ادامه از صفحه اول
آموزههاي مدير آمدنيوز
بنابراين اشتباه مدير آمدنيوز در آمدن به عراق فقط محصول سادگي يا حماقت نيست، بلكه ناشي از جبر موقعيتي و ساختاري است كه در آن قرار گرفته بود. اين افراد و گروهها از ابتدا مسير نادرستي را طي ميكنند؛ مسيري كه در انتهاي آن وابستگي شديدي به قدرت خارجي پيدا كرده و قدرت و اعتبارشان به حمايت بيگانگان گره ميخورد و به مرحلهاي ميرسند كه براي بقا بايد دست به عمليات ريسكي و انتحاري بزنند. مشكل دوم نيز بيارتباط با مساله اول نيست. آمدنيوز در تله و توري گرفتار شد كه خودش آن را پهن كرده بود. كسي كه اخبار فيك و جعلي منتشر ميكند تا ديگران را فريب دهد، احتمالا كمكم خودش نيز به اينگونه اخبار باور ميكند و تحتتاثير اخبار دروغ و نيز فريبهاي اطلاعاتي قرار گرفته و در دام خودساخته گرفتار ميشود. چگونه ممكن است كه يك نفر گمان كند يك شركت مهم از طرف كشورهاي خارجي در عراق آماده است كه با او قرارداد مهم همكاري عليه ايران بسته و از او حمايت كنند؟ و فقط هم در عراق حاضر به گفتوگو و انعقاد قرارداد است! يا اينكه چگونه كسي در موقعيت سياسي او به اين نتيجه ميرسد كه ميتواند به ديدار آيتالله سيستاني برود يا... اصولا نفس اينكه يك نفر چون او گمان كند كه ميتواند وارد عراق شود و تحت پيشرفتهترين تدابير حفاظتي به مكان امني برده شود و پول بگيرد و قرارداد امضا كند، جز سادهلوحي محض چيز ديگري تلقي نميشود و اين نيست مگر محصول باورمندي به اخبار جعلي. سومين نكته مهم اين است كه او ظاهرا فاقد مشاور بوده است. ممكن نيست كه كسي با چند نفر مشورت كند و چنين تصميم عجيبي را بگيرد. همان اتفاقي كه در جريان رهبري مسعود رجوي در سازمان مجاهدين رخ داد و به مقام اولوهيت و بينياز از مشاور رسيد. مدير آمدنيوز احتمالا همچون رجوي، اطرافياني نداشته كه برايش كف بزنند؛ لذا به تنهايي به اين نتيجه رسيده بود كه در اوج فهم و شعور و كمالات قرار دارد و ارادهگرايانه وارد سياست ميشود. اين ساختارهاي رفتاري تبعات خاص خود را دارد چه براي مدير آمدنيوز چه براي مجاهدين خلق!
انتخابات و پولهاي كثيف
تا زماني كه براساس مر قانون و با تكيه بر 4 مرجع اعلام شده در قانون احراز صلاحيتها اتفاق نيفتد، نميتوان انتظار داشت نهادهاي ديگر نظام انتخاباتي به درستي كار كنند. تبعات چنين نظام انتخاباتي نيز احتمال بروز فساد مالي است، چراكه اغلب ميخواهند به هر قيمتي كه شده و حتي با استفاده از اهرم پولهاي كثيف به مجلس راه يابند. بنابراين مشكلات عديدهاي بر سر راه فرآيند برگزاري انتخابات به جز پولهاي كثيف وجود دارد كه بايد براي آن چارهجويي كرد. يكي از راهكارهاي زودبازده نيز تغيير روش شوراي نگهبان است. شايد نتوان در ماههاي باقي مانده به انتخابات به اصلاح قانون و تغيير شيوه نظارتي شوراي نگهبان دست يافت، اما با تغيير رفتار شوراي نگهبان و رفتن به اين سمت كه تنها با تكيه بر 4 مرجعي كه در قانون ذكر شده است، صلاحيت افراد بررسي شود، ميتوان هم مردم را به حضور در انتخابات دلگرم و هم با حضور بههم رساندن نخبگان ورود پولهاي كثيف به انتخابات را كمتر كرد.
تغييرات اقليمي
حدود 3.1 ميليون هكتار جنگل داريم: حدود1.8ميليون هكتار در شمال و 1.3 ميليون هكتار در ساير نواحي كشور. اگر سطحي كه تاج درختان 10% يا بيشتر ناحيه جنگلي را پوشانده باشد در نظر بگيريم حدود 1.1 ميليون هكتار جنگل در كل كشور داريم. در سال ۱۳۴۱ جنگلهاي ايران ملي شد. فقط طي سالهاي ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰، بيش از1.5 ميليون متر مكعب چوب از جنگلهاي شمال ايران برداشت شد. برآورد شده كه سالي ٦٣ هزار هكتار از جنگلها در ايران نابود ميشود. كشور استراليا در سال 2019 براي مقابله با عوارض گرم شدن زمين و كند كردن روند تغييرات اقليمي يك ميليارد درخت ميكارد. اين فرآيندي است كه در كشور ما هم ميتوان با احياي جنگلها آن را دنبال كرد. بر اساس گزارش سازمان هواشناسي كشور ميزان بارندگي در سال آبي جديد (98-97)، كه چهار برابر سال ماقبل (97-96) و دو برابر متوسط سالانه بوده است. در سال آبي 98-97 در خوزستان 555 ميليمتر (از اول مهر 97 تا 19 فروردين 98) بارش داشتيم (5 برابر سال آبي گذشته). اين مقدار در خوزستان 1071 ميليمتر (3.6 برابر سال آبي گذشته)، و در گلستان 588 ميليمتر (حدود 3 برابر سال آبي قبل) بوده است. 40 روستاي سوسنگرد و حميديه به ويژه در شرق و شمال سوسنگرد در محاصره سيل قرار گرفتند. با وجود آبگرفتگي در اين مناطق و تخليه شدن اكثر روستاهاي سوسنگر به دليل سيل، در كمتر از يك ماه و نيم پس از آن بسياري از مناطق استان خوزستان با كمبود آب مواجه هستند. تبخير شديد آب و از دست رفتن آب از جمله چالشهاي كشور در زمينه آب است. در سيلابهاي فروردين 98 مسيلهاي خشك شده پر آب شد و در اثر نفوذناپذير شدن كف اين رودهاي خشك، كه بخشهاي مهمي از آن با بتنريزي نفوذپذيري در آن به صفر رسيده، سيلابي شد و از اين رو در زمان وقوع سيل، در اين مسيلهاي قديمي طغيان مشاهده شد. نمونهاي از اين واقعه در ميكي از مسيلهاي جنوبي رود كارون در جنوب شهر اهواز – كوت عبدالله – طغيان موجب آبگرفتگي بخشهايي از شهرستان كارون شد. سابقه مسدودسازي مسيلهاي شهر تهران به زمان رضاشاه كه اقدام به توسعه شهرسازي در شمال خيابان انقلاب كنوني كرد به سالهاي 1312 به بعد ميرسد، مسيلها منحرف شدند، و عملا زهكشي كل دشت تهران به محدوده كانالهاي جواديه در شرق و كانال شهرآرا در غرب تهران منتقل شدند. معدود رودخانههايي كه در پيرامون شهر تهران وجود داشت تا حدود 50 سال گذشته تقريبا از نظر رعايت محدوده ساختوساز در پيرامون مسيل حالت نسبتا طبيعي داشتند ولي از دهه 40 كه مهاجرت به شهر تهران افزايش يافت شاهد انواع مداخلات و شهرسازي در محدوده اين مسيلها هستيم. واريزهاي سيل 4 مرداد 1366 گلابدره از تجريش تا سيدخندان گسترده شد. بر اساس يك اصل علمي زمينشناسي، هر اتفاقي كه در گذشته زمين رخ داده احتمال بالاي بازگشت آن وجود دارد و بر اين اساس سيل تهران قابل تكرار است و بايد توجه شود كه باريك شدن روددرهها و احداث بناها و زيرساختهاي شهري و جاده و خيابان و پارك در رود درهها باعنوان ساماندهي و زيباسازي، و ايجاد بوستانهايي مانند جوانمردان، نهجالبلاغه، ولنجك و... اقدامي به غايت خطرناك است. بارندگيهاي پاييز و زمستان 98 در راه است. با درسهاي سيلابهاي اخير
بايد براي طغيانهاي محتمل بعدي و ايجاد شرايط احتمالي بحراني آماده باشيم.