پروفسور فضلالله رضا درگذشت
دلبسته ايران بود
گروه هنر و ادبيات
پروفسور فضلالله رضا، دانشمند ايراني در آستانه صد و پنج سالگي، در اوتاواي كانادا از دنيا رفت. پروفسور رضا مهندس برق، استاد دانشگاه، اديب و سفير ايراني بود.
فضلالله رضا سال 1317 در دوره نخست دانشكده فني دانشگاه تهران مشغول به تحصيل و اواخر جنگ جهاني دوم راهي امريكا شد. در سال ١٣٢۴ از دانشگاه كلمبيا در امريكا مدرك فوق ليسانس و بعدتر از موسسه تكنولوژي نيويورك (دانشگاه نيويورك كنوني) مدرك دكتراي خود را در رشته مهندسي برق دريافت كرد. او در دوران تحصيل در امريكا با دانشمندان بزرگي همچون وبر، فاستر، والش و وينر همكاري كرد. فضلالله رضا زير نظر پروفسور فاستر و پروفسور وينر در رساله دكترايش به حل يكي از مسائل بنيادي مخابرات پرداخت و سپس براي تدريس و تحقيق به دانشگاه MIT رفت و پس از آنجا در دانشكده مهندسي برق دانشگاه سيراكيوس به تدريس پرداخت.
فضلالله رضا پس از 20 سال دوري در سال 1347 به ايران بازگشت و پس از محمدعلي مجتهدي دومين رييس دانشگاه شريف شد. او طي سالهاي نه چندان بلندي كه رياست دانشگاههاي تهران و صنعتي شريف را بر عهده داشت، از 150 استاد و دانشمند براي تدريس در دانشگاه در رشتههاي گوناگون دعوت به عمل آورد كه حضور اين اساتيد تاثير بسزايي در تحول برنامههاي آموزشي و پژوهشي اين دانشگاهها داشت.
مهمترين دغدغه پروفسور رضا در سالهاي رياستش در دانشگاه شريف و تهران پديد آمد؛ او نگران غفلت قشر تحصيلكرده از فرهنگ باستان و شعر و ادب و هنر و توجه بيش از حد به ساخته و پرداختههاي غرب به دليل سلطه تمدن و تكنولوژي و فرهنگ آنان بر مردم بود. او در كتاب «پژوهشي در انديشههاي فردوسي» به بررسي اين انديشه پرداخت. همچنين در كتاب «برگ بيبرگي» به تفصيل به شرح گذشته فرهنگ پربار ايران و رهنمودهايي براي شناسايي دقيقتر جهان غرب اشاره كرد. زماني كه فضلالله رضا عهدهدار سفير ايران در يونسكو بود، در سوربون تدريس ميكرد و مقالات علمي مينوشت. دوري از زبان فارسي او را به تلاش براي نگارش به اين زبان واداشت. بنابراين اوقات فراغتش را به نوشتن كتاب «نگاهي به شاهنامه» اختصاص داد. به گفته خودش در زمان نگارش اين كتاب بيش از يك ربع قرن مطلبي به فارسي ننوشته بود. پروفسور رضا احترام خاصي براي فرهنگ و تمدن ايران قائل بود و معتقد بود فرهنگ ملي ايران خصوصيتي است كه اين ملت را از ساير مليتها جدا ميكند. او در ستايش از شعرا و ادبيات ايران گفته بود: «اگر امروز از كهكشانهاي دوردست با ما تماس بگيرند و بخواهند كه به شتاب يك روز، فقط دو كتاب نمونه كه معرف شخصيت ملي ما باشد برايشان بفرستيم، گمان ميكنم شاهنامه فردوسي و مثنوي جلالالدين رومي را ميتوان انتخاب كرد. اگر جاي چانه باقي بود، بوستان و گلستان را هم به آن پيوست كنيم.»فضلالله رضا به استوارترين پيوند ميان ايرانيان پراكنده در جهان همدلي فرهنگي و همزباني اعتقادي راسخ داشت. او بيش از 100 مقاله فارسي در زمينه فرهنگ و ادبيات فارسي و 12 كتاب به رشته تحرير درآورد.