واكنش كاربران توييتر از اعلام افزايش نرخ بنزين آزاد
خبري كه نيمهشب آمد
گروه اجتماعي| نيمه شب پنجشنبه، كساني كه هنوز به خواب نرفته بودند خبر را شنيدند: «دولت با انتشار يك اطلاعيه رسمي از سوي شركت ملي پالايش و پخش فرآوردههاي نفتي، قيمت بنزين را اصلاح و نظام سهميهبندي را از بامداد جمعه ۲۴ آبان ماه بار ديگر برقرار كرد.» خبرها با نرخ جديد 3 هزار تومان به ازاي هر ليتر بنزين آزاد، از راه رسيدند و ناگهان اولين دقايق و بعد ساعتهاي روز جمعه، كاربران ايراني شبكههاي اجتماعي حيرتزده و پر از سوال و در مواردي هم خشمگين شروع به نوشتن كردند، خيلي زود هشتگ «بنزين 3000 توماني» توييتر را پر كرد.
زمان اعلام خبر اولين سوژهاي بود كه ميان كاربران توييتر دست به دست چرخيد، خبري ناگهاني كه به عنوان «مصوبه شوراي عالي هماهنگي سران سه قوه» اعلام شد و در ميان برخي از كاربران اين سوال را مطرح كرد كه چگونه ميتوان تصميمي كه بيشك تاثيري گسترده بر روي زندگي روزمره مردم در سراسر كشور دارد را نيمهشب و بدون اينكه از مجلس و نمايندگان مردم سخني به ميان آيد اعلام كرد؟ دغدغهها يك به يك مطرح شدند: «وقتي خونه الكي گرون شد خيليا پناه بردن به شهرهاي حاشيه تهران مثل رودهن، بومهن، پرديس، شهريار و... حاضرشدن روزانه ١٠٠كيلومتر رانندگي بكنن كه يهكم هزينه هاشون كمتر بشه، حالا با اين وضع بنزين تكليفشون چيه؟» خاطرات دستكم دو دهه گذشته نشان دادهاند كه بالا رفتن نرخ يكي از اقلام اساسي معمولا ختم به تكان خوردن باقي عدد و رقمها ميشود، براي همين بود كه يكي از كاربران نوشت: «300 درصد شدن قيمت بنزين آزاد يعني 300 برابر شدن فكر و خيال هر روزه من.» نهتنها كساني كه از خودرو استفاده ميكنند، بلكه دغدغهها از سوي كساني مطرح ميشد كه حالا در انتظار گران شدن نرخ كرايهها و خدمات و كالاهاي ديگر نشستهاند.
هرچند در هفته گذشته تهران آلودهترين روزهايش را پشت سر ميگذاشت اما حتي كساني كه در روزهاي آلودگي در مضرات خودروهاي تكسرنشين و لزوم استفاده از حمل و نقل عمومي ميگفتند هم معتقد بودند كه اين گران شدن ناگهاني بنزين به تنهايي قرار نيست مشكلي را حل كند و براي همين قابل دفاع نيست: «ممكن است يكي از دلايل استفاده زياد از خودروي شخصي (و افزايش آلودگي هوا) سوخت ارزان باشد، اما اگر فقط ۱۰ درصد عوايد افزايش قيمت سوخت صرف حمل و نقل عمومي و افزايش كيفيت سوخت و خودرو ميشد، تمامقد از بنزين ۳۰۰۰ توماني دفاع ميكردم! آثار و پيامدهاي اقتصادي و اجتماعي اين افزايش قيمت، بماند براي بعد! وقتي قيمت سوخت براي تصميمگيران، يك ابزار سياسي است، نميتوان هيچ دفاعي از اين افزايش ۳۰۰ درصدي و ناگهاني قيمت كرد.»
در ميان دفاعياتي كه از افزايش سه برابري نرخ بنزين به ميان آمد، عدهاي به مبارزه با قاچاق سوخت و رسيدن سهم بيشتري از اين ماليات غيرمستقيم به مردم مناطق كمتر برخوردار اشاره كردند. در عين حال يكي از فعالان مدني ساكن سيستان و بلوچستان معتقد بود كه افزايش قيمت بنزين زندگي براي ساكنان اين استان به خصوص روستاها را از چند جهت دشوارتر خواهد كرد: «51 درصد جمعيت سيستان و بلوچستان روستانشين هستند و معمولا براي خريد مايحتاج روزمره زندگي، دكتر، كارهاي اداري و... به شهر ميرن و براي رفت و برگشت با مسافربرهاي شخصي جابهجا ميشن. شرايطشون سخت بود الان سختتر شد.»
در ميان نقدهايي كه در مورد خبر افزايش نرخ بنزين در توييتر جاري بود، برخي از كاربران هم به غيرواقعي بودن قيمت حاملهاي انرژي در ايران اشاره كردند: «اكنون قيمت هر ليتر بنزين سهميهاي هزار و 500 تومان معادل يك بطري آبمعدني و هر ليتر بنزين آزاد ۳هزار تومان معادل يكبسته آدامس است! طبق قانون برنامه هر ليتر بنزين بايد با قيمت ۹۸درصد فوب خليجفارس يعني ۵ هزار تومان به دست مصرفكننده برسد اما دولت از اجراي آن منصرف شد.» منتقدان اين استدلال البته پس از منتشر شدن توييتهاي حمايت از تصميم شوراي سران قوا با ادبيات تند و ملايم و به شيوههاي گوناگون نوشتند كه قياس قيمت كالاها و حاملهاي انرژي نه با آب معدني بلكه بايد با ميزان حقوق كارگران و عموم مردم سنجيده شود تا بفهميم اين افزايش قرار است چه تاثيري بر زندگي آنها داشته باشد: «خطرناكتر از تبعات اقتصادي و معيشتي گراني بنزين وضعيت رواني و روحي جامعه است كه تقريبا بهش توجهي نميشه. فشارهاي پيدرپي ملت رو فراتر از حد معمول عصباني كرده و اين بسيار خطرناكه.»