• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4511 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۲۵ آبان

حضرت آيت‌الله خامنه‌اي، رهبر معظم انقلاب اسلامي صبح روز گذشته(جمعه) با جمعي از مسوولان نظام، ميهمانان شركت‌كننده در كنفرانس وحدت اسلامي، سفيران كشورهاي اسلامي و جمعي از قشرهاي مختلف مردم ديدار كردند. از ميان مسوولان جمهوري اسلامي حسن روحاني رييس‌جمهوري، علي لاريجاني رييس مجلس شوراي اسلامي، سيدابراهيم رييسي رييس قوه قضاييه، صادق آملي‌لاريجاني رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام و احمد جنتي دبير شوراي نگهبان به همراه جمعي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي از جمله حاضران در اين ديدار بودند. همچنين سردبيران روز

واشنگتن اميدوار به تصميم اروپا براي خروج از برجام است

 شهاب  شهسواري
 

مارك فيتزپاتريك، مدير پيشين قاره امريكا موسسه بين‌المللي پژوهش‌هاي استراتژيك، ازجمله كارشناسان هسته‌اي امريكاست كه در طول سال‌هاي گذشته به صورت پيوسته در مورد برجام هسته‌اي ايران مطالعه كرده ‌است و در مورد رويدادهاي مرتبط با برنامه هسته‌اي ايران اظهارنظر مي‌كند. او از جمله هواداران امريكايي برجام است و در مصاحبه‌اي كه مرداد ماه سال گذشته با او داشتم، خروج امريكا از برجام را يك اشتباه بزرگ توصيف كرد. او تاكيد مي‌كرد كه اگر يك رييس‌جمهور از حزب دموكرات امريكا در انتخابات 2020 روي كار بيايد، قطعا به اين توافق بازخواهد گشت. اما با رويدادهايي كه در ماه‌هاي اخير رخ داده‌ است، به نظر مي‌رسد كه نسبت به آينده برجام بسيار نااميد است. او مي‌گويد كه اميدوار بود ايران تا انتخابات امريكا صبر كند و سياست دولت احتمالي بعدي را ببيند.

به اعتقاد اين كارشناس امريكايي، در حال حاضر مسير رويدادها به سمت نزديك شدن اروپا با امريكا، فروپاشي برجام و احياي قطعنامه‌هاي تحريمي شوراي امنيت عليه ايران حركت مي‌كند. در ادامه متن كامل گفت‌وگوي «اعتماد» را با مارك فيتزپاتريك، كارشناس مسائل عدم اشاعه و مدير پيشين قاره امريكاي موسسه بين‌المللي پژوهش‌هاي استراتژيك مطالعه مي‌كنيد. اما پيش از مطالعه توضيح اين نكته ضروري است كه اگرچه ما با بخش‌هاي زيادي از اين گفت‌وگو موافق نيستيم يا به آن نقد داريم اما از آنجايي كه مارك فيتزپاتريك بخشي از صداي درون حاكميت امريكا را نمايندگي مي‌كند شنيدن آن براي ناظران سياسي و ديپلمات‌هاي ايراني لازم است.

 

از آنجا كه گام‌هاي تقابلي ايران در كاهش تعهدات برجامي و احياي ظرفيت هسته‌اي نتيجه مستقيم خروج آمريكا از برجام است آيا مي‌توان فرض كرد كه امريكا سياست محدودسازي توان هسته‌اي ايران را كنار گذاشته است؟

من با پيش‌فرض سوال شما مخالفم، ممكن است در ظاهر اين‌گونه به نظر برسد كه دولت ترامپ اهميتي به اين قضيه نمي‌دهد، به‌ويژه اقداماتي انجام داده‌اند كه نهايتا به ازسرگيري برخي اقدامات پيشين ايران منتهي شد. مشخص بود خروج از برجام و نقض اين توافق، باعث واكنش ايران مي‌شود و دولت امريكا بايد مي‌دانست كه ايران بعد از چنين اقدامي، برخي محدوديت‌هايي را كه براساس برجام پذيرفته ‌است، كنار مي‌گذارد.

درون دولت ترامپ، نهايتا خودشان را قانع كردند كه ايران هيچ واكنشي به خروج از برجام نشان نمي‌دهد و خب مشخص شد كه اين پيش‌فرض غلط از آب درآمده ‌است.

حالا كه اين پيش‌فرض غلط از آب درآمده‌ است، آيا ايران مي‌تواند تمامي توانايي‌هاي پيش از برجامش را احيا كند؟

مسيري كه در پيش گرفته‌اند، به نظر من به اين سمت مي‌رود كه سعي مي‌كنند فشار خود را بيشتر از گذشته افزايش دهند. در واكنش به اقدام ايران، دولت ايالات‌متحده امريكا به اين سمت مي‌رود تا اروپايي‌ها را قانع كند، مكانيزم
حل اختلاف را در برجام فعال كنند. مسير
حل اختلاف و رسيدگي به اتهام تخلف ايران از برجام، فرآيندي است كه نهايتا به شوراي امنيت ختم مي‌شود و در صورتي كه كار به اينجا برسد، قطعنامه‌هاي پيشابرجامي شوراي امنيت مجددا برقرار مي‌شوند؛ فرآيندي كه به Snapback مشهور است.

من تصور مي‌كنم، دولت امريكا انتظار دارد كه در ادامه فرآيند اقدامات تقابلي ايران، اروپايي‌ها را براي بازگرداندن پرونده ايران به شوراي امنيت قانع كند. بگذاريد اين را بگويم، هر چند دولت امريكا از افزايش ظرفيت هسته‌اي ايران خرسند نيست، اما همزمان احتمالا خيلي از آنها پشت پرده نسبتا از روند رويدادها رضايت دارند، چراكه اقدامات ايران احتمال اقناع طرف‌هاي باقي‌مانده را در برجام براي بازگرداندن تحريم‌هاي شوراي امنيت افزايش مي‌دهد.

اما ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت هم بدون واكنش نخواهد بود، واشنگتن در تصميم قبلي به گفته شما براساس پيش‌فرض‌هاي غلط تصميم خود را اجرايي كرد، در حال حاضر هم رفتن به شوراي امنيت احتمالا باعث تسريع و تشديد واكنش‌هاي ايران مي‌شود. فكر مي‌كنيد دولت امريكا براي عواقب چنين اقدامي چه برنامه‌اي دارد؟

سوال بسيار مهمي ‌است. درست مي‌گوييد كه هر دو طرف در حال تشديد اقدامات خود هستند و اقدامات اينچنيني هم سرعت اقدامات متقابل را بيشتر مي‌كند. واقعيت اين است كه دولت ايالات‌متحده امريكا در واقع آخر بازي را برمبناي بازدارندگي نظامي فرض كرده‌ است. تصور غالب در دولت امريكا اين است كه بازدارندگي نظامي امريكا باعث مي‌شود كه ايران از نزديك‌تر شدن به ظرفيتي كه معادل توانمندي توليد سلاح هسته‌اي باشد، خودداري كند. موضع اعلاني امريكا اين است كه تا پيش از رسيدن به چنين شرايطي، اميدوار هستند كه فشارهاي‌شان دولت ايران را قانع كند كه براي يك توافق جديد مذاكره كنند. گروهي از مقام‌هاي امريكايي هم ممكن است به دنبال سياست پنهاني و محرمانه تغيير نظام در ايران باشند، اما دست‌كم به صورت علني اين موضوع را اعلام نمي‌كنند.

تا پيش از اين به نظر مي‌رسيد كه دولت امريكا، براساس يك تصميم استراتژيك به دنبال «محدود كردن توان هسته‌اي ايران» است. اما به نظر مي‌رسد اين استراتژي تغيير كرده ‌است، فكر مي‌كنيد آيا استراتژي واضحي در واشنگتن در برابر برنامه هسته‌اي ايران وجود داشته ‌باشد؟

من تصور مي‌كنم تصور غالب در دولت كنوني و در ميان هوادارانش اين است كه هر چند محدود كردن برنامه هسته‌اي ايران، اقدامي پسنديده است، اما برجام اين سقف‌ها و محدوديت‌ها را براي مدت‌ زماني مشخص و محدود درنظر گرفته ‌بود، مدت زماني كه بين 10 تا 14 سال بعد از اجرايي شدن برجام، منقضي مي‌شد. تصميم واشنگتن بر اين مبنا بود كه وقتي قرار است نهايتا اين محدوديت‌ها برداشته ‌شود، چه بهتر كه همين امروز با قضيه روبه‌رو شويم تا اينكه صبر كنيم ايران به يك قدرت مهم‌تر بدل شود. احساس گروهي از سياستگذاران اين بود كه بگذار به جاي اينكه 10 سال ديگر با بحران روبه‌رو شويم، همين الان با آن مواجه شويم. من شخصا با اين سياست بسيار مخالفم اما تصور مي‌كنم مبناي تصميم‌گيري براي خروج از برجام بر اين اساس بود.

فكر مي‌كنيد ادامه افزايش تنش‌ها در اين بحراني كه واشنگتن ايجاد كرده ‌است، چه تاثيري بر نظام عدم‌اشاعه بين‌المللي بگذارد؟ به هر حال ايران گزينه‌هايي بسيار شديدتر مانند خروج از پيمان عدم‌اشاعه NPT را هم دراختيار دارد.

خروج ايران از ان‌پي‌تي يك اقدام خطرناك براي ايران و يك ضربه بسيار جدي به نظام جهاني عدم‌اشاعه خواهد بود. شايد نخستين ضربه محكم خروج ايران از ان‌پي‌تي اين باشد كه رقباي منطقه‌اي ايران، به ويژه عربستان‌سعودي بلافاصله قانع شوند كه برنامه دستيابي به سلاح هسته‌اي را آغاز كنند. سعودي‌ها علاقه‌مندند كه اين توانايي را داشته‌ باشند، اما هنوز تلاش جدي براي رفتن به آن سمت انجام نداده‌اند. خروج ايران از NPT، به نوعي از سوي ناظران «تاييد تلويحي بر نيت ساخت سلاح هسته‌اي» برداشت خواهد شد. بدون توجه به اينكه ايران چه اقدامي انجام دهد يا ندهد، از سوي بخش بزرگي از دولت‌هاي جهان، اين اقدام نوعي سوءنيت برداشت خواهد شد.

خروج از ان‌پي‌تي مي‌تواند براي ايران خطرناك باشد چون حتي تصور در مورد نيت ايران براي ساخت سلاح هسته‌اي هم مي‌تواند بهانه‌اي براي حمله نظامي به ايران باشد. من شخصا به ياد مي‌آورم يك بار يك مقام ارشد دولت امريكا به شكل تلويحي تاكيد كرد «اميدوار است ايران از ان‌پي‌تي خارج شود» چون چنين اقدامي باعث مي‌شود بهانه‌اي براي او فراهم شود تا كاري را كه هميشه دوست داشت انجام دهد و به ايران حمله كند.

آيا اروپايي‌ها متوجه مسير رويدادها هستند و درك مي‌كنند كه تشديد اين وضعيت چه عواقبي در بر خواهد داشت؟

اروپايي‌ها همواره نگران اين بوده‌اند كه امريكا يا اسراييل تصميم به دخالت نظامي در ايران بگيرند. به همين دليل هم بود كه پيش از برجام، كشورهاي اروپايي با تحريم‌هاي جامع عليه ايران موافقت كردند، چراكه تصور مي‌كردند روي آوردن به فشارهاي تحريم مي‌تواند جلوي افزايش توان هسته‌اي ايران را بگيرد و نهايتا باعث شود جلوي يك اقدام نظامي توسط طرف‌هاي ثالث عليه ايران گرفته ‌شود.

تصور مي‌كنيد كاري معنادار از اروپايي‌ها براي جلوگيري از افزايش تنش‌ها بر مي‌آيد؟

مطمئن نيستم، اروپايي‌ها دو سياست متناقض و در عين حال مكمل را در پيش گرفته‌اند. از يك طرف سعي مي‌كنند يك حساب ويژه براي معاملات بشردوستانه ايجاد كنند كه امروز با نام اينستكس از آن ياد مي‌شود و مدت بسيار طولاني است كه روي آن كار مي‌كنند و هنوز عملياتي نشده‌ است. همزمان هم سعي مي‌كنند اين تهديد را بالاي سر ايران حفظ كنند كه اگر ايران اقداماتي شديدتر براي كاهش تعهداتش در برجام يا فراتر از آن انجام دهد، تحريم‌هاي اتحاديه اروپا و شوراي امنيت را عليه ايران ازسر مي‌گيرند و از توافق هسته‌اي خارج مي‌شوند. در نتيجه مي‌توان گفت اروپايي‌ها مسير «مشوق‌هاي همزمان مثبت و منفي» را در پيش گرفته‌اند.

برگرديم به سوال در مورد سياست‌هاي واشنگتن، شما احتمالا با طرز تلقي سياستگذاران تندروي امريكايي در مورد ايران آشنا هستيد. به اعتقاد شما كساني كه در واشنگتن دنبال سياست تغيير نظام در ايران هستند، چه تصوري از سرنوشت برنامه هسته‌اي ايران دارند؟ آيا تصور مي‌كنند اگر حاكمان ديگري در ايران باشند، برنامه هسته‌اي را كنار خواهند گذاشت؟

نه! من تصور نمي‌كنم كه اين افراد چنين اعتقادي داشته ‌باشند، آنها مي‌دانند كه ايران برنامه هسته‌اي خود را كلا كنار نخواهد گذاشت. اين سياستمداران معتقدند كه بايد دسترسي ايران به فناوري‌هايي با كاربري دوگانه را قطع كرد، به‌طور مشخص مشكل آنها با توانايي غني‌سازي و توانايي بازفرآوري است. استدلال آنها اين است كه ايران مي‌تواند سوخت موردنياز براي نيروگاه‌هاي هسته‌اي را از بازار جهاني خريداري كند و ضرورتي براي داشتن اين دانش‌ها ندارد.

اما آژانس بين‌المللي انرژي اتمي تاييد كرده ‌است كه برنامه هسته‌اي ايران ابعاد نظامي ندارد...

وقتي از عبارت كاربري دوگانه استفاده مي‌كنم به اين معنا نيست كه ايران ضرورتا اهداف نظامي دنبال مي‌كند، كاربري دوگانه به معناي فني آن موردنظر است، يعني اينكه ظرفيت غني‌سازي مي‌تواند و ممكن است به عنوان ابزاري براي توسعه سلاح‌هاي هسته‌اي استفاده شود، نه اينكه لزوما ايران قرار است از آن با اين هدف استفاده كند.

كشورهاي ديگري هستند كه چنين توانايي و فناوري دارند و دولت‌هاي غربي اين را پذيرفته‌اند، آرژانتين و ژاپن از چنين حقي برخوردار هستند. چرا چنين موقعيتي دراختيار ايران قرار داده ‌نشود؟

بله درست است. واقعيت اين است كه در دوره‌اي چون دولت آرژانتين به دنبال سلاح هسته‌اي بود، به برنامه غني‌سازي اين كشور نيز با بدبيني نگاه مي‌شد. اما امروزه برنامه هسته‌اي آرژانتين يكي از شفاف‌ترين برنامه‌هاي هسته‌اي جهان محسوب مي‌شود و در واقع اين كشور به يكي از رهبران بين‌المللي در عدم‌اشاعه و جلوگيري از توسعه سلاح‌هاي هسته‌اي بدل شده ‌است. در نتيجه ديگر نگراني در مورد برنامه هسته‌اي اين كشور وجود ندارد. من ميان ايران با آرژانتين و ژاپن، كه برنامه‌هاي غني‌سازي وسيعي دارند، تفاوت قائل مي‌شوم.

ترديدهايي در مورد وجود برنامه تسليحات هسته‌اي در ايران وجود دارد. گزارش آژانس در سال 2013 تاييد مي‌كرد كه چنين فعاليت‌هايي در گذشته متوقف شده‌اند و ادامه نيافته‌اند، اما در ميان سياستمداران و سياستگذاران غربي ترديد وجود ندارد كه چنين نيت‌هايي در دوره‌اي وجود داشته ‌است. اگر تصور شود كه كشوري چنين نيت يا برنامه‌اي را در گذشته نزديك داشته‌ است، بدبيني نسبت به برنامه هسته‌اي آن افزايش مي‌يابد. ايده اصلي كه باعث شكل‌گيري برجام در سال 2015 شد، اين بود كه برنامه‌هاي هسته‌اي كه امكان استفاده دوگانه دارند، به‌شدت و با دقت تحت نظارت و بازرسي قرار گيرند تا در دوران نظارت و بازرسي دقيق، اعتماد دوجانبه ميان ايران و كشورهايي كه نسبت به برنامه هسته‌اي‌اش ترديد دارند، احيا شود. براي من بسيار ناراحت‌كننده است كه اين اعتماد و هدف مدنظر برجام به سرعت در حال از بين رفتن است.

با از ميان رفتن اين اعتماد، شاهد شكل‌گيري اختلاف‌نظرهاي تازه‌اي ميان ايران و آژانس بين‌المللي انرژي اتمي هستيم، به تصور شما چنين مسائلي تا چه اندازه ممكن است دردسرساز شود؟

اين يك يافته بسيار مهم و موثر است. اگر وجود اورانيوم اعلام نشده در ايران تاييد شود، اين مساله را مي‌توان نقض تعهدات پادماني ايران به آژانس تصور كرد. فراموش نكنيم كه پيش از اين هم نقض تعهدات پادماني بود كه باعث شده ‌بود بحران پرونده هسته‌اي ايران و تمام مسائل مربوط به آن تا پيش از برجام ايجاد شود. تاكنون تمام اختلافات پيشين ايران و آژانس در مورد اجراي پادمان حل و فصل شده ‌است، اما حالا چهار سال بعد از اجراي برجام، يك اختلاف‌نظر پادماني جديد شكل گرفته ‌است. اورانيومي كه [ادعا مي‌شود] در تورقوزآباد كشف شده سوالات بزرگي ايجاد مي‌كند كه ايران دقيقا چه كاري مي‌كرده كه وجود اين اورانيوم را گزارش نكرده ‌است؟ آيا ايران واقعا تلاش‌هاي پيشين خود براي ابعاد ادعايي برنامه هسته‌اي را متوقف كرده‌ است يا آن را فقط پنهان كرده‌ تا در موقعيتي ديگر از سر بگيرد؟

مساله استرداد يك بازرس آژانس هم اخيرا پيش آمده ‌است، فكر مي‌كنيد اين مساله هم مي‌تواند به يك اختلاف نظر جدي تبديل شود؟

بله! اين هم يك تحول عمده است و دست‌كم براي من نگران‌كننده بود، چراكه همكاري ميان ايران و آژانس بين‌المللي انرژي اتمي بسيار خوب و نزديك بود، اما حالا در اين واقعه كه جزييات آن مورد اختلاف است، باعث مي‌شود كه همكاري ميان ايران و آژانس در خطر قرار گيرد. من بسيار نگرانم به دوره‌اي بازگرديم كه رويارويي ميان آژانس و ايران ازسر گرفته ‌شود و مسائلي را كه پيش از اين باعث دردسر براي ايران و آژانس شده ‌بود، دوباره در اين رابطه وارد شود.

برخي هم در مورد وقوع خرابكاري و تلاش دولت‌هاي خارجي براي بر هم زدن رابطه ايران و نهاد نظارتي هسته‌اي سازمان ملل ادعا كرده‌اند، به گمان شما چنين ادعايي تا چه اندازه قريب به واقعيت است؟

من فكر نمي‌كنم كه هيچ انگيزه‌اي براي كشورهاي خارجي وجود داشته ‌باشد كه چنين اختلافي را ميان ايران و آژانس دامن بزنند. من فكر مي‌كنم به صورت مشخص منظور شما امريكا، اسراييل و عربستان‌سعودي باشد. قطعا ترديدي ندارم كه ايالات‌متحده امريكا ممكن است اقداماتي ديگر انجام دهد تا براي ايران دردسر درست كند، اما از نظر من خيلي دور از ذهن است. من شخصا خيلي علاقه‌مندم كه دقيقا از جزييات واقعه‌اي كه به استرداد بازرس آژانس منجر شد، باخبر شوم، هم دليلي كه باعث جلوگيري از ورود او به تاسيسات شد و هم اينكه چرا پيش از خروج از كشور بازداشت شد؛ ماجرايي است كه بايد ابعاد بيشتري از آن روشن شود.

به عنوان سوال آخر، پيش‌بيني شما از آينده برجام باتوجه به شرايط حاضر چيست؟

قطعا مهم‌ترين مساله همين است، من شخصا از روند وقايع احساس نااميدي مي‌كنم. من از جمله كساني بودم كه اميد زيادي به برجام داشتم و تا پيش از اين اميدم اين بود كه رهبران ايران تصميم بگيرند صبر خود براي اجراي برجام را يك سال بيشتر تا روشن شدن نتيجه انتخابات امريكا ادامه دهند تا مشخص شود كه رويكرد دولت بعدي امريكا در مقابل اين توافق چه خواهد بود. رويكردي كه ايران براي كاهش تدريجي تعهداتش در برجام در پيش گرفته‌ به گمان من باعث مي‌شود احتمال توسل به مكانيزم حل اختلاف و بازگشت قطعنامه‌هاي شوراي امنيت و در نتيجه فروپاشي برجام، محتمل‌تر شود. در حال حاضر تنها اميدي كه وجود دارد اين است كه تصميم‌هاي دورانديشانه‌اي اتخاذ شود، اينستكس راه‌اندازي شود و دست‌كم بخشي از تجارت ايران و اروپا كه مي‌تواند زمينه‌اي براي حفظ برجام ايجاد كند، بازگشايي شود، اما متاسفانه شخصا چندان اميدي به اين اتفاق ندارم.


مقامات امريكايي احياي ظرفيت هسته‌اي ايران را نمي‌پسندند، اما از فروپاشي برجام خوشحال مي‌شوند

يك مقام ارشد امريكايي مي‌گفت كه آرزويش اين است ايران از ان‌پي‌تي خارج شود

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون