• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4509 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۲ آبان

مدافعان «چندهمسري» شناخت دقيقي از جامعه امروز ايران ندارند

سيمين كاظمي

برخي افراد به‌ صورت كاملا نظام‌مند و هدفمند در حال ترويج چندهمسري هستند و به نظر مي‌رسد وضعيت فرودست زنان و روابط قدرت نامتوازن بين مرد و زن در جامعه، فرصت طرح مباحثي مثل چندهمسري را به اين گروه داده است. كساني كه به دنبال ترويج چندهمسري هستند، عموما مفروضات تحقيرآميزي درباره زنان دارند و نيمي از جامعه را به‌مثابه كالاي جنسي فرض مي‌كنند كه توانايي و صلاحيت مراقبت از خود را ندارند. در جامعه ايران افرادي كه از ترويج چند‌همسري حمايت مي‌كنند چند استدلال دارند؛ استدلال اول آنان اين است كه چندهمسري در ايران يك فرهنگ بوده در حالي كه با مروري بر تاريخ ايران مي‌بينيم اين ادعا بي‌پايه است زيرا هيچگاه چند همسري در ايران عموميت نداشته بنابراين به عنوان فرهنگ مطرح نبوده بلكه صرفا يك امكان بوده كه برخي مردان از آن استفاده مي‌كرده‌اند. شواهد تاريخي نشان مي‌دهد مردان متمكني كه از ثروت و قدرت برخوردار بودند اين امكان براي‌شان فراهم بوده كه چند همسر اختيار كنند البته باز هم اين امكان با توجيهات و شرايط خاص محقق مي‌شده است. داده‌هاي تاريخي نشان مي‌دهد زنان تحت الزامات و شرايط خاص اقتصادي حاضر به ازدواج با مردان همسردار مي‌شدند و حتي بررسي‌هاي تاريخ ايران باستان نشان مي‌دهد كه زن دوم اغلب موقعيتي متزلزل در خانواده داشته و بيشتر براي انجام خدمات خانگي به همسري گرفته مي‌شده است. چنانكه از زن دوم به نام «چاكر زن» (زني كه وظيفه چاكري و نوكري را در خانه شوهرش (مرد همسردار) به عهده داشته است) ياد مي‌شود. علت ديگر چندهمسري در گذشته ضرورت داشتن تعداد فرزندان زياد بوده كه به منزلت اجتماعي مردان مي‌افزود به همين دليل مردان چند زن داشتند تا تعداد فرزندان‌شان بيشتر شود. علاوه بر اين، ملاحظات اقتصادي در هر دوره‌اي در ازدواج زنان تعيين‌كننده بوده و در طول تاريخ زناني مجبور به ازدواج با مردان همسردار شده‌اند كه عمدتا نياز اقتصادي داشته‌اند. آنهايي كه چندهمسري را به عنوان فرهنگ مطرح مي‌كنند، لازم است به اين موضوع توجه كنند، زماني كه زمينه‌هاي مادي و اجتماعي پديده‌اي مثل چندهمسري حذف شده، ديگر سخن از احياي آن بيهوده است. در حال حاضر شرايط‌ تغيير كرده است و زنان امروزي داراي تحصيلات و آگاهي بيشتر و به دنبال سهم خودشان از منابع جامعه هستند، نه وابسته بودن به وجود مرد، آن هم مردان همسردار. دومين استدلال ترويج‌دهندگان چند همسري، بالا بودن تعداد دختران مجرد است درحالي كه براساس آمار، تعداد مردان مجرد از زنان بيشتر است و اين فرض حاميان چندهمسري نيز باطل است. سومين استدلال نيز آن است كه زنان نياز اقتصادي دارند. اين استدلال صحيح است اما واضح است كه طرح چندهمسري به عنوان يك راهكار براي حل مسائل و نيازهاي اقتصادي زنان تا چه اندازه بي‌ربط و تخيلي است. مگر مي‌توان مشكل اقتصادي ميليون‌ها زن را كه هر ساله به تعدادشان افزوده مي‌شود با ضميمه كردن زنان به زندگي خانواده‌هاي ديگر حل كرد؟ طرح چنين مسائلي در دنياي امروز بيانگر آن است كه مدافعان چندهمسري شناخت دقيقي از جامعه امروز ايران و زنان ندارند و ظاهرا نمي‌دانند بسياري از زناني كه اكنون مجرد هستند، نگاه‌شان به ازدواج و زندگي مشترك با نگاه سنتي به ازدواج متفاوت است و بخشي از آنان به‌صورت آگاهانه، تجرد را به عنوان يك سبك زندگي انتخاب كرده‌اند. بديهي است كه زنان امروز، خود را مخاطب تبليغات چندهمسري نمي‌دانند و آن را به‌مثابه تحقير زنان تلقي مي‌كنند. تبليغات چندهمسري مي‌تواند زمينه خيانت زناشويي و سوءاستفاده و بهره‌كشي مردان متمول از زنان تهيدست را فراهم ‌كند.

جامعه‌شناس مسائل زنان

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون