• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۳۰ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4499 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۹ آبان

بي‌عشق سر مكن كه دلت پير مي‌شود

هشت آبان امسال دوازدهمين سالگرد درگذشت شاعر گرامي قيصر امين‌پور است؛ شاعري كه خاطرات زيادي را براي اغلب ما رقم زده و ترانه‌هاي بسياري را ماندگار كرده. كاربران توييتر فارسي هم با نوشتن از او يا بيت‌هايي از شعرهايش ياد و خاطره‌اش را گرامي داشتند. آنچه مي‌خوانيد منتخبي از اين توييت‌هاست:

«امروز سالگرد درگذشت ِشاعر دردهاي نگفتني است. سالگرد عاليجناب قيصر امين‌پور؛ شاعري كه سرود: اين حنجره اين باغ/ صدا را نفروشيد.»، «رحمت و رضوان الهي بر شاعر روشني و آفتاب مرحوم قيصر امين‌پور»، «حتي اگر نباشي، مي‌آفرينمت / چونان كه التهابِ بيابان سراب را»، «به بهانه‌ هشتم آبان سالگرد شاعر پر‌احساس روحش شاد و يادش گرامي: سراپا اگر زرد و پژمرده‌ايم/ ولي دل به پاييز نسپرده‌ايم»، «كاري ندارم كجايي چه ميكني/ بي‌عشق سر مكن كه دلت پير مي‌شود»، «دلي سربلند و سري سر به زير/ از اين دست عمري به سر برده‌ايم»، «امروز سالگرد قيصر است... قيصر امين‌پور از معدود چهره‌هايي بود كه نه‌تنها زمان درگذشتش، بلكه هنوزِ هنوز از مرگش حسرت مي‌خورم! خدايش رحمت كناد!»، «دل داده‌ام بر باد، بر هر چه باداباد/ مجنون‌تر از ليلي، شيرين‌تر از فرهاد/‌اي عشق از آتش، اصل و نسب داري/ از تيره دودي، از دودمان باد/ آب از تو توفان شد، خاك از تو خاكستر/ از بوي تو آتش، در جان باد افتاد»، «۱۲ سال پيش تو چنين روزايي كه خواهرم تازه دانشجو شده بود يه روز اومد با ذوق بهم گفت كه امروز بالاخره تو دانشكده قيصر امين‌پور رو ديدم از نزديك. فرداش بنده خدا مرحوم شد»، «گويي به خواب بود جوانيمان گذشت/ گاهي چه زود فرصتمان دير مي‌شود/ كاري ندارم كجايي، چه مي‌كني/ بي‌عشق سر مكن كه دلت پير مي‌شود.»، «امروز دوازدهمين سالگرد قيصر امين‌پور هست... شاعري كه نهال غزل را طراوت داد. روحش شاد و يادش گرامي»، «و قاف حرف آخر عشق آنجا كه نام كوچك من آغاز مي‌شود»، «8 آبان 1386 يادآور پرواز دريغ‌انگيز قيصر امين‌پور، شاعر، پژوهشگر و استاد دانشگاه است»، «وقتي تو نيستي/ نه هست‌هاي ما/ چونان كه بايدند/ نه بايدها / هر روز بي‌تو/ روز مباداست! از سال ۸۶ هر سال ۸ آبان براي من پر از بغض و اندوهه.»، «امروز سالگرد قيصر امين‌پور نازنين است. روحش شاد، سلامي صميمي‌تر از غم نديدم/ به اندازه غم تو را دوست دارم/ بيا تا صدا از دل سنگ خيزد/ بگوييم با هم تو را دوست دارم»، «قيصر امين‌پور روز رفتن خود را با يادگاري در ستون تسليت روزنامه سروده است. عاقبت پرونده‌ام را، با غبار آرزوها/ خاك خواهد بست روزي، باد خواهد برد، باري/ روي ميز خالي‌ من، صفحه باز حوادث/ در ستون تسليت‌ها، نامي از ما يادگاري»، «سال‌ها شانس همكاري با قيصر امين‌پور را داشتم. ظهرها در ناهارخوري سروش بيشتر همديگر را مي‌ديديم. روزي حرف از زحمتِ‌ زندگي شد و او با آن ذهن درخشان، بلافاصله اين شعر انوري را خواند: اگر انوري خواهد از روزگار/ كه يك لحظه بي‌زاءِ زحمت زيد/ مگس را پديد آورد روزگار/ كه تا بر سر راءِ رحمت ريد»، «من از عهد آدم تو را دوست دارم/ از آغاز عالم تو را دوست دارم/ چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح/ سروديم نم نم؛ تو را دوست دارم/ نه خطي، نه خالي ! نه خواب و خيالي/ من‌ اي حس مبهم تو را دوست دارم»، «امروز روز درگذشت قيصر امين‌پور است. درمورد قيصر سه چيز به خاطرم مانده؛ اول آزادگي‌اش. دوم كتاب دستور زبان عشق. سوم هم بيانيه كانون (خواب‌خانه) نويسندگان (چپ‌زده) ايران بعد از مرگش»، «ديروز ما زندگي را به بازي گرفتيم امروز، او ما را..... فردا؟» و ««ميدونست كه روز مبادايي وجود نداره» سالروز درگذشت قيصر امين‌پور يادش گرامي».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون