هر اتفاقي نشانه بيتفاوتي اجتماعي نيست
علي سوند رومي
در روزهاي اخير ويديويي در شبكههاي اجتماعي پخش شده كه صحنه مشاجره دو نفر را در پمپبنزين نشان ميدهد، دقيقهاي نميگذرد كه يكي از طرفين، ديگري را با بنزين و فندك به آتش ميكشد. چنين ويديويي به مثابه نمادي از كمرنگ شدن اخلاق در جامعه ايراني و بيتفاوتي افراد نسبت به هم در نظر گرفته شده است. آيا ميتوان چنين نتيجهگيرياي از اين ويديو داشت؟ اين اتفاق از سه منظر قابل بررسي است: منظر اول: ما بايد حواس مان باشد تعميم جز به كل ندهيم و اگر ميخواهيم بيتفاوتي اجتماعي را بسنجيم بايد ارجاعمان به پژوهشهاي قابل استناد باشد. با تعميم جزء به كل بدون رعايت اصول علمي خطاهاي فاحشي به وجود ميآيد كه گرچه خوراك رسانهاي را فراهم ميكند اما علمي نيست. براساس اين اتفاق ما ميتوانيم اين پرسش را مطرح كنيم كه سطح آستانه حساسيت ما نسبت به آنچه واقعا ميگذرد چقدر است؟ براي پاسخ به اين پرسش بايد كار پژوهشي انجام دهيم و از اين اتفاق تنها به عنوان يك نشانه و جزء استفاده كنيم كه لزوما قابليت تعميم را ندارد. منظر دوم: وقتي يك جامعه به سمت مدرن شدن حركت كرده و در آن قوانين نهادينه ميشود، انتظار ميرود نظم و امنيت عمومي از سوي نهادهاي متولي تامين شود. در اين حالت مداخلههاي فردي و گروهي كه در جامعه سنتي داشتيم و در آن ريشسفيدان و گيسسفيدان نقش حاكم يا قاضي را ايفا ميكردند از بين رفته و جاي آنها را وكيل، دادگاهميگيرند. هر چه جامعه پيشرفتهتر و مدرنتر باشد در آنها مداخلههاي فردي كاهش بيشتري پيدا كرده و نهادهاي متولي هر حوزه، قدرت بيشتري پيدا ميكنند. منظر سوم: به اتفاق روي داده در اين ويديو ميتوان به عنوان يك عارضه اجتماعي نگريست. گاهي در جامعه همدلي براي حل مشكلات ديگران كاهش پيدا كرده و افراد نسبت به هم بيتفاوت ميشوند. اين موضوع دلايل مختلفي دارد كه از جمله آنها ميتوان به خودخواهي افراد، فشار اجتماعي و اقتصادي اشاره كرد. در چنين حالتي فرد به دنبال مراقبت از خود و تامين نيازهاي اوليهاش رفته و نگاه همدلانه و تسهيلگرانه در او كاهش پيدا ميكند. در مقابل چنين رويهاي، كانالهاي مختلفي براي ايجاد حس مسووليت ايجاد ميشوند كه شامل خيريهها وتشكلهاي اجتماعي هستند. افراد از اين كانالها استفاده ميكنند تا مداخله همدلانه و تسهيلگرانه در جامعه داشته باشند و بتوانند به كمك نهادهاي رسمي براي حل چالشهاي اجتماعي بيايند. نتيجه آنكه، واكنش اجتماعي كه به درگيري و ناامني منجر ميشود را نميتوان به عنوان بيتفاوتي اجتماعي در نظر بگيريم و بايد در بستر خاص خود آن را بسنجيم.