اعتراضهاي آرام حق ملتها
هنوز تلاش زيادي صورت ميگيرد كه به ثبات قبلي خود دست پيدا نكند، يمن و افغانستان هم اوضاع مناسبي ندارند. هريك از اين بحرانها براي اينكه يك منطقه را درگير كند و آرامش مورد نياز را سلب و جلوي پيشرفت و مبارزه با فقر را بگيرد كافي است. اين واقعيتهاي آشكار توهم نيستند وجود دارند و نيازمند توجه عميق و راهبردياند.
اكنون بيش از هر زمان ديگري مشخص است كه قدرتهاي استعماري از وجود انواع چالشها و جدالها و درگيريها و نا آراميها در خاورميانه استقبال ميكنند و گويي نميخواهند هيچگاه ثبات و آرامش در اين منطقه بسيار حساس حكمفرما شود. جهل و عقبماندگيهاي دروني، فرصتطلبيها و منفعتپرستيهاي شخصي و گروهي همچنان آب به آسياب معركهگيري قدرتهاي بزرگ ميريزد و در اين ميان تاوان سنگينش را ملتهاي مظلوم ميدهند. بيش از يك قرن است كه مصلحان بزرگ در جهان اسلام فرياد برآوردهاند، هشدار دادهاند، از اختلاف و درگيري و خشونت تحذيركردهاند ولي هنوز هم به بهانههاي مختلف گروهها و كشورها در اين سوي جهان به جان هم ميافتند و نتوانستهاند به دركي فراگير و آيندهانديشانه برسند. اگر سطح آگاهيها بالا برود، اگر برعمق دانستنها اضافه شود و اگر از تصورات موهوم دستبرداريم تجاوز و جنگ صدام عليه ايران كافي بود كه همه ملتها و دولتهاي منطقه پرهيز از جنگ و خونريزي را در اولويت تام و تمام خود قرار دهند و تحت هيچ شرايطي عليه برادران ديني خود وارد درگيري مسلحانه نشوند. متاسفانه نهتنها آن جنگ كريه و خائنانه عبرتآموز نشد كه هر از چندي سردار قادسيهاي پيدا شد و خونها ريخت و جز بدبختي و فلاكت براي خود و ملتها به ارمغان نياورد. در عراقي كه نسيم دموكراسي وزيدن گرفته است، در لبناني كه دموكراسي وجود دارد و در هر نقطه از خاورميانه كه صندوقهاي راي تاثيرگذارند بايد با جديت هرچه تمامتر از مردمسالاريهاي واقعي پاسداري كرد. اولين خسارتهاي بزرگ نا آراميها و شورشها را خود مردم ميبرند. مگر در كشور خودمان در ديماه سال 96 عده قليلي آشوب بپا نكردند و نديديم كه چه خسارات بزرگي وارد كردند و چگونه طمع دشمنان براي فشار به ملت ايران را دهها برابر افزايش دادند؟ تظاهرات و تجمعات مسالمتآميز حق همه ملتهاي منطقه است ولي بايد با تمام توان و با وسواس فوقالعاده از آشوب وخشونت و درگيري پرهيز شود.