتاده و آن را در اولويت اقدامات خود قرار دهند. امروز در كوچه و بازار از خود ميپرسند كه مگر ميشود دستگاهي به اين شكل به ديپلماتي هموطن خود آسيب و ضربه بزند، در حالي كه آنان همواره مورد تاييد عاليترين مقامات جمهوري اسلامي به ويژه رهبري قرار گرفتهاند.
امروز شرايط به گونهاي است كه تقريبا همه فعالان سياسي و اقتصادي بر اين مهم واقفند كه بهبود در اقتصاد ايران و ايجاد گشايش در اقتصاد كلان جمهوري اسلامي ارتباطي مستقيم و غيرقابل انكار با عرصه ديپلماسي و سياست خارجي دارد و همين موضوع به تنهايي گواهي بر لزوم حمايت همهجانبه از تيم مذاكرهكننده و ديپلماتهاي آنان است بنابراين اتهامزني از سوي دستگاههايي چون صداوسيما و برخي افراد و جناحهاي سياسي به عقيده نگارنده در بهترين حالت چيزي نيست جز يك كجسليقگي سياسي؛ كجسليقگياي كه سبب شده امروز عملا اين دستگاه و آن افراد به بيراهه روند. جامعه ايران در شرايط كنوني شاهد تقابل دو ديدگاه با يكديگر است ولي نكته قابل تامل اتهاماتي است كه يك جناح به ديگري ميزند. جناح نخست صراحتا جناح و ديدگاه سياسي مقابل خود را به خيانت متهم ميكند كه امريست غيرقابل پذيرش. اتفاقي كه در مستند داستان اتم نيز رخ ميدهد و سازندگان جزييات وقايع را همانطور كه ميخواهند، روايت ميكنند. شايد آنچه اين افراد بايد بيشتر به آن توجه كنند همان حضور تمام مسوولان و مردم ايران با هرجناح و ديدگاه سياسي در يك كشتي است؛ كشتياي كه كاش هرگز سوراخ نشود ولي اگر چنين شد، همه باهم غرق شده و در آب فرو خواهيم شد. مشكل آن است كه اين جناح سياسي خود را معتقدتر و البته انقلابيتر از جناح مقابل ميداند و به همين واسطه اظهارات يا در كلامي صحيحتر، اتهاماتي را عليه ديگران كه به هر دليلي ديدگاهي مخالف با عقيده آنان دارند، مطرح ميكنند كه بيشتر از سوي رسانههاي خارج از كشور مطرح ميشود. نكته جالب اينكه اين مستند با لحني تهديدآميز تمام افرادي كه از قضا مخالفتي با ديدگاه سازندگان اين مستند و حاميانش را دارند خطاب قرار ميدهد و معتقد است كه تمامي حاميان ديپلماتهاي ايراني، خائن به نظام محسوب ميشوند. اين مستند در بخشهايي به ماجراي لوايح در ارتباط با گروه ويژه اقدام مالي يا همان FATF نيز اشاره ميكند و عملا سعي در ارايه پيامي به آنان دارد ولي نگارنده معتقد است كه اين افراد نميتوانند تصميمگيرنده باشند چراكه اتخاذ تصميم در چنين مباحث با اهميت و كلاني بر عهده نهادهايي مشخص همچون مجمع تشخيص مصلحت نظام است و سطوح عالي كشور درباره آن به بحث و بررسي خواهند نشست، همچون مذاكراتي كه وزير امور خارجه جمهوري اسلامي انجام ميدهد؛ مذاكراتي كه قطعا با عاليترين سطوح نظام هماهنگ شده است. اينكه به نوعي همه را تهديد ميكرد كه همراستا هستند با دستگاه ديپلماسي و همه خائن به نظام هستيد ولي بحث اين است كه معتقدم اين افراد نميتوانند تصميمگيرنده در اين مباحث باشند و خط فكري براي مجمع تشخيص مصلحت نظام ترسيم كنند چون اين تصميمها تابع تصميمگيري جمعي در سطح عالي كشور است همانطور كه مذاكرات ظريف نيز چنين شرايطي دارد.