ماليات، حق شهروندي و توسعه
نيوشا طبيبي
برخي مشكلات گويي چاره و درماني ندارند. گاه رفع برخي معضلات آنقدر پيچيده ميشود كه دستگاههاي مسوول ترجيح ميدهند ناهنجاري را نديده بگيرند و از خير آن بگذرند. تا پيش از اين چند ماه اخير روال چنين بود كه با آمدن مديري جديد، هياهويي به پا و دستورات غليظ و شديدي براي حل مشكلات صادر ميشد. معمولا قصور و كاستيها را ناشي از سوءتدبير و كارنابلدي و مشكلات ديگر گروه قبلي نشان ميدادند و صحبت از آغاز فصل جديدي از تحول و تغيير و بهينهسازي ميكردند اما يكي، دو ماه بعد كار به همان روال سابق برميگشت. علت هم معمولا اين بود كه برخي مسوولان با مالانديشي و نگاهي به انتخابات پيش رو، از ناراضي كردن بخشي از رايدهندگان احتمالي، اصراري بر اجراي قوانين نداشتند. مثلا در موضوع اخذ ماليات از صنوف مختلف گويي يك تعارف و رودربايستي با اقشار تاثيرگذار و قدرتمند جامعه برقرار بود. در حالي كه ماليات حقوقبگيران مستقيما و فوري و پيش از پرداخت به وظيفهبگير كسر ميشود، پزشكان و وكلا و البته بازيگران سينما- كه هر سه از اقشار پردرآمد جامعه هستند- در حاشيه امني قرار گرفته بودند، چون كمتر مديري حاضر بود با اين صنوف قدرتمند و موثر رو در رو شود.
پزشكان به بهانه بروز بياعتمادي و بدبيني مردم (بيماران) نسبت به صنف درماني، از دولت ميخواهند كه به مباحث مربوط به شفافسازي درآمدهاي آنان و اخذ ماليات از درآمد پايان داده شود. اما واقعيت اين است كه مردم به پزشك دست پاكي كه سهم تكليفي قانوني خود را از درآمدهاي ملي پرداخت ميكند و چيزي براي پنهان كردن ندارد، اطمينان بيشتري ميكنند.
در موضوع ماليات بر درآمدهاي سينمايي، همه اصناف سينمايي به طور شفاف بايد درآمدهاي خود را اظهار كنند. اما بازيگراني كه درآمدهاي ميلياردي هم داشتهاند تاكنون در سايه قرار گرفتهاند. زمزمههايي براي برقراري ماليات بردرآمد آنها و شفافسازي دريافتيها به گوش ميرسد كه منجر به واكنش بعضي اعضاي اين صنف شده. يكي از محترمين و معمرين بازيگري در چند مصاحبه به طرح اين مبحث اعتراض و البته قلب واقعيت فرموده: «در هيچ جاي جهان از (بازيگر) نميپرسند كه چقدر درآمد داري؟- در كشورهاي پيشرفته البته- چون او ميتونه به راحتي بگه به شما چه ربطي داره؟!» البته ميدانيم كه در كشورهاي پيشرفتهاي كه احتمالا منظور نظر جناب بازيگر بزرگوار هستند، شفافيت درآمد و صدالبته ميزان پرداخت ماليات دقيقا رصد و گريز از پاسخگويي و پرداخت ماليات و پنهانكاري در اين مقوله از جرايم جنايي محسوب ميشوند و موجب تنبيه جزايي هستند. پس طلب پرداخت ماليات و شفافسازي درآمد بازيگران محترم، اتفاقا مطالبهاي مدرن و پيشرفته است و دامن زدن به هرج و مرج و نپرداختن ماليات عملي غيرمتمدنانه و به دور از شأن و شخصيت شهروندي فرهنگي و الگو است.
استاد محترم فرمودهاند: «دستمزد نجومي هر بازيگري را بگوييد به اندازه پر مگس اختلاسهايي كه انجام شده هم نميشود.»، البته كه اين قياس مناسبي نيست. آيا قرار است به دليل تخلف و خيانت عدهاي و به اين بهانه وظايف و تكاليف شهروندي خود را ترك كنيم؟ حالا كه عدهاي ميدزدند و اختلاس ميكنند ما چرا بايد سهم ماليات خود را پرداخت كنيم؟
در اين مقوله نبايد فقط به بازيگران پردرآمد سينما توجه كرد، قطعا رسيدگي به درآمدهاي كلان خوانندگان پاپ و كنسرتگذاران و بازيكنان فوتبال و اخذ ماليات از آنان بايد در دستور كار قرار گيرد. پرداخت ماليات، حق شهروندي ايجاد ميكند. از زماني كه هر فرد، ماليات تكليفي خود را به عنوان سهمي از درآمد ملي پرداخت ميكند، خود به خود حق دارد درباره چگونگي هزينهكرد آن از دولت سوال كند. پس اگر به دموكراسي و پيشرفت و توسعه دلبستگي داريم، ماليات دادن از اولين گامها اين راه است. اميد است كاري كه در اخذ ماليات بردرآمد آغاز شده و تمام سازمانهاي ذيربط بهويژه قوه قضاييه در اجراي دقيق و قاطعانه آن همراه شدهاند، ادامه يابد و با تغيير مديريتها يا دور و نزديك شدن به زمان انتخابات تغييري در اجراي آن داده نشود.
فشارها و مقاومتها در اين مسير طبيعي هستند اما اگر در كنار اجراي دقيق موازين قانوني، اطلاعرساني گستردهاي براي نشر و تعميق فرهنگ پرداخت ماليات و نقش آن در شكوفايي و توسعه ملي انجام شود، بسا افرادي كه از مخالفان اخذ ماليات هستند به جرگه مدافعان آن بپيوندند.