• ۱۴۰۳ شنبه ۶ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4514 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۸ آبان

برخيز و اول بكش (319) فصل بيست و نهم

«تعداد بمب‌گذاران انتحاري بيشتر از جليقه‌هاي انفجاري است»

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

فناوري اطلاعات در زمان واقعي حقيقتا حياتي بود زيرا اهداف درس‌هاي خود را يادگرفته بودند و براي آنكه ترور نشوند احتياط مي‌كردند . آنها به سرعت حركت مي‌كردند، خودروهاي‌شان را عوض مي‌كردند و گاهي اوقات تغيير قيافه مي‌دادند. «قفسه حياتي هدف» واژه فني براي زماني بود كه در آن «ممكن مي‌شد يك هدف خاصي را شناسايي كرد و همه‌چيز در مورد او تمام شده بود. در اين وضعيت، زمان براي او خيلي كوتاه مي‌شد، هرگز بيشتر از دو ساعت نمي‌شد و غالبا به چند دقيقه تمام مي‌شد. فقط انتقال خيلي سريع داده‌ها مي‌توانست ترورهاي موفق از چنين اهدافي كه به سرعت حركت مي‌كردند را عملياتي كند.»

پشت اتاق مشترك جنگ، سيستم كشتن هدف‌گذاري شده ضد ترور، هزاران همكار را دربرمي‌گرفت: افسران پرونده، تحليلگر سيستم، سربازان پياده نظام استتار شده كه وظايف روي زمين را بر عهده داشتند، اپراتورهاي پهپادهاي نظارتي، اپراتورهاي پهپادهاي قاتل، مترجمان، متخصصان انفجار و تك تيراندازها.با همه اين احوال اين سيستم پيچيده و خيلي بزرگ، سلسله مراتبي شفاف و محض داشت كه با شين بت در راس آن، نمايش را به اجرا در مي‌آورد. يك سند دروني شين‌بت خاطرنشان مي‌سازد: «طبق قانون سرويس امنيت عمومي [نام رسمي شين‌بت] در ميان همه سرويس‌ها مسوول حفظ امنيت دولت است... راهي كه اين هدف به آن مي‌رسد، صدور حكم و جلوگيري از حملات تروريستي با ابزار ضربه پيشگيرانه به هدف است.»

در كل، عمليات كشتن هدفمند با ماموران ميداني كه اطلاعات هدف را جمع‌آوري و شناسايي مي‌كردند شروع شد. در كل، هدف يك چهره دايمي در سازمان ترور است – همان‌طور كه ديچتر خاطرنشان كرده بود، «كسي كه بليتش را در قطار براي نابودي نگه داشته است،» يا يك فرد ديگري كه سرمايه‌گذاري منابع لازم را براي كشتن او ارزشمند مي‌داند. يك توصيه اطلاعاتي در مورد هدف جمع‌آوري شده و اين توصيه به معاون مدير داده شده بود و او بود كه تصميم مي‌گرفت آيا آن فرد به راستي نامزد مناسبي براي حدف است يا خير . اگر معاون مدير و سپس خود مدير، ترور را تاييد مي‌كردند، برگه قرمز براي نخست وزير ارسال مي‌شود. بعد از آنكه نخست‌وزير امضا كرد، بازوهاي اطلاعاتي كه با حوزه جغرافيايي و سازمان مورد سوال ترور سروكار داشتند دستور مي‌گرفتند كه تا توجه ويژه به اطلاعاتي كه ضربه زدن را تسهيل مي‌كند داشته باشند. اين اطلاعات متفاوت بود، از اطلاعاتي كه هدف چه برنامه‌ريزي دارد گرفته تا اينكه چه كسي با او همكار است . اين اطلاعات مشخصا به اطلاعاتي محدود مي‌شد كه ممكن است تعيين كند كه آيا «امكان‌پذيري عمليات» براي ضربه زدن فراهم است يا خير . لحظه‌اي كه در آن فرصت اجراي عمليات فرا برسد، دوباره با نخست‌وزير ارتباط گرفته مي‌شود تا در آن لحظه خاص اختيار كشتن را بدهد . زماني كه تاييد دوم گرفته شد، اداره عمليات ستاد كل‌ اي‌دي‌اف، «بدنه اجرايي و روش اعدام نوع سلاح انتخابي» را تعيين مي‌كند . بعد از آنكه رييس ستاد نقشه را تاييد كرد، اتاق جنگ مشترك، نياز به شناسايي مثبت هدف را حداقل از دو منبع جدا دارد.

سپس كار براي اجرا به بدنه اجرايي كه معمولا نيروي هوايي است داده مي‌شود.از لحاظ شماتيك، اكثر سيستم تازه كشتن هدفمند اساساجديد نيستند: درست مانند دهه 1970 و 1980 در اروپا ولبنان، بدنه اطلاعاتي، اطلاعات را جمع‌آوري مي‌كنند، نخست‌وزير اختيار مي‌دهد، و نيروهاي ميداني ضربه را مي‌زنند. اما در اينجا يك تفاوت مهم وجود داشت. همانطور كه يك افسر وقت اطلاعاتي، جمله مارشال مك لوهان را با استعاره نقل كرده بود، «پيام مقياس‌پذير است،» يعني آنكه استفاده از فناوري پيشرفته در نوع خودش يك واقعيت كاملا تازه را خلق مي‌كند. فهرست كردن كل جامعه اطلاعاتي كه توسط بهترين سيستم‌هاي ارتباطاتي و كامپيوتري در جهان همراهي شده باشد همراه با پيشرفته‌ترين توسعه‌هاي فناوري نظامي، به‌طور قابل توجهي تعداد كشتن‌ها را كه سيستم مي‌توانست به‌طور همزمان اجرا كند افزايش داده بود. يك افسر شين‌بت گفته بود كه تا آن وقت، «اگر نگوييم سال‌ها، ماه‌ها طول مي‌كشيد، تا موساد برنامه‌ريزي و اجراي يك ضربه را انجام دهد. از زمان تشكيل اتاق جنگ مشترك ما توانستيم چهار يا پنج عمليات را در يك روز انجام دهيم.»

توضيح: استفاده از واژه تروريست‌هاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون