برخيز و اول بكش (309)
فصل بيست و هشتم
جنگ تمامعيار – وقتي يك نظامي سياستمدار ميشود
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
شارون به نظر ميرسيد كه يك مسير روشني را براي پايان دادن به اين خشونتها در نظر دارد. گالانت گفت: «او به ما اين اطمينان را ميداد كه ما به زودي اين جنگ را ميبريم، جنگ عليه ترور. همانطور كه ناپلئون گفته بود، سپاه روم از (رودخانه) روبيكن رد نشد، جوليوس سزار از روبيكن رد شد. شارون يك رهبر بود و او جنگ عليه ترور را رهبري ميكرد.»
شارون به سرعت بعد از آنكه نخستوزيري را در دست گرفت، اظهار داشت كه مذاكرات سياسي تا زماني كه حملات تروريستي ادامه دارد، صورت نخواهد گرفت. او گفت كه اسراييل زماني به ميز مذاكرات برميگردد كه اوضاع آرام شده باشد. در همان حال او به «آيدياف» و شين بت فشار وارد كرد كه عملياتشان را شروع كنند. او به فرماندهان گفت: «خارج از چارچوب فكر كنيد. با ايدههاي خلاق پيش من بياييد.» او به طور مكرر به آنها دوران پرخاشگري خودش را در دهه 1950 در واحد 101 يادآوري ميكرد و اينكه چگونه مئير داگان، تحت فرماندهي شارون بهطور موفقيتآميزي تروريستها را در دهه 1970 شكار ميكرد.شارون از اوايل دهه 1980 و زماني كه به عنوان وزير دفاع كار ميكرد نسبت به قابليتهاي «آيدياف» ترديد داشت و اين سوءظن را كه «آيدياف» انسجام خودش را طي سالها از دست داده پنهان ميكرد. او به همان اندازه هم به افسران ارتش بياعتماد بود شايد به اين خاطر كه به ياد ميآورد چگونه خودش در زماني كه لباس نظامي را ميپوشيد به سياستمداران دروغ ميگفت، بالادستيهايش را فريب ميداد بهطوري كه آنها به او اجازه ميدادند، عمليات را انجام دهد. حالا او به عنوان نخستوزير احساس ميكرد كه افسران «آيدياف» از ناكامي ميترسند و بنابراين به گفته گالانت «او قانع شده بود كه فرماندهان ارشد به او دروغ ميگويند تا مسووليت را بر عهده نگيرند.»از طرف ديگر شارون با شين بت خيلي احساس راحتي ميكرد و به رييس آن، آوي ديچتر، اعتماد داشت. شارون در جنگ عليه ترور اولين و مهمترين موضوع در برنامهاش تكيه زياد به آژانس بود و به آنها ماموريتهاي بيشتر و اقتدار بيشتري ميداد.در زمان شروع انتفاضه دوم، تعداد قابل توجهي از افرادي كه درگير حملات تروريستي در يك دهه قبل بودند، كساني بودند كه در زندانهايي كه توسط تشكيلات خودگردان اداره ميشدند، بودند. بعد از حملات انتحاري سال 1996 كه دولت شيمون پرز را ساقط و فرآيند صلح را مختل كرد، عرفات متوجه شد كه او به اين احتياج دارد كه رهبران ارشد حماس و جهاد اسلامي را براي حداقل تا زماني كه با اسراييليها مذاكره ميكند پشت ميلههاي زندان قرار دهد. اما بعد از شش ماه كه از اكتبر سال 2001 شروع ميشد، عرفات دستور آزادي آنها را داد.
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه