بازيگوشي زير درخت انجير
اسدالله امرايي
رمان بازيگوش نوشته شهريار عباسي در نشر هيلا منتشر شده است: «براي علي همه چيز شبيه يك خواب است. كودكي و نوجوانياش به شهري ميماند كه در زيرِ بارشي از مه سنگين و ابدي مانده است. حالا ديگر نميداند كدام واقعا اتفاق افتاده و كدام را در خواب ديده است. چهره مهري در خواب شفاف و روشن است، او را به آغوش ميكشد، ميبوسد و گاهي از فاصله نزديك چشم در چشم به هم مينگرند. وقتي از خواب بيدار ميشود، نميتواند چهره او را بهخوبي در ذهن مجسم كند و كوششهايش براي كنارِ هم گذاشتن اجزاي صورت مهري بيفايده است. مهري حتي در خوابهاي او در زندان هم حضور دارد، جوري هست كه انگار نبايد باشد و مدام ميكوشد مادرش را از چشم ديگران پنهان كند يا رنجهاي زندان را از نگاه مهري مخفي نگهدارد. خوابهاي زندان طولاني و كشدار و آزاردهنده است. زندان تنها جايي است كه مهري و مرتضي با هم به خوابش ميآيند و سمندر نيز گاهي بيآنكه چيزي بگويد در گوشهاي هست.» بازيگوش روايت زندگي زن و مردي است كه در ميانه دهه چهل تا دهه شصت در يك قهوهخانه بين راهي در جنوب و غرب كشور زندگي ميكنند. آنها بيآنكه از گذشته يكديگر خبر داشته باشند به ناچار كنار هم زندگي ميكنند. «كسي باور نميكرد مهري خودش را توي آب انداخته باشد، همه ميگفتند مهري را آب برده. مهري در نظر مردم زن محكم و باارادهاي بود كه دستش شفا بود و حرفهايش همه را آرام ميكرد. براي همين ترجيح دادند مرگش جوري باشد كه به خاطره او لطمه نزند.» داستان با توصيف صحنه قتل آغاز ميشود؛ قتلي كه با كوبيدن سنگي به سر مقتول به وقوع ميپيوندد. جنايتي كه يادآور هابيل و قابيل است. سمندر مرتضي را ميكشد. دو دوستي كه رابطه عميقي با هم داشتهاند به گونهاي كه همديگر را برادر خطاب ميكردند. پاي زن مرتضي هم وسط است. يك جور كهنالگوي برادركشي كه در اسطورهها ريشه دارد. هر كدام از اين شخصيتها طي بازياي كه سرنوشت براي آنها رقم ميزند وارد فضايي نو ميشوند: ماجراي مرتضي از مرگ برادرش آغاز ميشود كه يك سال بعد از كودتاي بيست و هشت مرداد و در اثر تصادم رانندگي كشته ميشود، اما خانواده و دوستانش اعتقاد دارند رژيم او را سر به نيست كرده است. از گذشته مرتضي به خاطر علاقه زياد به برادر، به كارهاي سياسي علاقهمند شد. رمان بازيگوش تازهترين اثر شهريار عباسي است كه براي خوانندگان نامي آشناست و پيشتر برنده جايزه جلال آلاحمد شده است. ميخواهم يك نامه كوتاه بنويسم، پيتزاي برشته، موسم آشفتگي، دختر لوتي از آثاري است كه توجه علاقهمندان داستانهاي ايراني را جلب كرده است.