• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4511 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۲۵ آبان

مُمَیِّزی، زيانِ محض

عباس عبدي

مدتي است كه اِعمال مُميزي بر توليدات فرهنگي به نسبت بيشتر شده است. ناشران و دست‌اندركاران سينما در اين باره به نوعي اتفاق نظر دارند. قضيه آنقدر اهميت يافته است كه برخي از نويسندگان جناح اصولگرا نيز نسبت به موضوع معترض شده و آن را نقد كرده‌اند. مميزي را چگونه بايد فهم كرد؟ به نظر بنده مُميزي را بايد در قالب نوعي اعتياد تحليل كرد. نقش مورفين در ساز و كار بدن چنين است كه آستانه درد را بالا مي‌برد و به فرد آرامش مي‌دهد. كساني كه سوختگي شديدي دارند حتما بايد مورفين مصرف كنند، زيرا تحمل درد ناشي از سوختگي را ندارند. ولي درد علامت خوبي است. درد واكنش به‌هنگام بدنِ ما به دريافت اطلاعاتي است كه بيانگر وجود نارسايي در اعضاي بدن يا وجود ميكروب يا ويروس است. فرض كنيد كه ما هيچگاه درد دندان نداشته باشيم. در اين صورت هنگامي متوجه خرابي دندان مي‌شويم كه به كلي بايد كشيده شود. يك مشكل برخي از سرطان‌ها اين است كه تا مرحله پيشرفته آن بيمار متوجه نمي‌شود، زيرا دردي را حس نمي‌كنند. هنگامي هم كه به مرحله پيشرفته رسيد، درمان چندان موثر نخواهد بود. فرد معتاد علاقه‌اي به تحمل درد ندارد، لذا با مصرف مواد مخدر آستانه تحمل درد را بالا مي‌برد و به آرامش مي‌رسد. مشكل او از آنجا آغاز مي‌شود كه پس از مدتي سيستم بدن او به اين حد از مورفين عادت مي‌كند و دوباره احساس درد آغاز مي‌شود و براي خلاصي از تحمل درد، مجبور است دُز مواد مصرفي را بالاتر ببرد و جايي مي‌رسد كه بدن او تحمل اين همه مورفين را ندارد. آزادي و بيان مشكلات و نظرات براي نظام هر اجتماعي، همان ساز و كار شناخت مشكلات و علامتي است كه دردآور است. زنگ خطر را به صدا در مي‌آورد. مشكل مميزي در اين است كه ابتدا مانع طرح برخي از نارسايي‌ها مي‌شود؛ نارسايي‌هايي كه تعدادش زياد هم نيست. اين اقدام چند نتيجه مهم دارد. اول اينكه اگر نارسايي‌ها گفته نشود، مسوولان نيز مطلع نمي‌شوند، اگر نظرات متفاوت گفته و يا به تصوير كشيده نشود، ديگراني كه متفاوت هستند ديده نمي‌شوند، در حالي كه وجود دارند و اين خطاي ديد و آگاهي براي سياستگذاران ناشي از وجود مميزي است.

در واقع اجراي مميزي براي جلوگيري از اطلاع ديگران است؛ ولي در عمل مميزها خودشان زودتر در تور بي‌اطلاعي مي‌افتند.

نتيجه ديگر بي‌اعتبار شدن رسانه‌هاي رسمي است. هنگامي كه نتوان حقيقت و نظرات متفاوت را در رسانه‌هاي رسمي يافت، به ناچار مردم به سوي بهره‌مندي از ساير رسانه‌ها ميل مي‌كنند. از ميان رفتن اعتبار و موفقيت رسانه‌هاي رسمي اعم از مطبوعات و راديو و تلويزيون و كتاب و فيلم داخل كشور ريشه در اين سياست دارد. مثلا الان كتاب‌هاي چاپ قديم اعتبار بيشتري دارد چون مي‌گويند سانسور نشده است. نشر غيررسمي از سانسور تغذيه مي‌كند. در مورد فيلم هم همين طور است. اگر درباره فيلمي حساسيت ايجاد شود بيشتر مخاطب دارد.

نتيجه ديگر وجود مميزي شكل‌گيري فرآيند تخريبي معكوس است. يعني اگر تا ديروز رسانه‌هاي رسمي اخبار يك‌سويه و به نفع ساختار رسمي و به ضرر مخالفان مي‌دادند در وضعيت جديد مساله معكوس مي‌شود و يك تهاجم خبري و تحليلي تمام‌عيار و حتي غيرمنصفانه عليه ارزش‌ها و معيارها و عملكرد ساختار رسمي شكل مي‌گيرد. آنچه امروز شاهد آن هستيم دقيقا همين وضع است. زيرا وجود مميزي اجازه نمي‌دهد كه هيچ پرونده‌اي بسته شود. از اين رو پرونده‌هاي قديمي همچنان باز هستند. ولي در آن روزي كه اين پرونده‌هاي باز عليه ساختار رسمي رسيدگي مي‌شوند، ديگر مدافع چنداني از اين ساختار باقي نمي‌ماند، لذا هر اتهام درست و نادرستي وارد مي‌شود و افكار عمومي نيز حكم مقتضي را صادر مي‌كند.

در واقع مميزي را مي‌توان خلاف عقلانيت دانست. ما در رفتار اقتصادي خود از مصرف امروز خود مي‌گذريم و پس‌انداز مي‌كنيم تا در آينده مطلوبيت بيشتري نصيب ما شود. ولي مميزي عكس اين است. سود كلان آينده را به پاي لذت‌هاي كنوني ولي اندك قرباني مي‌كند.

اثرات منفي مميزي خيلي بيش از آن است كه در آغاز به نظر مي‌آيد. يكي از دوستان تعريف مي‌كرد كه قصد نوشتن نقدي بر فيلم خانه پدري داشت، ولي پس از توقيف آن از اين كار پشيمان شد، چون مي‌ترسد كه متهم به طرفداري از مميزي شود. در واقع اين توقيف عكس آن نتيجه‌اي را مي‌دهد كه توقيف‌كنندگان در پي آن بوده‌اند. اكنون كه رفع توقيف شده احتمالا بيشترين سود را همين فيلم برده است. مي‌توان فروش گيشه آن را با پيش مقايسه كرد‌

يكي از استادان دانشگاه تهران در سال ۱۳۸۲ تحقيق كرد كه آن قسمت‌هايي از كتاب‌ها كه سانسور شده بود در واقعيت امر به موضوعات سياسي پرداخته بود ولي خواننده آنها را در خيال خود مربوط به امور جنسي تصور مي‌كرده است!! برخي جاها مميزي در حد ابتذال مي‌شود، براي نمونه سرچ فلان كلمه در اينترنت فيلتر مي‌شود و در لغت‌نامه در دسترس نيست در حالي كه آن لغت مشابهات فراواني دارد و با مميزي آن كلمه، موضوع پيچيده‌تر و حساسيت خواننده بيشتر مي‌شود.

مميزي اثرات منفي بر پيش‌بيني‌پذيري رفتارهاي همه از جمله حاميان مميزي دارد. مميزي براساس سليقه است. بارها پيش آمده كه حتي يك مميز، كتاب مشابهي را دو گونه نظر داده است. زندگي و فرهنگ را نمي‌توان به چنين سلايقي وابسته كرد.

بنابراين مميزي نه در ميان‌مدت و نه در بلندمدت هيچ سودي ندارد كه سراسر هزينه است و اكنون با اين وضعيت رسانه‌اي حتي در كوتاه‌مدت هم سود ندارد و همه‌اش هزينه است. پس چرا وجود دارد؟ آيا حكومت‌ها اينقدر بي‌اطلاع هستند كه متوجه اين عوارض نشوند؟ پاسخ منفي است. به طور قطع مميزي اگر براي حكومت‌ها سود ندارد، براي عده‌اي كه پشت صحنه هستند مفيد است و تا آنان از اين راه ارتزاق مي‌كنند از مميزي دفاع هم خواهند كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون