ادامه از صفحه اول
موضع احتمالا مثبت ترامپ
دهها هزار نظامي به آنجا آمدند، هزاران ميليارد دلار هزينه شده است. برنامه حضور در افغانستان نيز «عمليات بلندمدت آزادي» نامگذاري شده بود! بيش از 40 كشور به همراه ناتو و امريكا در اين عمليات شركت كردند. نتيجه پس از 18 سال چه شده است؟ تاكنون دهها هزار نفر كشته و دهها برابر نيز مجروح و مصدوم شدهاند! امريكا آماده خارج كردن نيروهايش است بدون اينكه مشكل افغانستان حل يا يك دولت قوي در آنجا مستقر شده باشد. برخي اطلاعات حاكي است كه تا حدود نيمي از خاك افغانستان در سيطره غير رسمي طالبان است. امريكاييها با طالبان وارد مذاكره شدهاند، ايران نيز در اينگونه اقدامات سكوت نكرده و منفعل نيست. جنگ داخلي تشديد شده كه تخفيف نيافته است. براي درك ابعاد خسارت جاني و تداوم آن كافي است به آخرين گزارش هيات ويژه سازمان ملل در امور افغانستان اشاره شود. بر اساس اين گزارش ميزان تلفات غيرنظاميان در ۹ ماهه نخست سال ۲۰۱۹ بالاترين سطح در پنج سال اخير بوده است. در اين ۹ ماه بيش از ۸۰۰۰ غيرنظامي در افغانستان كشته و زخمي شدهاند. در اين گزارش آمده است كه در ۹ ماهه نخست سال ۲۰۱۹، دو هزار و ۵۶۳ غيرنظامي [از جمله ۲۶۱ زن و ۶۳۱ كودك] كشته، و پنج هزار و ۶۷۶ غيرنظامي ديگر [از جمله ۶۶۲ زن و يك هزار و ۸۳۰ كودك] زخمي شدند. ۴۱ درصد مجموع اين تلفات را زنان و كودكان تشكيل ميدهند و عامل ۶۲ درصد تلفات غيرنظاميان، گروهاي مسلح مخالف دولت بودهاند. اين آمار، بالاترين شمار تلفاتي است كه در محدوده ۹ ماه از سال ۲۰۱۴ تاكنون ثبت شده است. هيچ چشماندازي براي كاهش اين خشونتها نيز وجود ندارد. در همين چند روز گذشته نيز طي يك حمله بيش از صد نفر از مردم عادي كشته و مجروح شدند. آزادي و دموكراسي در آنجا معناي روشني ندارد. تاكنون نتوانستهاند يك انتخابات بيدردسر برگزار كنند، مردم چنان نااميد شدهاند كه انتخابات اخير با مشاركت بسيار اندكي مواجه شد. مواضع ترامپ در اين زمينه به نسبت روشن است. وي در آخرين سخنان خود چنين استدلال كرد كه: در دوران اوباما نيم ميليون نفر در سوريه كشته شد. اما من با پيروزي سربازان امريكايي را از جنگهاي بي پايان و احمقانه خاورميانه بيرون ميكشم و شماتت ميشوم. من تنها كسي هستم كه براي امنيت سربازان و بازگرداندن آنها به خانه بعد از اين جنگهاي بيپايان و مضحك جنگيده و شماتت شده است. دموكراتها همواره به دنبال اين موضع بودند تا زماني كه من انجامش دادم. به نظر ميرسد كه ترامپ حداقل در اين يك مورد خاص صداقت دارد. بخش مهمي از بحران سوريه محصول دخالتهاي امريكا بود. البته بحرانهاي منطقه ريشههاي داخلي دارند ولي دخالت قدرتهاي خارجي نه تنها اين بحرانها را حل نميكند كه تشديد هم ميكند. 6 سال پيش بود كه اوباما با قاطعيت از بركناري اسد و ايجاد يك نظام دموكراتيك! در سوريه سخن ميگفت ولي اكنون اسد هست و امريكاييها رفتهاند و بخش مهمي از جمعيت سوريه يا آواره داخل كشورشان هستند يا آواره كشورهاي ديگر و هيچ چشمانداز روشني نيز از آينده اين كشور وجود ندارد. در اين ميان يك نكته مهم است. اگر دولتهاي منطقه خواهان عدم دخالت امريكا هستند. بايد بكوشند كه مسائل خود را با تسامح و همدلي بيشتري حل كنند و قدري خويشتنداري و گذشت پيشه كنند تا معلوم شود كه دخالت خارجي در منطقه عامل بيثباتي است و نه ثبات.
تجربه آزادي اقتصادي ؟
براي ارايه راهكارها بيشتر از اينكه بگوييم چه كنيم، بايد گفته شود چه نكنيم. آزادي اقتصادي عمدتا از جنس سلبي است. به اين مفهوم كه تقويت بستر قانوني حقوق مالكيت شخصي، كاستن از مقررات غيرضروري، استقلال بانك مركزي به اين معنا كه دخل و خرج دولت بر قدرت خريد مردم اثر نگذارد و از همه مهمتر كوچكتر شدن دولت به اين معنا كه هم از لحاظ ميزان دارايي و هم از لحاظ تاثير بر اقتصاد، قدرت دولت كم شود. اينها مجموعه اقداماتي است كه ميتواند بر آزادي اقتصادي اثرات مثبتي بگذارد. در پايان مجددا بر اين موضوع تاكيد ميكنم كه آزادي اقتصادي، آزادي در چارچوب قانون است و با ولنگاري تفاوت بسياري دارد. قانون خوب مادر آزادي است و بدون آن آزادي شكل نميگيرد. بايد چارچوب حداقلي مناسبي در كشور وجود داشته باشد تا افراد در سايه آن به كسب و كارهاي خود بپردازند.
فرصت مسكو و دمشق
اين موضوع ميتواند در ادامه در مورد سرنوشت ادلب كه در حال حاضر منطقه كاهش تنش با نظارت تركيه است و تقريبا در محاصره ارتش سوريه قرار دارد، اثرگذار باشد. بعد از 8 سال از آغاز بحران سوريه، همچنان در مناطق مختلف اين كشور، بازيگران مختلف با اهداف متفاوت نقش بازي ميكنند و در هر تحول تازه، پيچيدگيهاي بيشتري به اين بحران اضافه ميشود. به گمان من، هر اندازه كه بيشتر راهكارهاي سوري - سوري براي حل اين بحرانها ايجاد شود، ميتواند منافع بيشتري براي ساكنان اين مناطق داشته باشد. هر چند كه بازيگران خارجي هر يك علاقهمند هستند كه خودشان سكان رويدادها را در اختيار بگيرند، اما بهترين و مفيدترين راهكارها قطعا در گروي مذاكرات و توافقات سوريهاي - سوريهاي خواهد بود.